سلام مامانی های مهربون نینی منم دیروز به دنیا اومد.ساعت۷صبح کیسه آبم پاره شد ساعت ۱۰رفتم بیمارستان بستری کردن نوار قلب وسنو گرفتن گفتن خوبه ولی رحمم باز نشده بود تاساعت۱۷صبرکردم فقط هر ۲۰دقیقه یه دردکم داشتم نوار قلب گرفتن معاینه کرد گفت ۲سانت بازشدی یه داروی درد هم توی سرمم زدن که دردم بیشتر بشه دردام که هر۶دقیقه یبار شد ضربان قلب نینی اومد پایین گفتن اگه زایمان نکنی باید سزارین بشی رحمم ۲سانت بیشتر نشده بود هعی معاینه تحریکی انجام میداد دکترم ساعت۱۹دردم هر۳دقیقه یبار شده بود رحمم۵سانت بخاطرنوار قلب بچه نه می‌تونستم تحرک داشته باشم نه توی وان آب گرم بشینم فقط نفسای عمیق می‌کشیدم ساعت یه ربع به ۲۰بود که نینی اومد کلا یک ساعت درد شدید داشتم که در مقابل درد معاینه هیچی نبود(البته بخاطر همون معاینه بود که رحمم باز شد)فقط تامیتونین به حرف دکتر گوش بدین که درست زور بزنین انشاالله همه‌ی مامانا زایمان راحتی داشته باشن.

۴ پاسخ

سلام عزیزم خداروشکر که به سلامتی زایمان کردی قدمش براتون خیر باشه❤️❤️

ای جان بسلامتی قدمش مبارک باشه ان شاالله همه زایمان راحتی تجربه کنند🌹🤱🙏🤰

به سلامتی و مبارکی🌸 قدمش پر خیر و برکت باشه برات زیر سایه پدر و مادر تبریک میگم بهت خدا برات حفظش کنه، خدارو شکر که بعد درد و استرس ها تونستی زایمان طبیعی داشته باشی سلامت باشی الهی خیرشو ببینی 👶🌹

سلاام گلم الحمدلله رب العالمین، قدمش پر خیر و برکت باشه براتون، خدا حفظش کنه زیر سایه پدر مادر بزرگ بشه، خداروشکر زایمان سختی نداشتی عزیزم، ممنون تجربه خوبتو گفتی 🌷🌷🌷

سوال های مرتبط

مامان دلوین🐣🧚🏻‍♀️ مامان دلوین🐣🧚🏻‍♀️ ۱ ماهگی
«تجربه زایمان پارت ۲👣🤱💕»

اومدیم خونه من هی درد داشتم با شدت بیشتر اما ایندفعه کمرم درد میکردو تا خود صبح نخوابیدم انقد درد داشتم که حالت سجده انجام میدادم و خوب بود چند بارم دستشویی رفتم ،و ترشح کشدار قهوه‌ای وقرمز داشتم
ساعت ۷صبح دردم خیلی زیاد بود که رفتیم بیمارستان nst گرفت
معاینه کردن گفتن همون ۲فینگری ولی دردم بیشتر بود
گفت برو ۱ساعت دیگه بیا پیاده روی و فعالیت داشته باش معاینه ی تحریکی هم انجام دادم
توی راهروی بیمارستان به کیک و آبمیوه خوردم و به کمک شوهرم پیاده روی کردم فعالیت داشتم ساعت ۸:۳۰رفتم شیفت ماما هم عوض شد دوباره معاینه کرد گفت تقریبا ۳فینگری ساعت ۱۰بیا ولی پیاده روی و ورزش های مربوط به لگن انجام بده که بستریت میکنم ،من دوباره توی راهرو
پیاده روی کردم اما به زور چون دردم خیلی زیاد بود
ساعت ۱۰بهم زنگ زدن گفتن بیا زایشگاه من رفتم معاینه کردن گفتن نزدیک ۴فینگری و بستری شدم درد داشتم هم کمر وهم زیر دلم و nst هم وصل کردن ،ما سعی میکردم نفس عمیق بکشم و داد نزنم هی معاینه میکردن که دهانه ی رحمم باز بشه ساعت۱۱ اومدن کیسه آبمو پاره کردن یه آب گرم از رفت یه حس عجیبی داشت بعداز کیسه آب دردم بیشتر شد دکتر اومد معاینه کردن گفت خیلی خوبه ۵فینگری .اومدن بهم سرم فشار زدن که دردم بیشتر بشه دردم بیشتر شده بود بعد من دستشویی داشتم اومدن nst و سرمو جدا کردن ،من رفتم دستشویی و برگشتم ...
مامان آریا مامان آریا ۳ ماهگی
من اومدم تجربه زایمانمو بهتون بگم ظهر خواب بودم پسر کوچکم افتاد رو شکمم عصر یه کم کمرم تیر میکشید رفتم زایشگاه نوار قلب گرفت گفت باید تکرارکنی معاینه هم کرد حالا نمیدونم با معاینه یا با ضربه که پسرم افتاد روم کیسه ابم هم سوراخ سده بود خلاصه گفتن برو شام بخور بیا دوباره نوار بگیریم من دیگه دیر وقت بود نرفتم صبح ساعت ۴ بیدار شدم دیدم شلوارم خیسه به سوهرم گفتم فکر کنم کیسه ابم پاره شده جمع کردم رفتیم بیمارستان دوبار نوارقلب گرفت گفت باید تکرار بشه یه سونو هم نوشت رفتم انجام دادم اومدم با یه نوار دیگه ماما فرستاد برا دکتر گفت کیسه ابش سوراخه ختم بارداری بزنید بستری سدم ساعت دوازده ونیم امپول فشار زدن تا ساعت ۵ خیلی کم درد داشتم بعد شروع کردم به خون. یزی ماما اومد گفت این چرا خون ریزی داره شاید جفت اومده جلو دکترو صدا زد امود معاینه کرد گفت نیست ولی دهانه رحمم همچنان دو بود یه کم دردم شدید شد دهانه رحمم شد ۳ دکتر گفت کیسه ابشو پاره میکنم کیسه ابمو پاره کرد یه قرص هم گذاشتن تو رحمم دردام بیشتر شد دکتر اومد گفت میخوام کمکت کنم زود زایمان کنی معاینه کرد گفت ۶ سانت باز شدی توی دردای سدید بهم گفت جیغ نزن فقط زچر بزن منم کمکت میکنم من زور میزدم اونم دستاشو میکرد تو رحمم وباش میکرد سه بار وقتی درد شدید داشتم زور زدو سر بچه اومد گفت یه زور دیگه بزن تا بکشمش با زور چهارمی بچه رو کشید گذاشت رو شکمم و راحت شدم یه کم پترگی هم داشتم ۳تا بخیه خوردم وخداروشکر نی نیمو بغل گرفتم انشالله همه مامانا بسلامتی بغل بگیرن