۶ پاسخ

شب چطوری میخوابوندیش

من رفتم ده روز موندم خونه مامانم اونقدر باهاش بازی کردیم ممه یادش نمی افتاد به خودش اومد بچم دید ممه رو لو لو برده🤣

سلام خیلی ممنون 🙏ولی ای کاش یکی هم بیاد تجربه ازشیر خشک گرفتن رو بهمون بگه من واقعا نمی‌دونم چطور باید پسرمو از شیر بگیرم

من امتحان کردم دخترم گریه میکنه واسه اوف شدنش..اصلا هم یادش نمیرفت میفتاد دنبالم نگاش میکرد گریه میکرد..پاک کردم

دختر اینکه ک وابستس بکنار فقط و فقط با شیر میخوابه

عزیزم من دو روزه از شیر گرفتم . دختر منم شدید وابسته بود فقط یه چسب سیاه زدم دیگه اصلا سمتم نمیاد
فقط سینه درد دارم نمیدونم کی خوب میشه

سوال های مرتبط

مامان حلماسادات🌱 مامان حلماسادات🌱 ۲ سالگی
اینم تجربه خودم ، واسه مامانایی که میخوان کوچولوشونو از شیر بگیرن 👇😉

الان که اینو مینویسم یک ماه و خورده ای میگذره از وقتی که دختری رو از شیر گرفتم 🙂
دختر من از همون اول خیلی وابسته به شیر خودم بود و همش بهم چسبیده بود😶با اینکه یه سالش شده بود مثل یه بچه دوماهه شیر میخورد😮‍💨
خوابیدنش هم فقط با شیر بود بماند که در طول شب هم واسه شیر چند بار بیدار میشد
خلاصه یه دنیای وحشتناک داشتیم🤦‍♀️
از یه تایمی دیدم نمیشه اینطوری ادامه داد🤨
✅️شروع کردم در طول روز خوردنی هایی که دوس داشت رو به جای شیر بهش دادم مثلا اگه در طول روز ۶ بار شیر میخورد ۳بار رو با خوراکی و بازی راضی اش میکردم ۳ بار هم بهش شیر میدادم 😉
کم کم عادت کرد طوری که وعده های شیرش شده بود ۳ بار در روز
✅️بعد از اون شب ها تایم بیشتری بازی میکردیم و حسابی خسته میشد بعد سعی میکردم با لالایی و قصه و تاب دادن روی پام خوابش کنم
یه شبایی موفق میشدم یه شبایی هم ناچار میشدم بهش شیر بدم ، پروسه سختی بود اما بعد دوهفته یاد گرفت بدون شیر بخوابه
❗️اگرم در طول شب بیدار میشد شیر نمیدادم یا تابش میدادم بخوابه یا یکم آب بهش میدادم
✅️اینا تقریبا یک ماه و خورده ای زمان برد اما ارزشش رو داشت چون دخترم خوابش با کیفیت و یکسره شد و یادگرفت بدون شیر بخوابه و در طول روز هم فقط شاید یه بار شیر میخورد
بعد از اون هم بهش گفتم "می می زخم شده و شماهم دیگه بزرگ شدی فقط باید به به بخوری دیگه می می نداریم😁" و کلا شیر دهی رو قطع کردم و تماام🖐
تو این پروسه دخترم اذیت نشد ضربه روحی نخورد بیقراری عجیبی نکرد و خیلی ازش راضی بودم👌
مامان رهام جون وتودلی مامان رهام جون وتودلی ۲ سالگی
#تجربه از شیر گرفتن
سلام مامانا خواستم از تجربه خودم براتون بگم
من ۱۹م تصمیم گرفتم که رهام جون رو از شیر بگیرم خیلی وابسته بود حتما باید زیر سینه می خوابید یعنی مثل پستونک همیشه باید می خورد دائم دنبالم بود و گریه میکرد
بلاخره روز اول صبحانه ونهار وشام بهش دادم خیلی بیقرار بود و همش بهانه می‌گرفت ولی من براش خوراکی می آوردم و باهاش بازی می‌کرد یعنی یه جوری
حرف حرف خودش بود کلافه بودم ولی جانزدم و ادامه دادم
دوروز همین روال بود
روز سوم وچهارم شیر صبحانه قطع کردم
روز پنجم شیر نهار ولی همچنان شیر شب رو می خورد فقط نهار وصبحانه نبود
خلاصه
روز هفتم شیر شب که می خواست بخوابه ولی وقتی خواب بود می‌خورد
و اصلا بهانه نمی‌گرفت یعنی اون پسری که روز اول بود به کلی فرق کرد بود دیگه شیر روز فراموش کرد بود
