درد و دل درباره برچسب به فرزند دلبند
واقعا بیایید دیگه قضاوت بیجا نکنیم و مامانی را نگران نکنیم .
تو این ۶ ماه اینقدر استرس کشیدم .
تلویزیون را به تدریج کم کردم و بعد حذف کردم که خدا را شکر مشکل از اون نبود .
و هر جا هر مهمونی میرفیتم هعی اسم دخترم را صدا میزدن و من همیشه نگران منتظر بودم دخترم من را خوشحال کنه.ولی هیچ واکنشی به اسم نداشت ولی می‌خندید با بچه ها بازی می‌کرد. تک کلمه ای میگفت ارتباط چشمی داشت هنوزم داره من دارم درباره گذشته میگم و هوشش عالی بود و تطابق شکل ها را انجام میده و تطابق رنگها را هم داره یاد میگیره و شعر انگلیسی میخونه و تصاویر را اشاره میکنه و سوالات را جواب میده و دستور پذیری هم داره .
دیشب خالم اینجا بود خاله من تو این دو سال شاید دوبار رستا را دیده ..رستا قشنگ رفت کنارش نشست و بدون جنگ و دعوایی
و خالم براش نقاشی کشید و دخترم نگاه می‌کرد بعد رفت سرگرم فیگور حیواناتش شد .
بعد پشتش به خالم بود و خالم میگفت رستا ببعی چی میگه ؟
رستا بدونه اینکه نگاه کنه و مرغ دستش بود جواب خالم را داد
داداشم خونمون بود اونم ازش پرسید مرغ چی میگه به. ادامه نگاه کرد و سرش را انداخت پایین و به مرغش نگاه کرد.
ببین بچه جواب میده ولی جلو عمه و مادر شوهر و پدر شوهر و آدم‌های فامیل جواب نمیده و من را نگران‌تر میکنه و انا با حرفهاشون هم ناراحت هم نگران‌تر.
یه هفته پیش زنگ زدم به ۱۴۸۰
و مشاوره گرفتم و سوال‌هایی که درباره اتیسم باشه پرسید مثلا کلمه ای را طوطی وار میگه ؟
گفتم نه
حرکت طوطب وار میکنه ؟گفتم نه
گفت اگر اینها را انجام می‌داد نگران کننده بود
ادامه در کامنت

۱۲ پاسخ

عزیزم یه چیزی دخترتون هنوز زبان اولش قوی نشده و کامل نمیتونه صحبت کنه به نظدت زود نبود برای زبان دوم؟؟

اصلاوربطی نداره قرار نیست هروقت عشقت کشید بچه رو صدا کنی اونم برگرده خودتو بدار جاش دوبار اسمتو صدا کنن بار سوم یه چیزی ب طرف میگی اتفاقا باهوشه میفهمه ک کاری ندارین باهاش ج نمیده خالتون باهاش ارتباط گرفته فهمیده خالتون واقعا کار داره باهاش منکه اینطوری فکر میکنم

تا وقتی زبان مادری را یاد نگرفته و نمیتونه جمله بندی کنه اشتباه محضه در معرض زبان دوم قرار بگیره.. این یه اصل روان شناسیه

عزیزم الان اصلا باهاش انگلیسی حرف نزن،اول بزار زبان مادریشو یاد بگیره بهش سخت نگیر بزار خودش بازی کنه پارک اینا زیاد ببر جاهایی که بچه های هم سن سال خودش باشن خانه بازی ببر هفته ای دو سه بار و اصلااااااااا سخت نگیر بهش ممطعن باش چیزیش نیست و کاملا عادی رفتار می‌کنه ،فقط اولین زبان زبان مادریشو بزار یاد بگیره،ما ترک هستیم به من دکتر گفت اصلا سعی نکن باهاش فارسی حرف بزنی یا انگلیسی یادش بدی ،بزار اول ترکی یاد بگیره کامل ،بعد سه سالگی زبان دیگه یادش بده

یا مثلا دختر من را بغل میکنن بعد دختر من یا جیغ میکشه یا صورتشون را نشگون میگیره که نمیخاد تو بغلشون باشه یا به عمه های دخترم میگن چرا این بچه به عمه اش توجهی نداره و عمه هم ناراحت میشه و برچسب میزنن به بچه که ارتباط اجتماعیش ضعیفه‌ اصلا ارتباط برقرار نمیکنه..
شما تو اون لحظه بودید چکار میکردید؟

تا دلتون بخاد بازی تخیلی میکنه موش و خرگوش را میگیره روبروی هم و با خودش حرف میزنه..
یا به زور پرتقال را تو دستهای موش عروسکیش نگه میداره

حالا اینکه بگم شعر واضح که نمیخونه ولی متوجه میشم چی میخونه.
صحبتهاش هم خوانا نباشه باز متوجه منظورش میشم و داره دوکلمه ای میگه ...
من نگرانیم درباره واکنش به اسم هست.

