سوال های مرتبط

مامان یکی یدونه 🎀 مامان یکی یدونه 🎀 ۲ سالگی
مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ سالگی
امروز یه بچه کوپیکتر از دخترم دیدم تو خیابون تو اسفالت داغ بدون کفش داشت راه میرفت و جیع میکشید و هیچکس نزدیکش نبود
فکر کردم بچه رو ول کردن رفتن سریع رفتم بغلش کردم
خیلی ظاهر کثیف و بدی داشت بچه دلم سوخت
دور و برم و نگاه کردم هی میگفتم بچه کیه ؟
یهو یه مادری که اونم ظاهرش در حد بچه بود سر کوجه وایستاد گفت بچه منه
گفتم خاااانم بچه به این کوچیکی و ول کردی به امون خداااا ؟ نمیگی ماشین بهش بزنه خدای نکرده ؟ گفت اخه یجا نمیمونه
گفتم این بچه چرا کفش نداره ؟ پای بچه سوخت تو اسفالت داغ
گفت کفشش و اومدنی گم کرده
گفتم خب گم کرده خیر سرت بغلش کن بچه پاش داغون شد
گفت کمرم درد میکنه
گفتم میتونی تو سایه نگهش داری حداقل اینجوری پاش نسوزه
بعدش دیدم یه مرد با یه زن جوون هم اومد کنارش
گفتم لااقل شما بچه رو بغل کنید
زنه برگشت گفت مردم فضول شدن
گفتم وقتی نمیتونی یه بچه رو نگهدارید لطفا بچه نیارید بدبختش نکنید

ادمای دیگم اونجا بودن که داشتن بهش میگفتن مراقب بچش باشه

میدونم من نباید دخالت میکردم ولی زو بچه ها خیلی حساسم دلم سوخت داشت بخاطر پاهاش گریه میکرد 😭😭