۲۴ پاسخ

حالا که پیش شوهرت میمونن ، سعی کن هر ردز یه نیم ساعت یه ساعت بری بیرون برلی خودت باشی ، پیاده روی کن ، برو باشگاه ، برو یه چی بخر ، خیلی تاثیر داره

عزیزم واقعا میفهممت

منم داد میزنم
گاهی خودمو میزنم
کم میارم ، دنبال راه فرار میگردم
بنظرم همه مون حق داریم خسته شیم کلافه شیم
خودمون رسیدیم ب صفر و راه نفس نداریم ، ی لیوان چای رو راحت نمیتونیم بخوریم
خدا خودش میدونه عاشق کوچولوهامونیم
اما گاهی ظرفیتمون تکمیل میشه

منتها میدونی چیه مامان جان
تو مث من نیسی ک

تو یه چیزی داشتی که خدا دوتا دونه گل گذاشته تو دامنت

خوشحال باش

این روزا هم میگذره عزیزم صبور باش🌸♥️

پسر منم همینه .دیگه باید تحمل کنیم منم خیلی میره رو عصابم ولی تحمل میکنم شرایط شما سخت تره دوقلو.

وای عزیزم 🥲
من که دوتا پسرن غریبم مادرم ندارم کلا این شهر هیچ کی رو ندارم خدا به خیر کنه با دوتا پسر 😅

سلام عزیزم ی سوال داشتم من هفته پیش نامه زدم ب بیت رهبری بعد دیروز زنگ زدن از بهزیستی ک شما نامه زدین ک دوقلو دارین مدارک بیارین امروز همسرم برده مدارک گفته برا مستمری زنگ زدیم تا پایان ۶ سالگی میدن ب بچه ها...میخواستم ببینم برا شماهم همینجوره ماهی چقد میدن..این یعنی دیگ از بیت رهبری هدیه نمی‌دن دیگ

با اجازت من برعکسم،شوهرم و بابامو که میبینن دیوونه میشن جفتشون حاضر نیستن یک لحظه از بغل بیان پایین و‌جفتشون زار زار گریه و زاری راه میندازن ولی اینا اضطراب جدایی هست و چند وقت دیکه از سرشون میفته

بچه منم تا با بقیه هست آرومه منو میبینه میزنه به اون در خواهرم همیشه میگفت تو الکی میگی بچه اذیتت میکنه ، بچه به این آرومی، یبار خودش دید من نبودم چقدر آروم بود تا منو دید چقدر جیغ جیغ کرد گریه کرد گفت بابا این تورو میبینه اینجوری میشه.

پسر منم اینجوری تا ازجا بلند میشم میچسپه به پاهانون منو بغل کنید ای خداااا امروز تو بلغم بود پیاز داغ درست کردم😢😪

در ثانی بچه کوچکترین انرژی مثبت یا منفی رو از مادر میگیره مادری ک خودش حس حال نداره بچه اینو میفهمه و وخودش احساس نا امنی میکنی بخاطر این میچسبه ب مادر نق نق میکنه شما امتحان کن یروز خوب و‌مثبت برو جلو سعی کنید خودتون و زندگی رو مثبت ببینید و همه چیو راحت واسون بگیرید اون مدقع من ب شما قول میدم یدفه میبنید اونروز اصلا اذیت نشدید
بنده کارشناس علوم تربیتی و طب اسلامی وازهمه مهمتر مادر دوفرزند دست بوس شما عزیزان هستم ❤امیدوارم حرفام حتی شده ذره ای امید برای شما مامانای عزیز ایجاد کنه

وای. گفتی. دخترم. و انگار چسب. زدن. به من و فقط جیع. و گریه

سلام مادرای خوب و عزیز اول اینکه بدونید ارزش کار شما خیلی خیلی بالاست ک از این موجودات ناتوان ک امیدشون ب شما ی مادر هست و چشمشون فقط ب شماست چون تنها کسی ک بچه میدونه نیازشو براورده میکنه فقط مادره این ی ماموریتیه ک خدا بر گردن مادر گذاشته پس بخاطر همون کوچولتون هم ک شده و این موجود ضعیف وفرشته کوچولو از خدا انرژی صبر حوصله بخوایید مطمین باشید خدا کمکتون میکنه و ب خاطر خدا هم ک شده سرشون داد نزنید نکنه یوقت این طفل معصوما احساس نا امنی از شمای مادر ک تنها پناهگاهشون هستید بکنن منم مثل شما دوتا بچه کوچولو خدا بهم داده و شرایط شما رو دارم اما نگاهتون ب بچه و زندگی تغییر بدید و یک لحظه خودتون‌و بزارید جای اون مادری ک بچش نقص عضو ویا مشکلی داره

گلم طبیعی هست که اعصابت خورد بشه مابایدونه ضله میشیم چه برسه دوتاعذاب وجدان نگیرازته دل که ناراحت نمیشی یکمی عصبی میشی فقط ولی بعضی وقتابراخودت وقت بزاریاپیش شوهرت بزاربروبیرون یامادری خواهری کسی که حداقل نیم ساعت واسه خودت باشی یکم استراحت کنی چندروزیباراینکارکن بزاراوناهم ازوابستگی شدیدی که بهت دارن کمتربشه من دختربزرگم که خیلی وابستم بودولی پسرم که بدنیاامدازنوازادی پیش دخترم گذاشتم عادت داره الان ساعت هابزارم پیش کسی برم گریه نمیکنه بهم وابسته نیست

من پیش هر کی میزارم میگن تا قبل اینکه تو بیای اصلا گریه نکرد فک کنم همشون همینن

عزیزم درکت میکنم دختر منم تا من و میبینه جیغ میزنه و آویزونم میشه🤦🏻‍♀️ میگذره انشاالله سعی کن تو روز یه مقدار به شوهرت بسپری و خستگی در کنی

بچه های منم همینن،تا منو میبینن همین کارارو میکنن
منم امروز دیگه رد داده بودم
روزی هزار بار میگم عجب غلطی کردم

ولی بچه من بغل مامان بزرگش راحت میشینه

وای پسر منم همینجوری هست همش بمن چسبیده نمیره سمت باباش یدقه میرم دراز بکشم تا روی تخت میاد دنبالم بعد میخاد بپره پایین آرامش ندارم یه دسشویی نمیزاره گریه میکنه کمرم وحشتناک درد میکنه بس بغلش کردم

میدونم واقعااااا سخته گاهی ب خودت مرخصی بده برو خونه کسی کمکت کنن

وای دقیقا چرا اینجوری کنار‌باباهاشون ارومن

وای حالا ۱ سالشونه ک.من اینجوری میخونم خیلی ناامید میشم🥺🥺🥺

بچه ها همینن تا مامانشون میبینن نق میزنن خدا صبرت بده تو ی مامان قوی هستی

بخدا دقیقا پسر منم آویزون میشه از پاهام خودشو میچلونه زور میزنه تا بغلش کنم
اگرم نکنم گریه میکنه
نمیزاره منم تکون بخورم
کاش به راهی داشتیم ی چاره ای داشتیم

همشون همینن اوغس بازی و نق و نوقشون برای مادره اما ب پدر ک میرسن ارومن

سوال های مرتبط