۵ پاسخ

من تا بیست پنج روزگی مامانم بود بعدش رفتم تهران خونه خودم دیگ تنها بودم مامانم ماهی ی بار میاد کمکم فقط سعی کن ارامش داشته باشی همه دارن همین روزارو میگذرونن

من فقط۱هفته اول کمکی داشتم از اونموقع تاالان همشو تنها بودم،خیییییلی سخته ولی صبوری کن میگذره

من که اونجوریم تنها کارای خونه رو انجام میدم غذا میپزم لباس های مهراد و بعضی وقتا ميندازم ماشین بعضی وقتا با دست میشورم خلاصه ظرف شستن و جارو کردن و .... خلاصه این روزا میگذره ولی یکم سخت میگذره درست اما بعدا دلمون واسه این روزا تنگ میشه من الان دلم واسه بارداریم تنگ شده میگم چ زود گذشت🥺🥺

من ده روز مامانم بود بعد رفت از صفر تا صد دخترمو خودم تنها انجام دادم تموم کارای خونه رم خودم انجام دادم با مادر شوهرمم کلاً ۲۰ تا پله فاصله دارم😊

فقط اینو بدون هرچقد هم سخت باشه میگذره واون شب صبح میشه،صبور باش و بدون ک همه همینطورن

سوال های مرتبط