منم از تجربه زایمان طبیعیم بگم واستون


چن روزی بود هی درد داشتم هشتم رفتم بیمارستان گفت که رحمت بازه ولی چون ۳۶ هفته بودم گفت بستریت نمیکنیم تا یکم دیگه بمونه

یازدهم شبش رابطه داشتیم بعد ۱۰ دقیقه دردم گرفت
به زایمانم کمک کرد😂
بعد ی ساعتو نیم درد کشیدن رفتم بیمارستان معاینه کرد گفت ۴ فینگره بستریم کردن من از استرس نارس بودنش داشتم دق میکردم
تا صبح ساعت ۷و نیم که سرم فشار واسم وصل کردن درد طبیعی کشیدم بعد بازم دردام همون شکلی بود تا ساعت ۹ که کیسه ابمو پاره کردن هر نیم ساعت یبارم معاینه میکردن دیگه دردام وحشتناک بود خیلی غیر قابل تحمل بیمارستانو رو سرم گرفتم
ساعت ۱۰ و ۴۰ دقیقه بود حس میکردم داره میاد دکتر چک کرد گفت زور خوب بزنی میاد ساعت ۱۰ و ۵۰ دقیقه به دنیا اومد بخاطر زورای خوبی که زدم یدونه بخیه خوردم اونم دکتر گفت بخاطر اینکه شکلش بهم نخوره😜

اینم بگم میخواستم ماما بگیرم یهو شد نشد ماما بگیرم ایام عیدم بود
ولی واقعا بیمارستان کوثر خیلی عالی بود رسیدگیشون حرف نداشت:)

۱۴ پاسخ

انشاءالله همه ب سلاکتی زایمان می کنن

بسلامتی عزیزم....۳۶هفته زایمان کردی تو

منم میخام کوثر زایمان کنم خوشبحالت دردت گرفته هرکاری میکنم دهانه رحم بسته هیچی تاثیر نداره همشم پیاده روی و رابطه....

مامان جوجه جان میشه فدات جواب بدی گلم سوال ازت داشتم

ممنون میشم جواب بدی عزیزم 🙏🙏🙏

مامان جوجه جان میشه جواب بدی گلم عزیزم

مامان جوجه میشه جواب بدی گلم میخواستم ازت سوال بپرسم

مامان جوجه میشه جواب بدی سوال ازت داشتم

فدات هزینه بیمارستان چقد شد بیمه داشتی

خانوما من سی و پج هفتم وزن بچم 2۷۰۰ هست به نظرتون چه جوریه ✨✨

چقدر خوب
مبارک باشه 🥹🥹♥️♥️
دست راستت رو سر من
اینقد دلم میخواد منم اینطوری باشم خیلی بخیه نخورم

