۵ پاسخ

سلام عزیزم
بهترین کار اینه که از بقیه برای رسیدگی به یسری کارهای نوزاد کمک بگیری تا بتونی وقت های بیشتری با پسرت باشی
یا کسایی که دوستشون داره و باهاشون بازی می کنه بیان خونه پیشش
پسر من مهد می‌رفت ی تایمی رو‌ خونه نبود اما بعد اون تا یکماه خواهرزاده هام که خیلی باهاش بازی میکنن هر روز میومدن خونه مون 😬 بعد یکماه دیگه من شرایطم خیلی بهتر شده بود خداروشکر 😅

فقط شوهرت میتونه کمکت کنه و رفتار خودت
هیچ صحبتی با نوزادت نداشته باش، میدونم دلت میره برای اینکه قربون صدقش بری ولی جلوی بچت باید حواست باشه
شوهرت هرروز اگه شرایطش هست یکم ببردش بیرون چون خودت نمیتونی واسش وقت بذاری اون جبران کنه.
متاسفانه یکم پرخاشگر هم میشه که ناچاری صبور باشی تا خودش خوب بشه

بچه دوستون که نوزاده متوجه محبت شما نمیشه بیشتر به پسرتون محبت کنید زیاد حساس نباشین طرف بچه میاد ولی خیلی خیلی مواظب باشین _ واسش چیزهایی که علاقه داره بگیرین بگین داداش واست گرفته وسایل خطرناک رو جمع کنید تا جایی که میتونید_ بزارید بغلش کنه _ به نوزادتون جلو پسر بزرگتون شیر ندین _نوزاد خوابید این پسرتون رو بغل کنید بهش محبت کنید نازش کنید _ بگید تو بزرگتری باید مواظب داداش باشی من رو مادرم قشنگ یادمه اینجوری رفتار کرد کسی دست به خواهر کوچیکترم میزد جر وا جرش میکردم 🫣😂 فعلا که اینجور چیزها رو بچه های ما جواب داده

سلام عزیزم ، والا اتفاقا راجب این موضوع دیروز ی پیج روانشناسی حرف میزد ، می‌گفت تا جای ممکن از بچه بزرگترتون تو کارهای نوزاد تون کمک بگیرید بزارید خودشو سهیم بدونه و جدا نکنه خودشو و خیلی صحبت های دیگه ولی بیشتر تاکید روی این بود که حساسش نکنید که دست نزنه و...

دخترمن۳٫۵سالشه وپسرم تازه بدنیااومده،توبارداریم همش ازداداشش براش حرف میزدم میگفتم ان شاالله میخایم برات داداش بخریم،وقتایی ک پسرم توشکمم تکون میخوردمیگفتم صدای توروشنیده خوشحال شده چون توروخیلی دوست داره،بااین کاراهمش منتظرداداشش بود،وقتیم ک بدنیااومدمن۴روزبستری بودم دخترم ازم دوربودچون پره اکلامپسی شدم وکلآشرایطم بدبود،ولی وقتی اومدم خداروشکردخترم برخوردبدی نداشت،الانم همش میگه خیلی خوشحالم ک داداشم بدنیااومده،وقتی میخادچندلخظه میزارمش توبغلش یاوقتایی ک پسرم چشاش بازع میگم دنبال آبحیش میگرده دلش براآبحیش تنگ شده،خلاصه ک خداروشکراصلآحسودی نمیکنه خیلیم داداششودوست داره😊

سوال های مرتبط