خانما دیروز پسرم تو کریر بود چون همیشه استرس شکستنه دستشو دارم از دسش گرفتم ولی با فاصله یه سانتی از زمین بردم ک خیر سرم بذارم جلو چشم باشه،چون مهمونی بودم پسره جاریم شیطونه بخاطر اون بلند‌کردم،از همون فاصله کریر پسرم سر خورد با صورت افتاد رو زمین،چون زیرش پتو انداخته بودم اون باعث شد سربخوره،خواب بود ترسید،از اونموقه یه ترسی افتاده ب جونم همش اون صحنه میاد جلو چشم حالم بد میشه کاش پام میشکت نمیرفتم خونشون😭😭مادرشوهرمم انگار ک من از قصد کردم اینکارو منو دعوا میکنه😭😭

خدا یزنه به کمر این مادر شوهر های از مادر مهربون تر

😐😐😐اتفاقه دیگه
خدارو هزار مرتبه شکر براش اتفاقی نیفتاد
مادرشوهر منم هول کرده زورش فقط به تو رسیده که دعوات کنه فدای سرت
صدقه بنداز
اینجا هم خوندم که گفته بودن ترسش رو بریز

عزیزم نگران نباش خداروشکر که چیزی نشده مادر شوهرت هر چقدر دلسوزی کنه اندازه بک ثانیه شمام نمیشه به حرف هیچکس اهمیت نده

عزیزم🥲
چیزی که نشد بچه! خداروشکر به خیر گذشته