پارت سوم

وقتی اومدم از ریکاوری چندین بار ماساژ رحم شدم و قبلش تا زمانی که بیحس بودم اصلا اون فشار نمیفهمیدم ،
ولیییییی بعد اینکه بیحسی رفت اینقدر درد میگرفت که جیغ میزدم ، واقعا نفسم میموند از درد .چقدر وحستناک بود ،
بلاخره بیحسی رفت سوند و سرم هارو قطع کردن گفتن پاشو راه برو ، خیلی بد بود نمیشد بلند شد با هر ضرب و ضوربی بودبلند شدم ، احساس کردم روده هام یهو ریخت کف شکمم و درد شدیدی داشت و راه رفتن واقعا سهل بود ولی قدمهامو برداشتم ، چون حین بی حسی سرمو زیاد تکون دادم فرداش درد کل بدنمو گرفته بود، درمورد پمپ درد بگم :::که به من گفتن بیمارستان داره ولی زمانی که زایمان کردم به هرکی گفتم گفتن نداریم بعد از کلی شکایت گفتن باید قبل عمل هماهنگ میکردین درنهایت جواب درستی ندادن متاسفانه ، و اخرش ساعت ۳ مرخص شدمو با نی نی ها اومدم خونه ، و چالش های بعد عمل که بلندشدن و نشستن که همش با درده .

اینا تجربیات من بود و میدونم مادرشدن بی درد و گرفتاری و استرس نیست ،
ولی از جایی که من طبیعی هم تجربه کردم واقعا طبیعی تو زایمان بیشتر پیشنهاد میدم ،
جمله اخر انشالله هر مدل زایمان کنین بعد کلی سختی فقط سالمو سلامت باشین هم خودتون هم بچتون .

۷ پاسخ

منم قبلش گفتم چندددبارم گفتم به چند نفرم گفتم ولی برام نزدن تو ریکاوری داشتم دنبالش میگشتم دیدم نیست گفتم پمپ دردم کو؟ گفتن نگفتی داد زدم گفتم من گفتم پمپ درد میخوام
بعد اوردن بهم وصل کردن

عزیزم خداروشکر بخیر گذروندی و سلامت اومدی با نی نی ها خونه🫶🏻🫶🏻
ممنون ازینکه تحربتو گفتی
فقط کدوم بیمارستان و شهر بودی ؟

من که بیحسی بودم انقدم همون روز سرمو تکون دادم حرف زدم ولی درد نگرفت ماساژ شکم هم برای من بیشتر ترس بود دردش زیاد نبود پمپ درد هم نداشتم برام بیمارستان شیاف میزاشتن اصلا درد نداشتم برای راه رفتن هم فقط دو لا راه میرفتم

منم دوهفته اس سز شدم سز دومم بود ولی به این سختی که شما گفتی نبود.ماساژ شکمی در کل بدون درد نبود ولی بیشتر ترس باعث احساس درد میشه من پمپ درد نداشتم دکترم گفت نیازی نیست باشیاف دردهام تا حد خیلی زیادی کم میشد وقتی بلند شدم شکمم سنگین بود اما اونقدر درد نداشت خلاصه برامن جفت سزارینام خوب بود اومدم خونه هم باشیاف دردام قطع میشد الانم که خداروشکر سرپا شدم و یواش یواش خودم کارامو میکنم.

عزیزمااااا.خیلی اذیت شدی ولی اشکال نداره خداروشکرکه نی نی هاوخودت خوبین

پکپ دردو قبل زایمان باید هماهنگ کنین
میفرستن از داروخونه خودتون تهیه کنین
به دکتر بیهوشی هم اطلاع میدین
تو اتاق عمل برات میزنن

بسلامتی گلم 🫶🏻
من حالا هیچی متوجه نشدم خدایی همه ای چالشای سزارینو با درد خیلی خیلی ناچیز گذروندم از ماساژ شکمی تا راه رفتن و... همش بی درد بود شاید ب اینم ربط داشت ک زیاد وزن اضافه نکردم فقط پنج کیلو

