۱۱ پاسخ

گوری بابای بهشت این دنیامون جهنم بشه ب امید چیزی ک نمیدونی هس یا نیس

مادر شدن قشنگ ترین تجربه زندگی هستش
اما مسئولیت زیادی داره
اما من اعتقاد دارم یه مادر خوشحال میتونه به بچه شاد و سالم بزرگ کنه
از خودت هیچ وقت غافل نشو
چون بچه ای میبینه مادرش واسه خودش ارزش قائل هستش متوجه ارزش و جایگاه خودش میتونه بشه

همه ی اون سختی ها می ارزه ب ی خندشون از ته دل

مادر شدن سختترین و شیرین ترین و بهترین لذت و اتفاق دنیای من بود و هست هیچ اتفاقی از این بهتر دیگه برام پیش نمیاد
هزار بار برگردم عقب میخوام همینجا که هستم باشم
پسرکم خیلی خیلی شیطونه ماشالله فوق العاده بد غذا لب به غذا نمیزنه و کلی چالش بزرگ‌دیگه
اما اگه الان بهم بگن باید جونتو بدی براش نمیپرسم چرا درجا جون میدم
هرچی دارم و ندارم برای اونه
اما نه به امید بهشتی که وعده داده شده چون از نظر من اللن تو بهشتم در کنار پسرم و عزیزانم و تو همین دنیا درسته مکانمون خیلی سختی داره و اذیت اما دنیای من کنار پسرم همیشه بهشتمه

من که استخونام هم داره آب میشه ن فقط بخاطر کارای بچه بیشتر استری الکلی انتظار که روزا بگذره بچه بزرگتر بشه

دقیقا ، مادر شون زیبا و سخته ، به امید عاقبت بخیری خودمون و بچه هامون🤲

بله مادر یعنی گذشت و فداکاری محضر ایثار و مهربانی

واقعا
عالییی بود

عالی گفتی👏👏👏

والابعضی ازمامانااینجورین بعضی هاشونم مثل خواهرشوهرمن سه تابچه داره یجوری به خودش میرسه براش خواستگاردرمیاد..موهاشورنگ میکنه ناخن میزاره آرایش میکنه بابچه من نمیتونم برم خریدمیگم سزمامیخوره اون ازسه ماهگی بیرون میگرده نه بچش سرما میخوره نه مریض میشه

معلمی ؟ برگشتی سرکار مگه؟ من بعد عید برمیگردم، ولی از الان استرس دارم به خاطر دخترم که چیکار کنم

سوال های مرتبط

مامان آراد مامان آراد ۱۲ ماهگی
سلام عزیزان اومدم تجربه ام رو بنویسم در مورد موی روی بیضه پسرم که چند وقت پیش عکسشو گذاشته بودم...
دکتر آراد گفت باید ببریش یا غدد کودکان یا اورولوژی
که من به سختی یه دکتر خوب فوق تخصص غدد کودکان پیدا کردم و بردم
براش سونو و آزمایش نوشتن
که دوتارو انجام دادیم ، امروز نتیجه رو بردم خداروشکر همه چیش نرمال بود دکترش گفت تو بارداری وقتی تو شکمت بوده ممکنه تستسترونش بالا و پایین شده و باعث رویش موها شده ولی الان مشکلی نیست و تا یکسالگی میریزه واقعا خیلی مسئل هشده بود برام
حالا یه سوال دارم، اطرافیان منو مسخره میکنن که پیگیر این مسئله شدم و حدود ۲۵۰۰ هم خرج سونو و ویزیت و ... دادم
ولی واقعا من به عنوان یه مادر بر گردن خودم میدونستم که پیگیر این قضیه باشم خداروشکر که سالمه و مشکلی نداره پولی هم که خرجش شد فدای یه تار موهاش
ولی این درست نیست چون قدیمی ها این کارارو نمیکردن ما هم نکنیم و از جهل اون ها استفاده کنیم خواهر خودم تو هفت سالگی چشمش مشکل پیدا میکنه و مامان بنده اصلاااا نمیفهمه الان که ۲۶ سالشه بینایی چشمش خیلی کم شده و تنبلی چشم شدید داره حالا همین مامانم منو مسخره میکرد و میگفت بیکاری بچه رو اینقدر تو سختی میندازی تو مریضی و ازین حرفا....ولی به نظرم خوبه آدم اگر مادر هم میشه مادر آگاه و با مسئولیتی بشه...
مامان 💫 ❤️وانیا❤️💫 مامان 💫 ❤️وانیا❤️💫 ۱۵ ماهگی
#طرح واره ادغام
تو تاپیک های خیلی قبلتر راجع به ۳ تا طرحواره صحبت کرده بودم
در کل طرحواره ها خیلی زیادن
ولی ادغام برام جالب بود چون زیاد تو گهواره دیدم مامانایی که از بی توجهی همسرشون گله میکنن، میگن تمام دلخوشیمون تو زندگی بچه امونه، یا مادرایی که میگن همسرمون فقط به مادرش توجه میکنه حرف ، حرف مادرش باشه

