۴ پاسخ

من با مادر شوهرم در گیر بودم میومد پیشم میخوابید شما اول دستشو تا مچ میکرد حلق بچه میگفت گشنس به زور هر 10 دیقه شیر درست میکرد میداد موقع واکسن هم همش میگفت بچم چش زدن بچم چش زدن یه روز کفری شدم گفتم عزیز توروخدا انگشت نکن دهن بچه گشنس نیست تازه شیر خورده یبارم گفتم باشه دیگه عه اصلا دیگ نمیبرم واکسن بزنه وبی مریض شد دور از جونش باید جواب منو بدینا واسه عیدم که گیر داده بود میگفت عید دیدنی نبرش الکی گفتم باشه خونه فامیلای شوهرم نه خودم رفتم نه پسرم ولی خونه فامیلای خودم همه جا بردمش ماتَهتِش سوخت دیگ ولم کرد

یعنی خاک تو سر هر چی مرده😡شوهر منم اینجوریه یه جور رفتار میکنن انگار خودشون هشت شکم زاییدن و فقط ما اولین شکممونه😤

اره بخدا منم مثل خودت پسرم مریض شده رو این درد شوهرمم همش سرکوفت میزنه منو الان سه ماهشه خودم افسرده شدم دکتر داروی افسردگی بهم داده

این مردا همشون لنگه همن 🤦
من دخترمو واکین زده بودم گریه میکرد ازون طرف اون غرغر میکرد که چرا واکسن زدی😂😂😂

سوال های مرتبط