۱۲ پاسخ

خودمم فقط روز اول عذاب وجدان داشتم و از لحاظ روحی بهم ریختم ولی بعدش وقتی دیدم دخترم انقدر راحت با قضیه کنار اومدم خودمم حالم بهتر شد
امیدوارم این تجربه من بدردتون بخوره
هر سوالی هم داشتید بپرسید پاسخ گو هستم

ی نکته هم در مورد درد سینه
یا باشیردوش بدوشید یا بذارید خواب بچه سنگین شد بدید بخوره خیلی راحت میشید
اینجوری بچه هم سیر باشه بیشتر میخوابه و دیرتر بیدار میشه من امتحان کردم
نگران اینم نباشید که شیرتون خشک نمی‌شه
روزا رو کلا ندید شبا هم نهایتا یکبار بدید تولید سیر خیلی کم میشه

عالی بود واقعا پسرمنم دقیقا همینطوره غذاخوردنش صفره تاصبحم شیرمیخاد

من کم کم کمش کردم دفعاتشو به جاش حریره بادوم میدادم و سوپ شیر خشک هم جای شیر خودم شروع کردم و خودش هم اصلا بهونه نگرفت خدارو شکر رفت سمته غذا خوردن و شبا اصلا بیدار نمیشد چون سیر بود الان که بیشتر دیگه غذا میخوره تا شیر

الانم باز طول میکشه تا خسته بشه
روزا وقت کنیم می‌بریم پارک
از پارک که میاد ۱۰ دقیقه نمی‌شه خوابش میگیره
شبا هم یاد گرفتیم باهاش بازی کنیم تا خوب خسته بشه بعد خودش بیاد برا خواب
کلا درگیری نداریم خداروشکر
ولی خیلی خسته میشیم

دو سه روز اول بد نبود ولی از روز چهارم دیگه تا ساعت ۲ تا ۳ باید طول می‌کشید تا بخوابه وقتی هم خوابش میومد فقط نق میزد و بد رفتاری می‌کرد
جوری بود که دیگه خسته شده بودیم از بهانه گرفتناش اما خوبیش این بود دیگه نمی‌گفت شیر میخوام

شب اول خوب تموم شد صبح هم ی کم گریه کرد آب ریختم تو شیشه ی کم از اون خورد بازم خوشش نمیومد
روز دوم سعی کردم چیزایی که دوست داره درست کنم سیب زمینی سرخ کرده
تا وقتی می‌خورد خوب بود مشکل اونجا بود که خیلی کم می‌خورد و زود گشنه میشد
وقتی خوابش میومد باز میومد میگفت میمی
میگفتم تلخه میخوای دیگه خودش میگفت نه تلخ
نکته مهم اینه حسابی خسته بشه برای خواب
دوم اینکه دختر من بیدار شدنی هم شیر میخواست که اگه ندم بازم گریه میکنه

منم دارم از شیر میگیرمشون چند روز روزی سه بار بعد کردمش دوبار بعدم تا چند روز روزی یبار الانم شب اوله ک ندادم امیدوارم اذیت نکنن🙏🏻🙏🏻🙏🏻

به همسرم گفتم از مغازه خوراکی بگیر
شیر آبمیوه کیک کلوچه پاستیل و ...
بعد گفتم میخوای خوراکی بخوری گفت آره
براش باز کردم خیلی کم خورد
مرحله سخت بنظرم اونجا بود که می‌خواست بخوابه چون عادت داشت با شیر بخوابه نه روی پا می‌خوابید نه تو بغل نه خودش می‌خوابید
گذاشتم خسته خسته شد در حدی که تا رسید رو تخت ۵ دقیقه بعد خوابش گرفت
سینم رو شستم به شدن درد داشتم
خوابش که عمیق شد تو خواب دادم خورد
فقط حواستون باشه بیدار نباشه
دیگه نخورد تا نزدیک صبح
طبق عادت بیدار شد هرچند تا قبل این حداقل ۳ یا ۴ بار تا صبح بیدار میشد

روش اول جواب نداد
رفتم سراغ روش بعدی
از داروخونه تلخک گرفتم
زدم سینه اومد گفت میمی گفتم بیا بخور ی کوچولو خورد گفت عه عه عه
گفتم تلخ شده گفت آره
پاشد رفت
نیم ساعت بعد دوباره اومد منم گفتم بیا بخور
انگار یادش رفته بود دوباره دید تلخه نخورد
روزای اول زیاد میومد اما جالب اینه بدون اذیت پامیشد می‌رفت نه نق میزد نه منو اذیت می‌کرد منم چون مقاومت نمیکردم جنگ اعصاب نداشتیم

خب بقیشه گرفتی یا نه

ولی کاش تو مسافرت ول نمیکردی

سوال های مرتبط

مامان پسرم وتودلی🥰 مامان پسرم وتودلی🥰 هفته بیست‌ویکم بارداری
سلام دوستان من خیلی میبینم خیلیا سوال دارن درمورد از شیر گرفتن خواستم تجربه خودم از شیر گرفتن بذارم بلکه به درد کسی خورد من پسرم خیلی وابسته بود به سینه بدون سینه اصلا نمیخوابید روزا همش ممه میخواست وغذا نمی‌خورد یکسال وشش ماهش بود من با بازی وخوراکی سرگرمش کردم شیر نمی‌دادم دیگه غذا می‌خورد تا وقتی که یکسال وهفت ماهش شد تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش چون شبها تا صبح شیر میخواست سینه هام درد میکردن خیلی اذیت بودم پسرم تو روز ظهر قبل خواب شیر می‌خورد من هرروز یادداشت کردم چند دقیقه شیر میخوره هرروز یه دقیقه کمتر شیر میدادم تا وقتی کلا حذف شد شیر قبل خواب شب هم همینطوری قطع کردم رسیدم به نصف شب پسرم سه بار بلند میشد اول دوبار میدادم بعد پنج شش روز یک وعده میدادم وپنج شش روز آخر دیگه ندادم فقط چهارشب اذیت کرد سینه هام اصلا درد نگرفتن چون تدریجی گرفتم پسرم زود کنار اومد شبها قبل خواب خوب غذا بدین سیر بشن بیدار نشن نصف شب نصف شب هم فقط آب بدین خوراکی ندین من تلخک وچسب هیچ چیزی نزدم چون میگن تو روحیه بچه تاثیر منفی میذاره گریه های روزای اول هم عادیه چون یع نقطه امن میگیرین عادیه توقع نداشته باشین روز اول کنار بیاد آروم شه این روش پایین هم برای ازشیر گرفتن خوبه تدریجی گرفتن فشار اصلی روی مادره ولی یهویی گرفتن فشار اصلی روی بچه ست بچه خیلی اذیت میشه شما یه معتاد تصور کنین یهو از مواد بگیرین میمیره از بدن درد ولی تدریجی بگیرن تزک میتونه بکنه امیدوارم مفید باشه وبدردکسی بخوره