اي واي چقدر بدم مياد از خانواده شوهرم هرموقع ميام اينجا بچم بد خواب ميشه سروصداي بچه ها نميذاره بخوابه تا ميام بلوم اتاق بخوابونم هي مادرشوهرم و دخترش ميان نگاش ميكننن سرك ميكشن اينم بيدار ميشه كلافه ميشه به چه زبوني بگم بچه ميخواد بخوابه هي نياين او اتاق اصلا شعور ندارن اصلااااا من فقط اذيت ميشم ديگه …..

وای منم هر بار میرم همش مادر شوهر و خواهر شوهرم دخالت میکنن امان از وقت خوابش همش میان سرک میکشن که چی شد ؟خوابید؟ نخوابید؟ حتما خوابش نمیاد
بده ما بخوابونیم
اه اه اه

منم همین مشکلو داشتم دو بار ک دخترم با داد و بیداد نذاشت بخوابن و روز بعد با خواب الودگی رفتن سرکار ادب شدن

غصه نخور منم همین وضعیتو داشتم و خداروشکر دیگ نمیرم اونجا باز تو میخوای بخوابونی میان مال من ک وسط خواب میومدن صداش میزدن بیدارش میکردن بعد بچه بد خواب میشد خواب زده میشد گریه میکرد مادر شوهر عنترم میگف اره خواب داره تو نمیفهمی یا صبحا ی لحظه چشاشو باز میکنه تا میاد باز بخوابه تو خوابو بیداری میان صداش میکنن والا حریم خصوصی هم اونجا نداریم صبح میبینی پدرشوهرم بالا سرمون بود

وای مام

بعضیا نمیدونم چرا اینجورین میخوان بگن دوسشداریم ولی خب لامصب این نخوابه بدخواب میشه اذیت میشه دیگه اگه دوسشداری بذار راحت باشه

تنها نیستی آیسان بانو ؛ آخر دنیا که شد مادرشوهرم صاحب شعور میشه 🥲

من ك خداروشكر تهرانم
اونا يزد😅خداروشكرررر خداروشكرررر
ولي از حق نگذريم خيلي بهم كمك ميكردن دو سه ماه اول ك يزد بودم ولي باز مادرا حساسن رو بچه هاشون محبت اضافي و خوششون نمياد بوي دخالت ميده منم همينطوري ام
ولي قشنگ دركت ميكنم چي ميگي همش انگار مواظب رفتار و حركات آدمن آدم احساس آرامش نميكنه اونجا
بعضي مواقع دوستي،ميشه دوستي خاله خرسه
بيشتر تظاهره انگار ميكني!!
ب نظر منم دوست داشتن تا يه حدي،از يه حد ك بگذره حال ب هم زن ميشه
من ك هرچي ميبينم درس ميگيرم لااقل واسه عروس خودمون اينطوري نباشم

مادر شوهرم مثل مادر خود آدم اگه نگاهامونو مثبت کنیم و دلمونو صاف کنیم بخدا این مادرشوهرم عین مادرمون میمونه

ایکاش اسرائیل بیاد این خانواده شوهرواز دم بکشه راحت شیم .😑😐

حالا مگه چند بار میری اونجا؟