۷ پاسخ

عزیزم اصلا سوند و آمپول بی حسی هیچ درد نداره
بعدم بخیه جذبی بزن و حتما پمپ درد بگیر کمکت میکنه
نگران نباش

سزارین خیلی خوبه دقیقا وضعبت منم قبل زایمان همین بود بین بد و بدتر سزارین رو انتخاب کردم

کلا زایمان استرس داره طبیعی موقع زایمان درد داری بعدش خوب حالت سزارینم موقع زایمان درد نداری ولی درد بعدش وحشتناکه ولی خدا کمک مادر و بچه میکنه

اگه بیمارستام خصوصی هست بگو بیهوشت کنن خواهر این که ترس نداره با دکترت هماهنگ کن

عزیزم خب سزارین با بیهوشی انجام بده.
من از خود زایمان هیچی نفهمیدم. بعدش به هوش اومدم تا چند ساعت درد داشتم که مسکن می زدن توی سرمم. حالا من خونریزیم خیییییلییی زیاد بود. که اینم ربطی به سزارین نداشت. اینقدر شدید بود که زنگ زدن دکترم زودتر بیاد ببینه. پرستاری که برای تعویض پد میومد به مامانم گفته بود تا حالا اینجوری ندیدیم. ولی اون موقع مامانم به من چیزی نگفت که نترسم. سوپروایز رو صدا زدن اونم اومد دید. با خودم گفتم اینا چرا اینقدر برای تعویض یه پد میان من رو نگاه می کنن😐 بهم می گفتن کمرم رو بدم بالا عین آبشار خون می ریخت ازم. یهو سوپروایز سر پرستار داد زد چرا زودتر نگفتی این که لخته م داره! سر یه ساعت دکترم اومد بالا سرم دائم تا بیاد نمی ذاشتن بخوابم. دیگه داشتن با بانک خون هماهنگ می کردن که دکترم سریع قرص مزو خارجی رو به صورت شیاف چندتایی برام گذاشت و سرم سنتو به قول خودشون زدن. چهل و پنج روز وضعیتم همین بود. ولی بچه م اینقدر مشکلات داشت از خودم و حالم یادم رفته بود. سر یک ماه چهل کیلو کم کردم. یعنی اینارو می گم پشتم می لرزه. من اگر بدونم دوباره باردارم یه ثانیه م نگهش نمی دارم فقط سقط. تازه این یک هزارم سختیام بود که گفتم. ولی همون سزارین با بیهوشی از همه مناسب تره برای شما. آمپول بی حسی به شدت عوارض داره

دیگه وقتی یکی طبیعی اوردی دومی راحتتره

عزیزم اینقدر مینرسیدی باید جلوگیری میکردی حالا خربزه خوردی باید پای لرزش بشینی بنظرم همون طبیعی برو کلاس ها برو ورزش کن ک آسون‌تر بشه برات‌اینم دو روزه تموم میشه دردش توکل ب خدا کن

سوال های مرتبط

مامان باران مامان باران ۲ سالگی
سلام مامانا
شماها وقتی بی حوصله میشید چیکار میکنید من به اون جایی رسیدم ک خستم حوصله هیچیو ندارم زود عصبی میشم زود اشتی میکنم یجای بین فامیل یا اشنا اصلا دلم خوش نیست وقتی تنهام دلم میخاد فقط گریه کنم اهنگ غمگین بزارم گوش کنم بعضی وقتا اگه از گزوه اومدم بیرون چون حوصله هیچی و نداشتم حالم یجوری شده کلا وقتی مادرشوهرم با دخترم زیاد اینور و اونور میکنه بغلش میکنه و... دخترم همش با مادرشوهرمه انگار مادر واقعیشه بیشتر بااون خوشه دخترم فقط زمان شیر خوردن یا مای بی بی عوض کردن یا خوابیدن پیش من میاد کلا اعصابم خورد میشه نمیدونم چیکار کنم دخترم بیشتر وابسته من بشه خیلی میترسم وقتی از شیر میگیرمش منو فراموش نکنه 😔💔
این علایم چی میتونه باشه؟

خیلی بیخیال میشم
زمانی ک مادرشوهرم نیست دخترم حرفامو گوش میده هر چی بگم انجام میده وقتی مادرشوهرم میاد کلا دخترم از این رو به اون رو میشه کلا دیگه به حرفم گوش نمیده باید داد بزنم دعواش کنم ک بیاد اینجوری شده 😞

نمیدونم 😔
مثلا برای دستشویی رفتن دخترمو مبخام ببرم لج میکنه دخترم نمیره گریه میکنه میره سراغ مادرشوهرم این کار خیلی ناراحتم میکنه خیلی اعصابمو خورد میکنه اون ک نباشه میره دستشویی انگار هیچی نشده میره قشنگ دستشویی میکنه میاد