سوال های مرتبط

مامان ارشیا مامان ارشیا ۳ ماهگی
مامان هایی که طبیعی زایمان میکنید دمتون گرم خدا قوت اما چرا هی میگید سزارین که ترس نداره هیچ وقت فکر کردید به این عمل به زمانی که بی حسی و میزنن توی نخاع و تا اخر عمر مادر از کمر درد رنج میبره از اداره بی حسی بعد عمل چیزی میدونی از بیست و شیش ساعت ناشتا بودن چیزی میدونی باید حداقل دوازده ساعت قبل و دوازده ساعت بعد عمل چیزی نخوری میدونی زمانی که عمل کردی کلی درد داری خون ریزی و انقباظ داری و نمیتونی تا دوازده ساعت بعد عمل تکون بخوری و به بچه شیر دادن تو اون وضعیت چقدر سخته میدونی وقتی قراره بعد از این همه ساعت از جات بلند بشی با یه برش و پونزده شونزده تا بخیه چقدر سخته عمل سزارین کلی عوارض داره درسته که قرار نیست قبلش درد بکشی اما بعدش تا اخر عمرت درد میکشی مادر شدن چه با زایمان طبیعی چه با سزارین سخته درد داره ترس داره عوارض داره لطفا طبق زایمان خودتون نظر ندید که نمیدون زایمان سزارین ترس نداره یا زایمان طبیعی هر دو سخته و درد ناک و با کلی عوارض قبل و بعد
مامان آیلا مامان آیلا ۲ ماهگی
من به انتخاب خودم رفتم دکتر خوب و بیمارستان خوب
بسیار از دکترم و بیمارستانم راضی بود خیلی تمیز دکتر با نزاکت و پرستار ها عالی بودن اما برسیم به خودم
اینکه من یازده سال قبل طبیعی آوردم و دو تا پشت سر هم طبیعی آوردم درسته اذیت شدم اما تمام دردش به قبل بارداری بود که اونم هی می‌گرفت و ول میکرد اما میدونستم تحمل کنم فکر. کردم اگر این بار سزارین کنم راحت ترم و کمتر درد میکشم اما چون اولین عمل زندگیم بود اینقدر از شب قبل استرس داشتم هی میگفتم حالا سرما خوردم حالا چه کنم تا اینکه بستری شدم و صبح اومدن سوند گذاشتن قسمت سخت اینجا بود احساس می کردم هی دستشویی دارم اما نداشتم دوم اینکه توی اتاق عمل از ترس همش میلرزیدم اشتباه کردمون سوزن بی حسی هیچ دردی نداشت و اینقدر عمل و دکترم خوب بود که آروم خوابیدم و چن دقیقه بعد بچه کنارم بود اصلا سردم نشد و عمل خوب بود اما چن دقیقه بعد فهمیدم کمرم درد می‌کنه یه سرم بهم وصل کردن که درد کمرم بیشتر میشد منو بلند کردن ریکاوری بعد آوردن بخش اما اینقدر درد داشتم که زایمان طبیعی هام برام هیچ بودن سرم ضد درد هم داشتم اما هیچ که هیچ
تا همین الان که اومدم خونه هم درد دارم و دارم میمیرم از درد عمل و راه رفتن و بلند شدن از تخت خیلی سخت تره تا زایمان قبلی هام اما واقعا اگر مجبور نیستید لطفاً اختیاری سزارین نکنید اگر مجبور هستید هم اصلا استرس نداشته باشید اتاق عمل عالیه ولی سختی راه رفتن هست که به شیرینی نوزادت می‌ارزد
مامان دلسا مامان دلسا ۵ ماهگی
سلام بلاخره زایمان کردم و دخترم و بغل گرفتم 😍یعنی میتونم بگم انگار خدا بهتون یکی از فرشته هاش و داده خیلی حس قشنگیه فقط باید تجربش کرد تا فهمید
تجربه از زایمان: سزارین اختیاری بودم تو بیمارستان بازرگانان یعنی خیلی بیمارستان خوب و تمیز و با پرسنل عالی مهربون خیلی خوب بودن خدا خیرشون بده تازه بیمارستان خیلی شلوغی هم نیس خیلی خوبه از این نظر هم .دکترم دکتر لیلا سوخرای بود تا الان راضی بودم از جراحیش حالا باز بخیه بعدا معلوم می‌کنه خوب بوده یا ن ....
