۹ پاسخ

منم گاهی یدونه میزنم پشت دستش یا یه نیشگون میگیرم

من اصلا نمیزنم در واقع خیلی صبورم خیلی .باورت میشه دختر بزرگم ۱۰سالشه حتی یبارم دست روش بلند نکردم از بچگی هااا.....الان واقع ماشالا دختر خوبیه

منم گاهی ک بره رو مخم لج کنه بهونه الکی کنه آره عصبی شم میزنم ی دونه پشتش.... یا بشگون ریز میگیرم

میزنم پشت دستش 🥲

زدن کلا خوب نیس من نمیزنم ولی گاهی داد میزنم خیلی ناراحت میشم

فقط وقتی عصبی شدی فگر کن که اون مظلومه و خیلی کوچیکه و پناهی نداره جز شما

منم قبلا کوچیک بود دو سه بار زدمش اما خودم چون بچگی کتک زیاد خوردم هنوزم بابتش روح وروانم آزردس واسه همین قسم خوردم هیچوقت نزنمش بعضی وقتا واقعن عصبی میشم اما خودمو با بدبختی کنترل میکنم

من فقط قبل پریودی عصبی میشم داد میزنم همینم عذاب وجدان میگیرم

منم گاهیی یدونه از پشتش یا روی دستش یا بازوش میزنم نمیتونم خودمو کنترل کنم

سوال های مرتبط

مامان حلماسادات🌱 مامان حلماسادات🌱 ۲ سالگی
من همیشه خانواده بزرگ دوست داشتم 😉😍
اما حالا بعد از گذرون یه دوره بارداری و نگهداری نوزاد و ...حس میکنم مادری برای تعداد زیاد بچه در توانم نیس😶 اما خب یدونه بچه هم نه برای دخترم خوبه نه خودمون دوست داریم 😁
این روزا دارم فکر میکنم چه مدل آمادگی هایی واسه بچه بعدی لازمه؟
💢از نظر خودم آمادگی اقتصادی مهمه ☝️
این که میگن بچه روزی خودشو میاره یا بچه ها برکت میدن به زندگی رو کاملا قبول دارم اما درصورتی که حداقل های یه زندگی نرمال مثل خونه ، درآمد کافی و یه وسیله نقلیه معمولی رو داشته باشیم😊
💢علاوه براون آمادگی روحی هم خیلی مهمه👌
من توی دوستام مادرایی هستن که بعد از یکسال و خورده ای از زایمان هنوز با افسردگی دست و پنجه نرم میکنن یا حال رابطه شون با همسرشون اصلا خوب نیست که خب اینا چالش های بزرگیه
💢آمادگی روحی بچه اول هم مهمه🥰
من دخترم اصلا حسود نیست و عاشق بچه های کوچیکه بارها با گریه میخواسته نوزادهای دوست و فامیل رو بیاریم خونه😅😅 ولی بچه هایی رو دیدم که خیلی رو بچه های دیگه و اینکه مادرشون به اونا توجه کنه حساس هستن خوب این حالت پذیرش بچه دوم براشون سخت تره
💢آمادگی بدن مادر هم مهمه مثلا از نظر کمبود ویتامین ها ، تیروئید و چکاب ماهیانه پیش دکتر زنان ، دندونپزشکی همه باید بررسی بشه

حالا شما بگید بنظرتون چه مدل آمادگی هایی واسه بچه بعدی لازمه؟
شما چه کارایی کردید؟