و امروز که روز دهم هست شیر شب قطع شد
تو خواب چند باری بیدارشد ولی من بغلش کردم و بهش آب دادم و براس لالایی خوندم و خدارو شکر خوابید
خواستم بگم شاید اولش خیلی مترسیدم ولی اینجوری بچم بیشتر همکاری کرد تا اینکه یک دفعه قطع میکرد شیر
اینم تجربه من
فقط مامانا مهربون تواین ۱۰ روز به من انگاری ۱۰۰سال گذشت خواهش وقتی خواستین از شیر بگیرن بیشتر بهشون توجه کنید اینجوری کم تر اذیت میشن بچه ها
موفق باشید
مامان روشا مامان روشا ۲ سالگی
تجربه
سلام مامانا شبتون بخیر گفتم تجربه از شیر گرفتن دخترمو بگم شاید بدردتون خورد
دختر من شیر خودمو میخورد گهگاهی هم شیرخشک ولی خیلی کم تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش اول شیر در طول شبشو قطع کردم چجوری؟ شبا قبل خواب شام بهش میدادم بعد میخوابوندمش اینجوری سیر میموند تا صبح اگه هم شب بیدار میشد آب بهش میدادم اگه خیلی بی قراری میکرد درحد کم شیر میدادم ولی خیلی مقاومت میکردم پیش پیش میکردم تا بخوابه بعدم رفتم سراغ شیر روز درطول روز هر وقت میومد سراغم حواسشو پرت میکردم با خوراکی هایی که دوس داشت یا میوه [دخترم میوه زیاد میخوره] دیگه فقط موند شیر موقع خوابیدن که وقتی شام بهش میدادم میخوابوندمش دیگه سیر بود درخواست نمیکرد شبای اول که میگفت شیر بهش میگفتم فرشته مهربون گفته اگه روشا شیر نخوره بخوابه صبح براش جایزه میزارم و صبح قبل اینکه بیدار بشه ی خوراکی میزاشتم زیر بالشتش این شد که بدون شیر یاد گرفت بخوابه 😃 البته ی مدت هم مدام تی شرت میپوشیدم که نبینه هوس کنه
مامان پسرم وتودلی🥰 مامان پسرم وتودلی🥰 هفته بیست‌ویکم بارداری
سلام دوستان من خیلی میبینم خیلیا سوال دارن درمورد از شیر گرفتن خواستم تجربه خودم از شیر گرفتن بذارم بلکه به درد کسی خورد من پسرم خیلی وابسته بود به سینه بدون سینه اصلا نمیخوابید روزا همش ممه میخواست وغذا نمی‌خورد یکسال وشش ماهش بود من با بازی وخوراکی سرگرمش کردم شیر نمی‌دادم دیگه غذا می‌خورد تا وقتی که یکسال وهفت ماهش شد تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش چون شبها تا صبح شیر میخواست سینه هام درد میکردن خیلی اذیت بودم پسرم تو روز ظهر قبل خواب شیر می‌خورد من هرروز یادداشت کردم چند دقیقه شیر میخوره هرروز یه دقیقه کمتر شیر میدادم تا وقتی کلا حذف شد شیر قبل خواب شب هم همینطوری قطع کردم رسیدم به نصف شب پسرم سه بار بلند میشد اول دوبار میدادم بعد پنج شش روز یک وعده میدادم وپنج شش روز آخر دیگه ندادم فقط چهارشب اذیت کرد سینه هام اصلا درد نگرفتن چون تدریجی گرفتم پسرم زود کنار اومد شبها قبل خواب خوب غذا بدین سیر بشن بیدار نشن نصف شب نصف شب هم فقط آب بدین خوراکی ندین من تلخک وچسب هیچ چیزی نزدم چون میگن تو روحیه بچه تاثیر منفی میذاره گریه های روزای اول هم عادیه چون یع نقطه امن میگیرین عادیه توقع نداشته باشین روز اول کنار بیاد آروم شه این روش پایین هم برای ازشیر گرفتن خوبه تدریجی گرفتن فشار اصلی روی مادره ولی یهویی گرفتن فشار اصلی روی بچه ست بچه خیلی اذیت میشه شما یه معتاد تصور کنین یهو از مواد بگیرین میمیره از بدن درد ولی تدریجی بگیرن تزک میتونه بکنه امیدوارم مفید باشه وبدردکسی بخوره