چقدر بد که اینجوری باهات برخورد کردن
معمولا هر دقیقه باید بپرسن احساس ضعف و سرگیجه داری یا نه ؟!،بعد اینا تورو تو اون حال رها کردن😕متاسفم عزیزم
ان شاءالله مادر بودن تجربه فوق العاده ای بشه برات❤
و من بیشتر سرو صدا کردم که اومدن گفتم بکن اینارو میخام برم سرویس گفت باید معاینه بشی وقتی معاینه کرد گفت هفت سانتی سر بچه هم اومده پایینتر هنوز دستکش هاشو در نیاورده بود بهم گفتن زنگ بزنید دکتر بیاد کم کم یک ساعت دیگه زایمان میکنه که من داد زدم یچیزی داره بهم فشار میاره اولش باور نکردن وقتی نگاه کردن ب من بدون معاینه گفت بدو دارع زایمان میکنه اتاقو اماده کن منم نمیتونستم راه برم فشارم پایین بود بچه هم داشت بدنیا میومد تا تخت زایمان زیر بغلمو گرفتن وقتی رفتم بالای تخت ماما حاضر شدو گفت با شمردن من زور بده من زور اول نتونستم زور دوم بچه بدنیا اومد خوشبختانه ده دیقه طول کشید فکنم تا بچه بدنیا اومد ساعت ۱و پنج دقیقه بود که بهار خانومو گذاشتن روی شکمم و من دیدمش ی دختر خوشکل و سفید ساکت و اروم دستاشو میخورد. اما از بخیه بگم که تا ساعت دو نیم نزدیکای سه من داشتم بخیه میخوردم تا تموم شد بچه رو شیرش دادم . ساعت سه گفتن پاشو بریم بخش من هرچی گفتم نمیتونم گفتن باید بلند شی خودت بشینی روی ویلچر وقتی بند شدم چشام سیاهی رفت و چیزی ندیدم دیگه بیهوش شدم تا چند دقیقه بعد سه نفری منو بلند کردن گذاشتن رو ویلچر بردن بخش اینم بگم که به من خیلی داروی فشار تزریق مردن خود دکتر گفت زیاد بزنین بهش این ناز نازیه حالا حالا ها زایمان نمیکنع و بختطر همینم من ۲۴ساعت بالا میاوردم و تا چند روز احساس خفگی میکردم و معده درد شدید هیچی نتونستم بخورم .
امیدوارم توضیح خوبی داده باشم اگه سوالی داشتید در خدمتم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.