خسته شدم منم ادمم 😭😭 هیچیش شبیه بچه های دیگه نیس مدام نق میزنه از من اویزونه بچه های بقیه رو میبینم اروم یه گوشه با خودشون بازی میکنن حسودیم میشه ، همش از من اویزونه که بغلش کنم سوپ درست کردم براش دادم خورده عوضش کردم کلی سرگرمش کردم خستم گشنمم هست 😭😭 ضعف کردم کلا شدم ۳۸کیلو پریشب از شدت ضعف رفتم دکتر زیر سرم، کارام مونده خونه بهم ریخته واااای دوست دارم برگردم به قبل بچه دار شدنم

عزیزم اروم باش فقط تو نیستی خیلیا اینجورین بچه منم تنهایی بازی نمیکنه از من اویزون میشه یاد بگیر بااون غذاتو بخوری کاراتو تا یه حدی انجام بدی صبر نکن اون بازی کنه تو کار کنی یا غذا بخوری بزارش

عزیزم بچه منم باور من همینه یه دستشویی نمیتونم برم پشت سرم گریه یا بغلمه یا باید کنارش باشم ،یکسره کل وقتمو گرفته
تو این سن همینطورین

وای من فک میکردم فقط بچه من این مدلیه ....مارم خسته کرده از وقتی بدنیا اومد همه چیزش با گریه نق ..هی گفتن بهتر میشه ولی نشد ...شوهرمم از خونه فراری کرده انقدراااااا......من دیروز دیگ انقدر عصبی شدم خودمو زدم گفتم اخه چرا تو این مدلی هستی

عزیزم دختر منم همین شکلیه تازه خیلی بدتر حتی دستشویی هم زور میرم ولی بابت غذا درست کردن تا خوابه زود فراموش آماده میکنم اگه بیدار شد قبل خوردنم هم میریزم تو یه طرف می‌زارم پیشش درگیر اون بشه تا منم چند لقمه بخورم اینجوری پیش بری خیلی اوضاعت بدتر میشه بچه ات هم ضعیف میشه

الهی بگردم خدا قوت بهت عزیزم اره منم رفتم مسافرت خیلی سخت بود فقط آشغال میخورد یا میرفت بیرون فقط باید میگرفتیش یعنی اینقد کمرم درد میکنه ولی ارزششو داره به یه لبخندشون خداروشکر که سالمن الهس شکر همین خودش یه دنیاست الهی که هر کسی طعم مادر شدن رو نچشیده به زودی زود ب حق این ماه بچشه🤲🏻🌹💚

چقدر منی تو 😭😭😭😭😭

باور کن ک بچه های ماهم همینن

آروم باش عزیزم خودتو ناراحت نکن بخدا پسر منم ی دستشویی نمیزاره برم می‌خوام برم باید بزارم جلو در منو ببینه شعر واسش بخونم برم دستشویی 😑🥲

عزیزم بچه منم همینا مدام ازم اویزونه برم جایی جیغ بنفش میکشه باید بهم چسبیده باشیم. چاره چیه باید تحمل کنیم این روزاهم بالاخره تموم میشن

وقتی ک بزرگ بشن همه اینا یادمون میره پس مادرامون چی کشیدن 😢😢پسرم چهار شب شبا نمیتون بخواب پا ب پاش بیدارم قص میخورم دعا میخونم خوب بشه وقتی مریض میشن بیشتر میچسبن ب ادم پسر من همینجوریه

پس جا من بودی چییی من سه شب با این شب چهاررر شب هم خودمم سرماخوردگی بد گرفتم دیشب بیمارستان بودم هم سه چهار شب بچممم سرما خورده پدرمم دراومده تا صب بیدار گریه گری ب زود اروم میکنم نگو اینجوری این طفلکام مشکل دارن ک گریه میکنن نق میزنن زبون ندارن ک بگن من بعدش سرماخوردم همش میگم با این بدن درد بچم چی میکش گلوشم درد میکن خودم بدجور مریض شدم ولی بازم این بچس من جهنم ‌. ول کنن بابا کار خون اینور اونورو بچه سالم باش مشکل نداشت باش نق نمیزن گری نمیکن بازی میکن دندوناشونم هس

عزیزدلم درکت میکنم حق داری
ولی بچه ها همیشه رو یه مود نیستن قول میدم چند روز دیگه بهتر میشه یه کم تحمل کن
بذارش پای تلوزیون ۵ دقیقه خودتم یه چی بخور، یا صندلی غذا براش بخر بیارش سر میز باهم غذا بخورید

چقد منی تو🫠
پسر منم همینه خواهر
الان تو یه سنی هستن که نیاز دارن به مادر
ی چندوقت تحمل کنی تموم میشه
راه بیفتن کم کم مستقل میشن
خدا کمکت کنه

عزیزم کسی رو بیار کمک مادری خواهری