مامانا تو رو خدا راستش رو بگید شما هم دائم نگران بچتونید؟ یا من غیر عادی ام ؟! کوچکترین مسئله هم ذهنم رو به هم می‌ریزه اصلا وقت نمیکنم از بچه داری لذت ببرم از بس که نگرانم🥺

منم همینطورم
دقیقا امروز تو مطب دکتر داشتم فکرمیکردم من اصلا کسی نبودم که دست پاچه بشم ولی چرا درمورد بچم اینطوری شدم
بخصوص وقتی میبرم دکتر بیشتر از همیشه دست پاچه ام و اینقدر سوال می‌پرسم

آره عزیزم منم همینطورم و خیلی بده
انگار توی ذهن آدم جهنمه

من دخترم از 2 ماهگی شروع کرد به نخوردن شیر که الان یک ماهه کلا شیشه رو گذاشته کنار و باقطره چکون میدم با بدبختی و 6 ماهه که از خونه بیرون نرفتم و با این اوضاع هما میگن حساسی ولش کن بخواد شیشه میگیره گشنش نیست در صورتی که من مادر دارم میبینم بچم اگر تو 24 ساعتم شیر نخوره شیشه نمیگیره که نمیگیره مثل یه کابوسه 😔😔

منم همین طورم

نه من اینجوری نیستم طبیعی باش قرار نیست اتفاقی بیفته

من کخ وسواس شدم اصلا ،خیلی دقت میکنم و خیلی چکش میکنم

منم همینم، دکتر ملکا میگه مامان وسواسی

منم اول اینجوری بودم ولی شوهرم انقد تو خونه عادی رفتار کرد برای منم یکم عادی شد

منم اينطوريم، خودمو به كل فراموش كردم خيلي ميترسم از اينطوري زندگي كردن يكي نيس بزنه تو سرم كه به خودم بيام

منم همینم
اینقدر نگرانم همیشه همش خوابای پریشان میبینم
اصلا دارم دیوونه میشم

اره عزیزم من یکسره دارم بچمو چک میکنم رسما روانی شدم