از بچه داری خسته شدم😔پسرم بی نهایت منو اذیت میکنه
دیوونه شدم از دستش همش جیغ همش گریه همش بهونه امروز دیگه طاقتم طاق شده بود حسابی زدمش جوری که دستم درد گرفت الهی دستم بشکنه 😭الهی من بمیرم این بچه بی مادر بشه
خدا دیگه نمیکشم با یه شوهر زبون نفهم و بچه ای که دائم حوصلش سر میره و بهونه میگیره چیکار کنم خونه آپارتمانی که نورگیر هم نداره من و پسرم تنها شوهرم صبح میره شب میاد شب هم که میاد چه اومدنی یا آقا حوصله نداره یا خستس یا خوابش میاد جاییم ندارم که برم
چیکار کنم بنظرتون تابستون بزارم پسرمو مهد؟قبول میکنن؟
چیکار کنم راهکار بدین

عزیزم میفهممت درکت میکنم. ما اگه محبت میدیدیم صبورتر و آروم تر بودیم. اما بنظرم مهد نذار، خیلی شنیدم که محیطاش خوب نیست. الان که هوا خوب شده عصرا ببرش بیرون پارک جایی. من اکثرا میبرم پسرمو

سلام همدرد منم یه مادر خسته و عصبی شدم اعصابم خیلی ضعیف شده همه اینا هم از شریک زندگیم نشات گرفته داغونم کرده دلم برا ستاره میسوزه اصلا قدرت کنترل خشم و احساسات منفیم و ندارم هر روزم دارم بدتر میشم

آجی منم بدتر توام بخدا دیشب آروم یکی زدم رو شونه دخترم دیشب از عذاب وجدان گریم گرف این طفلی ها گناهی ندارن خودمون خاستیم بیاریمشون تو زندگی ک تکلیفش مشخص نیس الانم باید صبر کنیم فقط صبر امیدمون همین بچهان بزرگشن همدرد مون باشن شوهر کلا وجودش نحسه من شوهرم تا نیس خیلی با دخترم عشق میکنیم همینک میاد بارون غم میباره تو خونمون

عزیزم کاری با این مامانایی که اومدن نوشتن دیوونه هستی یا زدی آروم شد و اینا ندارم ، من به عنوان یه مادر که یه انسانه میدونم گاهی آدم خسته میشه عصبی میشه و کنترل خودشو از دست میده و حتی گاهی هیچ‌ راهی جز یه کم پرخاش و رفتار جدی رو بچه هامون جواب نمیده و قشنگ درکت میکنم اصلا هم نمیگم مقصری آدمی خسته و عصبی شدی و همینکه عذاب وجدان داری یعنی کار هرروزت این نیست که بچه تو بزنی ، بعضیا که هردیقه و هرروز بچه رو میزنن مشکل دارن ،
ولی خیالت راحت این وضع خیلی موندگار نیست پسر من دقیقا بعدتولد دوسالگی شروع کرد به جیغ و‌داد و هوار و دیوونم میکرد نه بیرون، نه تی وی ، نه گوشی، نه بازی هیچی هم روش جواب نمیداد پنج دقیقه ساکت میشد و دوباره شروع میکرد یه مرحله از رشدشونه الان دوسال و سه ماهشه گوش شیطون کر ده روزی هست که خیلی خیلی خیلی بهتر شده در حدی که وقتی دوتایی خونه ایم اصلا اصلا اصلا گریه و جیغ و داد نمیکنه ، باباش که میاد کمی بدقلقی میکنه اونم نه درحد قبل

عزیزم شرایط منم همینه
کلا بچه ها تو این سن اینجورین
هفته ای دو بار ببرش خانه بازی
هر روز یک ساعت باهم برین پیاده روی یا پارک
دیگه چاره چیه میگذره این دوران

دیووونه هستی🤔

نزن ترو خدا نزن

پسرت دو سالشه حرف میزنه

عزیزم تو ی مامان مهربونی اما دیگه اینکارو نکن اون بچه چشم باز کرده شمارو دیده تو دنیا از همه بیشترشمارومیخواد
دوسداره باهاش بازی کنی
هرروز ببرش بیرون ببر پارک
دنیایه بچه ها بازیه
با بازی کردن حال خودتو بچه روخوب کن
ایقد خستش کن اومد بخوابه

ببر بیرون هم برای خودت خوبه هم بچه
پسر منم از تولد ۲ سالگیش به بعد دیوانه شده رسما
جیغ گریه بهانه
دستشویی نمیذاره برم
غذا نمیذاره بخورم
مریضم میشه همش
منم خیلیییییی خسته ام گاهی گریه ام میگیره
ولی چاره ای نیست این روزام سریع میگذره
۲ سالگی سن حساس و دوران سختیه کلا
خداروشکر که سالمن
ففط خواهشا نزن بچه رو یه جوری آروم کن خودتو

منم همینطور منو پسرم جفتی عصبی شدیم انقد الان داد زدم جیغ زدم خودمو زدم از دستش ک گلوم زخم شده 😬😬

ببر پارک یا خانه بازی ! از مهد هاهم پرسپولیس کن ببین بچه ۲ سال قبول میکنن اگ محیطش خوب بود ببر هم خودت اعصاب آروم میشه هم بچه تخلیه انرژی میشه

وقتی میخوای کتک بزنی چن دقیقه گوشی بده دستش اون آروم میشه تو هم یکم کنترل میشی

الان اعصابت راحت شد بچه رواونطوری زدی؟
الان دیگه بهونه نمیگیره ساکته؟؟
شماالان داری یه بچه عصبی پرخاشگرولج بازتربیت میکنی که تمامی این رفتارهای شماتوناخودآگاهش میمونه و توآیندش فوق العاده تاثیرگذاره

وای پسر منم خیلی بد شده همش گریه و نق
منو میزنه خودشو میزنه

ببرش بیرون باهاش بازی کن