سلام مامانا کیا دو تا بچه دارن؟ من فردا میرم برای زایمان بچه اولم دو سال و هشت ماهشه انقدررر میترسم که نتونم از پس این مسئولیت خوب بر بیام که نگو دخترم هم تقریبا یک ماهه خیلی بهونه گیر شده زیاد گریه میکنه و ناراحتی میکنه نمیدونم بخاطر نزدیک شدن به اومدن عضو جدیده یا سنشه. غذا هم که کلا یک ماهه هیچی نمیخوره. واقعا خیلی ترسیدم. شوهرمم کمکم نیست خیلی. یکم دلداری بهم بدین. خیلی برام مهمه که دختر بزرگم کمترین آسیب رو ببینه. همش نگران اونم. کاش خدا یه قدرت زیادی بهم بده بتونم خوب از این دو فرشته مراقبت کنم. برام دعا کنین

اره واقعا دست تنها سخته،شوهرمنم اصلا کمک نمیکنه،بنظرم تو کارا دخترتم مشارکت بده،همش قربون صدقش برو،اصلا به بچه دومت ابراز علاقه نکن جلوی اون،یکار کن بهش علاقه مند بشه

من و خواهرم فاصلمون کم بود ولی آنقدر بدرد هم خوردیم الان با اینکه ازدواج کردیم ولی دلمون همش پیش همه فاصله کم خیلی بهتر از زیاده منتها خودت زایمان کردی سخته بخودت برسی این حرفا وبه بزرگه محبت کنی با شوهرت حرف بزن کمک حالت باشه

اتفاقا چون کوچیکه بهتره

وقتی نینیت ب دنیا بیاد بچع اولتم اروم میشع ببینع تنها نیس این حسودی کردن عادیع .و نسبت بهش بی توجه بشین

من دخترم ۶سالشه دهنمو سرویس کرده مخصوصن از وقتی بچه بدنیا اومده همه چی میخواد مثلن میگه میشه منم مای بی بی کنی یا شیشه برمی‌داره میخوره یا هرچی میخرم برای کوچیکه میخواد

من دخترم ۱۰سالشه

دقیقامنم همینجوریم امادختربزرگم۵سالشه وخیلی آماده اش کردم برای اینکه اذیت نکنه خواهرش میخواددنیابیاد....ودارم ازالان تمام تلاشمومیکنم ک اون دنیااومدبیشترین تایم وقت مجددواسه دختربزرگم بزارم....یعنی بیشترین محبت بیشترین تفریح وبیرون بردنش وخیلی کارای دیگه ک ب همسرمم گفتم‌اونم کمکم باشه

منم پسر بزرگم ۳سالو ۳ماهشه یکماه دیگه هم زایمان میکنم
منم خیلی استرس دارم چون پسر بزرگمم خیلی شیطونه

اوایل برای بچه اول سخته به هرحال شرایط تغییر میکنه ولی بعد دوسه ماه عادت میکنه خودتون هم سعی کنید بهش توجه کنید کمتر اذیت بشه سنش کنه زود عادت میکنه نگران نباش

اره خیلی براشون پیش میاد فکر میکنن توجه ها همه میره سمت اونیکی خیلی حواست باید بهش باشه