وقتی مادری از سمت همسرش بی توجهی میبینه تلاش میکنه این بی توجهی با عشق به فرزند جبران کنه بیشتر تو مادر و پسر دیده میشه
مادر شب به جای اینکه پیش همسرش بخوابه پیش پسرش میخوابه
نقش مادر فرزندی تو هم حل میشه
اصطلاحی که به کار میبرن میگن این بچه شوهریه که فقط رابطه جنسی نداره با مادر و داره نقش همسر رو برای مادرش ایفا میکنه

این بچه بزرگ میشه تو روابطش به مشکل میخوره چون همه جا باید مادرش باشه حرف مادرش باشه و مادر عروس رو به چشم هوو میبینه‌
اگر ندانسته دارین با فرزندتون این نقش رو ایفا میکنین جلو ایجاد طرحواره ادغام رو بگیرین این طرحواره زنجیره ای هست و تا نسل ها اسیب میزنه
چون وقتی این بچه ازدواج کنه چون برای همسرش نمیتونه همسر مناسبی باشه اون زن هم در اینده با فرزندش مجدد این نقشو رقم میزنه
و اینکه اگه الان شما دارین این طرحواره رو شمل میدین دارین از همسری با همین اسیب رنج میبرین پس شکننده این زنجیره باشین ❤️
مامان امیر عباس 😍 مامان امیر عباس 😍 ۹ ماهگی
امشب پسرم از بس پیشم خندید و قهقهه زد یاد سال پیش افتادم این ماه ۶ماهم بود که باردار بودم دلم تنگ اون روزا شده نمیگم روزای شیرینی بود نمیگم راحت بودم از همه لحاظ نمیگم استرس نداشتم...
چرا همه ی این چیزا بود خوب مادر اولی بودم و استرس طبیعی بود هروقت میرفتم سونو همش استرس داشتم چیز بدی از وضعیتش بهم نگه یا هربار که میرفتم پیش دکترم واسه ضربان قلبش همش می‌ترسیدم نکنه قلبش نزنه؟؟!!
دست به ترک شکمم میکشم که چطوری من این موجود کوچولو رو ۹ ماه حمل کردم و همه جا با خودم بردم؟؟؟
با چه ذوق و شوقی کمدش رو چیدم لباساش رو گذاشتم کمدش رو تمیز کردم وای که چه روزایی بود 😍😍😍
ماه آخر رو هیچ وقت یادم نمیره چه قدر ذوق و شوق داشتم واسه دیدنش آخرین هفته ای که با مادرم رفتیم دکتر و رفتم تست حرکت اولیه رو دادم و گفتن برو تا سه شنبه دوباره بیا و سه شنبه بستریم کردن

چه قدر زود گذشت اون روزا نمی‌دونم چرا اینقدر دلتنگ اون روزا میشم هرچی نزدیک میشم به تولد یکسالگیش بیشتر دلم واسه اون روزا تنگ میشه🫶
اگه دفعه دوم مادر بشم سعی میکنم از همه لحظه هاش نهایت عشق و لذت رو ببرم کارایی که دفعه اول کردم رو نمیکنم از تموم لحظه ها عکس و فیلم میگیرم که یادگاری بمونه، نمیخوام دیگه حسرت چیزی رو بخورم ولی پارسال برام سالی بود که هیچ وقت فراموش نمیکنم 💖💖💖
خیلی خوشحالم واسه اومدنت به زندگیم مامانم خنده هاتو که می‌شنوم قند تو دلم آب میشه امیرعباسم