از زایمان بگم که سوند سورش داشت .آمپول بیحسی از کمر اصلا اصلا درد نداشت فقط حتما تکون نخورین . عمل هم یه ساعت بعد عمل خیلی درد داشتم که پمب درد گرفتم عالی بود یعنی مثل درد پریودی کرد بعدش .قیمت پنل درد هم یک و صد . اولین راه رفتن هم درد داره ولی پرستارا کمک کردن
عوارض عمل هم بگم الکیه بگم درد نداره سزارین اینا من بخیه هام درد داره الان مخصوصا وقتی می‌خوام بلند بشم یا تکون بخورم . هم من گردنم خیلی درد می‌کنه که به خاطر آمپول بی حسی فک کنم با اینکه تکون نخوردم اصلا ولی از دیروز اومدم خونه گردن درد گرفتم
مامان الوين 👶🏼 👣🧡 مامان الوين 👶🏼 👣🧡 ۸ ماهگی
مامانا تجربه ي زايمانم (سزارين ) كه نوشتم بهم گفتيد از درد بعدشم براتون بيام بگم.
تاچند ساعت كه اثر بيحسي هست و درد و حس نميكني من وقتي كه تو اتاق عمل بودم به دكترم گفتم زمان بيحسي شكممو فشار بديد بعدش ديگه فشار نديد ، دكترم گفت ما تو بيحسي قشنگ شكمتو فشار ميديم ولي بعدشم كه رفتي تو بخش بايد بيان برات ١/٢ بار فشار بدن چون خون لخته بشه داخل شكم خطرناكه.
وقتي اومدم تو بخش برام شياف زدن پمپ دردم كه داشتم دردش قابل تحمل بود پرستارا ١/٢ بار اومدن شكممو فشار دادن ولي نه اونجوري كه فكر كني يه كوچولو كه قابل تحمل بود .
بهم گفتن تا زماني كه خوب بيحسيت نرفته اصلا تكون نخور حتي سرتم تكون نده با چشمات اينور اونور و ببين . بعد ٦ساعت هم گفت ميتوني مايعات بخوري
تا ميتونيد نسكافه ومايعات زياد بخوريد .
بعد ٨/٩ ساعت هم گفتن بلند شم راه برم من از خدام بود كه هرچي زودتر بلند بشم چون احساس ميكردم كمرم داره خشك ميشه اينقدر كه تكون نخوردم. از اولين درد راه رفتن بخوام بگم من قبلش شياف زدم پمپ دردم كه داشتم
وقتي از رو تخت بلند شدم يه كوچولو سخت بود ولي قابل تحمل بود . بعد اونم هر دفعه كه بلند ميشدمو راه ميرفتم بهتر ميشد
كلا هرچي سعي كنيد بيشتر راه بريد زودتر خوب ميشيد .
ايشالا همتون زايمان خوبي داشته باشيد و نينيتونو به سلامتي بغل بگيريد ❤️
مامان دلارا مامان دلارا ۲ ماهگی
پارت ۳
حدود سه ساعت بعد عمل بونم بی حس بود کمکم بی حسی اثرش از دست داد پرستار امد برام شیاف گذاشت و من دردی بعد عمل نفهمیدم و از ۳ تا۴ساعت یک بار شیاف جدیدی میزاشت من دردی رو نمیفهمیدم که صبح ساعت ۸ بهم گفتن بلندشم بشینم و شروع به خوردن کنم و من اولین درد انجا احساس کردم درد زیاد سختی نبود فقط به کمرم فشار میامد با مثانم من بعد خوردن صبحانه به دخترم دوباره شیر دادم و ساعت ۹ و ۴۰ دقیقه صبح اولین قدم هام برا راه رفتن انداختم بعد یکم راه رفتن دوباره برگشتم به تخم و من ساعت پنج عصر مرخص شدم من دوشب تو خونه فقط از شیاف استفاده کرم برا اینکه درد کمتری بفهمم و بتونم بخوابم و روز ها از مسکن استفاده میکردم فقط دو روز خوردم و باقیه روز ها تلاش کردم درد تحمل کنم چون وقتی دارو میخوردم دردنمیفهمیدم و به بخیم فشار میامد و میترسیدم باز بشن اینجوری درد میفهمیدم کاری نمیکردم که اتفاقی بی افته پنج روز بعد زایمانم سرپا شدم فقط یکم نشستن و بلند شدن برا سخت بود کمرم به خاطر بیحسی درد میکرد که اونم با اب گرم تو حموم ماساژ دادم چند بار که کلن دردش از بین رفت و من از روز ۷ خداروشکر سرپاهستم و هیچ دردی ندارم از جانب بخیه یا کمر درد و حسی عالی نصبت به زایمان سزارین دارم تا طبیعی
مامان کنجد کوچولو مامان کنجد کوچولو ۵ ماهگی
پارت دوم