گفت دخترت توی دوره ی خود محوریت و خود رای بودن سر میکنه
و پرسید تا قبل از یکسالگی واکنش نشون میداد گفتم بله فیلمش هست.
گفت اون بازه ی سنی واکنش نشون دادن به اسم ماله قبل از یکسالگی هست و گفت چون مادر دغدغه مندی هستی چندتا بازی باهاش انجام بده تا اسمش را یاد بگیره ..و گفت نگران نباش و شاید تمرکزش کمه ..
ولی الانم دقت میکنم تمرکزش بالاس .
حرکات ظریف مثل مهره در نخ کردن یا مثل همین دیشب که داشت بازیش را می‌کرد و جواب تک تک سوالات را بدون اینکه گیج بشه جواب داد.
بعد دیشب قبل از اینکه خاله بیاد خونه ی ما ،ما رفتیم مهمونی دوبا ه استرس من بالا رفت که حالا هعی صداش میزنن و و دختر من محل نده ..که اتفاقا نگاه کرد ولی بی هدف بود .مشاوره گفت اسم صدا زدن بدون هدف بچه را دلسرد میکنه و دیگه محل نمیده دختر من تو اون مهمونی شلوغ آشفته شده بود و میومد بقل من و اشاره میکرد به سمت در و میگفت byby see you soonیعنی بریم خونه.بعد یکی از درجه یکها به من گفت این تلویزیون را نذار ببینه تا خوب بشه...با یه تشر محکم برگشتم بهش و گفتم ربطی به تلویزیون نداره...بچه را میخان آروم کنن گوشی میارن و میگن گوشی نده دستش خودم از مخالفان سر سخت گوشی هستم .یکی باید بهشون بگه شما که لالایی بلدید چرا واسه خودتون نمیخونید.
اینقدر دلشکسته شدم...به دخترم میگم تو که اینقدر باهوشی و دو زبان را متوجه میشی به این اسمت هر لحظه ‌ و هر کجا واکنش نشون بده تا من کامل از نگرانی در بیام (در حالت درد و دل)
میدونم دخترم توجهی نمیکنه.
یکروز هم شوهرم به خواهر شوهرم گفت چرا با حرفاتون زهره یعنی من را نگران میکنید و زهره هم بیاد اعصاب منا خورد کنه .رستا هیچ مشکلی نداره اون الان تو دنیای کشفیات به روش خودشه.

اقا این پسر منم دقیقا قبل دوسالگی اینجوری بودا ده بار صداش میزدم جواب نمیدادجوری ک بردمش شنوایی سنجی

خب شما اینایی که میگی دختر گلت هیچ مشکلی نداره فقط احتمالا زبان دوم کار کردی برا اونه. بعدشم الکی صداش میکنن قطعا برنمی‌گرده چه انتظارایی دارن.
من بارداری اصلا یه دونه امگا 3 هم نخوردم

نمیدونم من تو بارداری زیاد امگا ۳ نخوردم یعنی از اونه؟

این کلمات و حرکات طوطی وار که میگین یعنی چی؟

سوال های مرتبط

مامان یاسمین مامان یاسمین ۲ سالگی
چگونه فرزندم را تشویق کنم تا وسایلش را به دیگران بدهد؟

احساس مالکیت در کودکان کاملا طبیعی است. اما می توان برای تقویت حس بخشندگی و شریک شدن وسایل با سایر همسالان، کودک را تشویق کرد. به این صورت که:
• کودک را مجبور نکنید. به یاد داشته باشید که کودکان تا قبل از سه تا چهار سالگی فقط به نیازهای خودشان می اندیشند، دنیا را از دید او ببینید و هرگز با دعوا و تحقیر و مقایسه او را مجبور نکنید.
• حتی در سنین بالای 4 سال بعضی از وسایل بچه ها برای آنها حکم گنج را دارند، همانطور که شما حلقه ازدواجتان را به کسی نمی دهید، از او هم چنین انتظاری نداشته باشید.
• قبل از ورود مهمان ها، اسباب بازی هایی که فرزندتان روی آنها حساس است را جمع کرده و سایر مواردی که برای بازی مهمان ها مناسب است را بچینید.
• نوبت را در انواع بازی ها به کودک بیاموزید.
• از ساعت استفاده کنید، مثلا در استفاده از وسایل ساعت بگذارید که هر کس حدود دو دقیقه می تواند این وسیله را در دست داشته و با آن بازی کند.
• وقتی از تاکسی پیاده می شوید، به او نشان دهید که اکنون ما صندلی خود را به فرد دیگری می دهیم.
• وسایل شخصی همانند جوراب خود را در برابر چشمان کودک به یکدیگر قرض بدهید.
مامان یاسمین مامان یاسمین ۲ سالگی
اگر فرزندتان شیر مادر می خورد و اکنون باید او را از شیر بگیرید به این نکات توجه کنید

• زمان مناسب را انتخاب کنید: اگر جابجایی یا اسباب کشی دارید، به سفر می روید و یا به هر دلیلی زندگی از نظم و روال همیشگی خارج شده است، یا به دلایلی تحت فشار روحی هستید، برای مدتی دست نگه دارید.
• از وعده هایی که اهمیت کمتری دارند شروع کنید: شیر ظهر و شیر ابتدای شب وعده های مورد علاقه کودکان هستند. برای از شیر گرفتن از وعده های نیمه شب و سپس بعد از ظهر شروع کرده و به مرور به وعده های اصلی برسید.
• شرایط شیر دادن را کمتر فراهم کنید: اگر معمولا روی مبل خاصی می نشستید و یا او را به شیوه مخصوصی برای شیر دادن در آغوش می گرفته اید، چنین شرایطی را برای او فراهم نکنید تا یاد عادت همیشگی نیفتد.
• زمان شیر خوردن را کم کنید: اگر همیشه ده دقیقه شیر می خورده، به مرور زمان را کم و کمتر کنید و به بهانه بازی و ... شیر خوردن را تمام کنید.
• شیر خوردن را به تاخیر بیندازید: هر بار که فرزندتان تقاضای شیر می کند، با بازی و ... حواس او را پرت کرده و این را به تاخیر بیندازید.
• عجله نکنید: از شیر گرفتن ممکن است دو هفته تا یکماه طول بکشد، کودک باید با کسب استقلال و توام با آرامش از این مرحله عبور کند پس عجله نکنید.