بسلامتی عزیزم مبارک باشه❤️

عزیزم بچه ات چند کیلو بود؟

بسلامتی عزیزم بچه ات چند کیلو بود دستگاه نرفت؟

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی
دوشنبه ۱۲/۶
۳۸هفته و ۳روز بودم رفتم دکتر، معاینه کرد دو سانت باز بودم. ان اس تی گرفت گفت حرکات بچه کمه بهتره بیای برای زایمان. گفت پس فردا بیا بیمارستان.
توی این دو روز حسابی ورزش کردم تا بلکه دردم بگیره ولی چهارشنبه صبح بدون درد راهی بیمارستان شدم. ساعت ۹.۳۰ بدون درد بستری شدم. اولین معاینه تحریکی رو که انجام دادن، دل دردای پریودی خیلی کم پیدا کردم. تا ساعت ۱۰ دکتر اومد معاینه کرد همون دو سانت بودم و برام سرم فشار با دوز کم تجویز کرد.
بعد از سرم فشار دل دردام کمی بیشتر شد ولی قابل تحمل بود. درخواست ماما همراه کردم. ماما همراه توی دردام بهم ورزش میداد که خیلی به کاهش دردم کمک میکرد. تا ساعت ۱به همین صورت گذشت. ساعت ۱ دوباره دکتر اومد برای معاینه که گفت ۳ سانت شده و کیسه آبمو زد. بعد از کیسه آب دردام خیلی بیشتر شد ولی یه کم که گذشت توی انقباض هام ضربان قلب بچه افت پیدا میکرد. که ماسک اکسیژن بهم وصل کردن تا شرایطم اوکی شد. یه ساعت بعد دوباره معاینه شدم که هنوز همون سه سانت بودم و هیچ پیشرفتی نداشتم. دردامم زیادتر شده بود.
مامان 🩵کیان🩵 مامان 🩵کیان🩵 ۲ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۳
ببخشید که دیر میشه پارت ها پسرم بغلمه داره شیر میخوره
خلاصه ماما گفت دردام ۵ دقیقه یکبار شد برو بیمارستان
ساعت ۴ صبح بود که دردای من شد ۶ دقیقه یکبار که دیگه ماما گفت برو معاینه شو ببینن چند سانتی
ماهم همه وسایلا و ساک نی نی رو برداشتیم و رفتیم بیمارستان
تشکیل پرونده یه مقدار طول کشید و دکتر اونجا معاینه کرد گفت ۲ سانتی .نیم ساعت راه برو بیا دوباره معاینه ت کنم
نیم ساعت راه رفتم دوباره معاینه کرد گفت ۴ سانتی .لباس بیمارستان داد گفت آماده شو ببرنت بلوک زایمان
تا من آماده بشم و رفتم اتاق زایمان ساعت ۷ صبح شد
دیگه تو اتاق زایمان گفتن بخواب نوار قلب بگیرم یه نیم ساعتی گرفت دید نوار قلب خوب نیست منم این وسطا دردم داشت زیادتر میشد
دوباره نوار قلب گرفت و ان اس تی وصل کرد که گفت ۴ سانت بازی ولی دردات خوب و منظم نیست .آمپول فشار آورد برام زد که دردای من قشنگ شد ۵ برابر
من تا قبل این اصلا سرو صدا نمیکردم سعی می‌کردم دردامو با تنفس کنترل کنم ولی وقتی آمپول فشار زد دیگه واقعا خیلی دردام شدید شد فقط میگفتم خدایا منو بکش
این وسط ماما همراهمم نیومد و یکی دیگه رو جای خودش فرستاد ولی اونم خیلی خوب بود ماساژم میداد کمک می‌کرد دردامو کنترل کنم
مامان چش قشنگ مامان چش قشنگ ۱ ماهگی
پارت ششم
همینجور داشتم انقباض ارو حس میکردم کم کم می‌فهمیدم در این حال ماما گفت موقعی انقباض داری ورزش کن و وقتی نداری استراحت کن نفس بگیر بعد چند دقیقه ای یه دکتر تو بخش بود آمد معاینم کرد گفت سه سانته و رفت ماما گفت خوبه ورزش کن میرم برمیگردم دیگه خیلی داشت دردام زیاد میشد با سختی تحمل میکردم ماما گفت بیا خودم معاینه کنم ببینم چند سانت شدی ساعت تقریبا 1شب بود که 4 سانت شده بودم منو نوار قلب گرفت همچی اوکی بود اما خیلی درد داشتم گفت تحمل کن الان دکتر بیهوشی میاد خیلی احساس زور رو واژنم و مقعد داشتم گفتم میخام برم دسشویی ماما گفت چقد میری دسشویی تا رفتم برگشتم و دکتر آمد اپیدورال کرد 4و نیم سانت بودم ساعت 1و نیم... و اینکه درد داشت اپیدورال اما قابل تحمل بود ماما منو خوابوند رو تخت گفت هر موقع انقباض داشتی نفس بگیر زور بده موقعی که انقباض داشتم میخواستم زور بدم خیلی نفس گیر بود میگفت سرتو بکن تو سی‌نت فقط زور محکم بده چند دقیقه ای این ورزش رفتم آقام صدا زد آمد داخل ورزش بهم داد داشتم ورزش میکردم از اونطرف اینقد دستا آقام فشار میدادم اون ترسیده بود واقعا خیلی بد بود خیلی درد داشتم این ورزشم تموم شد گفت بخواب معاینه کنم خوابیدم گفت خوبه عالیه پیشرفتت واقعا بدنت آماده بود دیگه بهم نگفت چند سانتی منم اینقد درد داشتم نپرسیدم...
مامان 💗👶🏻panah مامان 💗👶🏻panah ۲ ماهگی
مامان یزدان 👶🤰🏻 مامان یزدان 👶🤰🏻 ۱ ماهگی
تجربه من از زایمان طبیعی😍😁
ساعت ۱۰ دقیقه مونده به ۸ شب بود دراز کشیده بودم جلوی بخاری یهو کیسه ابم پاره شد
هوا هم کولاک و برف و یخبندان بود به زور رسیدیم به در موندگاه اونم یه ساعت یه ساعت و نیم منو امپولاس سر دو ساعت و نیم رسوند به بیمارستان درد هام تو امپولانس شروع شده بود حس میکردم الان یه چیزی میاد بیرون داشتم میمیردم از درد رسیدیم بیمارستان رفتیم اوژانس مامایی مایعنه کرد گفت ۲ سانتی انتقال دادن به بلوک زایمان اونم بعد نیم ساعت که پرونده بستم و نوار گرفتن رفتم بلوک زایمان رسیدم مایعنه کردن گفتن ۴ سانتی زنگ‌زدم‌ ماما همراهم امد. قبلش زنگ زد گفت با اب گرم ماساژ بده کمرت رو
ماساژ داد مامانم شومم رو کمرم رو نزدیک یه ساعت ماما همراهم امد گفت بیا مایعنه کنم رفتم مایعنه کرد گفت ۷ سانت
گفت دستاتو بزن به دیوار درد که داشتی خودتو عقب جلو کن دردت اروم شد به چپ و راست تکون بده کمرت رو اگه چیزی به اونجات فشار اورد بگو مایعنه کنم ۲ بار دردم گرفت ول کرد گفتم داره فشار میاره
گفت بخواب مایعنه کنم خوابید با دردی شدید مایعنه کرد گفت لگنت عالیه بچه هم خوبه ۹ سانتی
باز کمرم ماساژ داد نزدیک ۱۰ دقیقه نیم ساعت
باز حس فشار حس کردم
گفت بخواب مایعنه کنم خوابیدم مایعنه کرد گفت ۱۰ سانت فولی واقعا عالی رفتی جلو حس فشار کردی زور بزن
من دو بار دردم گرفت زور زدم ولی چیزی نفهمیدم امپول بی حسی زدن و باقیچی یکم بریدن گفتن دو سه بار زور بزنی تموم یکی دو بار هم زور زدم گفتن درد هات منظم نیس ولی سر بچه دیده میشه
دو بارم دردت گرفت زور بزنی بچه میاد بیرون
یه بار. زور زدم 😬😬😬😬😬
ادامه در کامنت ها