اولش حالم خوب بود که بخاطر ۴ سانت بودنم گفتن با توپ ورزش کن و بزار دردت بگیره
یکم ورزش کردم خسته شدم رفتم دراز بکشم که یهو انگار یه چیزی تو کمرم خالی شد و یه درد عجیب که هیچوقت نداشتم ساعت ۴ بود که کم کم درد من شروع شد و زدم زیر گریه
اومدن و آمپول فشار بهم زدن تا ساعت ۵ درد هام کم بود
از ۵ عصر خیلی خیلی شدید درد داشتم جوری که حتی صدام در نمیومد‌ هم خجالت می‌کشیدم هم واقعا جون نداشتم تا ۷ عصر درد کشیدم که دیدن من اصلا حالم خوب نیست مامانم رو صدا کردن و اون کمرم رو ماساژ میداد که آروم شم ولی دریغ از به ذره آروم شدن
اومدن معاینه تحرکی کردن که واقعا درد داشتم در حد مرگ حدودا ۲ دقیقه هم طول کشید تا اون موقع چندین بار معاینه عادی کردن خیلی درد نداشت ولی معاینه تحرکی اذیت شدم خیلی

با کلی سختی با توپ ورزش کردم و دوباره ۹ شب معاینه کردن شده بودم ۷ سانت که گفتن یا باید کلی زور بدی یا اینکه تا فردا صبح درد میکشی
من که مرگ رو با چشم دیده بودم گفتم باشه هرجوری شده زور میدم اولش گفتن دراز بکش بهم دوباره آمپول فشار زدن و آن اس تی وصل کردن که من دراز کشیده اصلا نمیتونستم دردو تحمل کنم خودم دستگاه رو‌جدا کردم و اومدم زمین نشستم
کلی زور دادم کلی اذیت کشیدم کلی آمپول درد اذیتم کرد تا ۱ شب که گفتن شدی ۹ و ۱۰ سانت
ولی بالای بیست بار معاینه ام کردن و ۲ باز معاینه تحرکی شدم
۱ و ۱۵ دقیقه رفتم اتاق زایمان که یه لحضع از درد زمین نشستم که گفتن پاشو پاشو کله بچه اومده بیرون
مامان گوجه نویان جون♥️ مامان گوجه نویان جون♥️ ۳ ماهگی
تجربه سزارین پارت ۲
با درد های انقباض رحمی و کمر درد و اینکه ۱۴ ابان حرکات بچم کم شده بود رفتم بیمارستان که نوار قلب بگیرن و اصلا امادگی نداشتم برای زایمان رفتم بستری شدم و اقدامات لازم انجام شد که فرداش برم اناق عمل اون شب تحت نظر بودم و مرتب نوار قلب میگرفتن و انقباض های من منظم تر بخوام کلی بگم درد طبیعی بنظرم تحملش سخت تره
البته همه چیز بر میگرده ب بدن خودتون و روحیات خودتون صبح اماده شدم برای زایمان ی حس عجیب بود برام قراره بچم رو ت اغوش بگیرم بعد از کلی انتظار همه چیز برام شیرین تر میشد
زمانی که رفتم اناق عمل انتخابم بیحسی بود چون هم عوارضش کمتر هم اینکه میتونستم بچم رو ببینم

سوزن بیحسی اصلا درد نداره کار هایی که میگن انجام بدی بعد از اون هم کم کم بدنتون بیحس میشه و عمل شروع میشه
فکر کنم نهایتش ده دقیقه زمان ببرع

سوند هم چون بعد از بیحسی میزنن هیچی حس نمیکنی و بعد از اینکه از اتاق عمل میرین بیرون
میبرن اتاق ریکاوری که برای هر نفر یه پرستار هست که مرتب تحت نظر هستین
و حدودا برای من فکر کنم از ساعت هشت و نیم رفتم دو ساعت زمان برد
یه حس عجیب و کنگ اما جوری نیست که بگی سخت باشه یا درد داشته باشی
بیشتر بدنت سنگین و بیحس اذیت میشی
بهتره سر و گردن تکون ندین
زمانی که بیحسی پاها رفت میبرن ت بخش
و اونجا با کمک چند تا بهیار جا ب جا میشین رو تخت
که بهتره تا زمانی ک خودشون نگفتن تکون نخورین

و گرفتن پمپ درد برای من الکی بود
چون با شیاف بهتر درد هام کنترل میشد