۵ پاسخ

توهم مثلا بگو هلن غذاشو زود تموم کنه بریم بستنی بگیریم

پسر خواهرمم همین شکلی بود تا 7سالگی دیگه کم کم معتادش شد تا وقت گیر میاورد میرفت یه نون میزاشت دهنش دیگه 7 سالش شد گفتن نزار واست دوچرخه میگیریم کم کم از سرش افتاد

دخترمنم همینجوری. هروعده چهارساعت فک میزنم تابخوره ولی اون نگه میداره.ازاخرخسته میشم بلندمیشم

دختر جاریم هم همینجوری بود دیگه تا بزرگ شد خوب شد

براش ی تعریف هیجانی کن نمیفهمه چجوری قورتش داده..مثه من

سوال های مرتبط