۹ پاسخ

نگاه طوری نیست دست بزار رو شکمت باهاش حرف بزن لمسش کن اواز بخون براش

سلام عزیزم اصلا نترس استرس خیلی بده. بحث و. دعوا تو. همه خونه ها هست والا من از اول بارداری تا ماه چهارم همش با همسرم بحث و. دعوا داشتیم یه جوری برام عادت شده من به این چیزا اهمیت نمیدم اونی که داده خودش حواسش به همچی هست بسپار به خودش. با گریه فقط خودت افسرده میشی. و بچت ناراحت میشه شاد باش بچت تکون میخوره.

هیچی نمیشه من با خونریزی که داشتم هفته ۸ بود برا قلب هنوز نرفته بودم چنان دعوای کردم نگممم خدا بخواد نگه داره به اینا نیست

ان شاالله مشکلی پیش نمیاد دعای معراج بخون و توکل بر خدا کن و به خودت آرامش بده

اون ترسیده... دراز بکشی چند دقیقه آروم ماساژ بدی باهاش حرف بزنی تموم میخوره... چیز شیرین بخوری بهتره

گلم‌اصلا نترس من از این کارا زیاد انجام دادم انقدر داد زدم انقدر گریه کردم خداروشکر مشکلی ندارم استرس که داری بد تر از داد زدن گریه کردنه فقط شاید یکم فشار بره بالا بعد اینکه اروم شدی خوب میشه
این مردا هم تا موقعی باردار شدی بیشتر رو اعصاب راه میرن

ما هرشب دعوا داریم

نگران نباش گلم نی نی ترسیده سعی کن اروم باشی نازشو بکش باهاش حرف بزن اروم میشه سوره والعصر هم بخون تا اروم بشین جفتتون

نه گلم ایشالله طوری نمیشه استرس و ناراحتی تو فقط باعث ناراحتی بچه میشه منم گاهی بحث دارم یا اینکه بشینم گریه کنم هست غصه نخور الان استراحت کن نی نی خوابه.صبح اگه باز نگران بودی برو بهداشت صدا قلبشو بشنوی

سوال های مرتبط

مامان سیدمیثم سیدمهدی مامان سیدمیثم سیدمهدی هفته سی‌ودوم بارداری
خاطره من از زایمان طبیعی
قسمت پنجم
ترشح موکوسی دهانه رحم رو پوشونده و به شکل تیکه های ژله ای مانند سفید که رگه های خونی داره از بدن خارج میشه با ترشح عادی فرق داره و سفتتره. وقتی این اتفاق بیفته ممکنه چند روز یا حتی یک هفته بعد زایمان کنی و من یک هفته بود که این ترشحات رو داشتم.
ماما بهم توصیه کرد روغن کرچک بخورم میترسیدم برای همین فقط یکم خوردم.
ظهر بود که روغن رو خوردم یک ساعت حالت تهوع داشتم و واقعا بد گذشت کلا تو سرویس بهداشتی بودم‌. ولی بعد از یک حالم خوب شد و تا شب اتفاقی نیفتاد
خوابیدم و ساعت پنج بیدار شدم. درد کوتاهی تو کمرم پیچید و زود خوب شد. خیلی خفیف بود انگار چند لحظه عضلات کمرم جمع شد و دوباره باز شد
همسرمو راهی کردم و قول داد هر وقت تماس گرفتم مرخصی بگیره.
از ماما خواهش کرده بودم کمی براش براش توضیح بده که با شروع دردا به این زودی زایمان اتفاق نمیفته و باید مدتی خونه باشم تا شدت بگیره
تا ظهر دردا پراکنده بود اما کم کم منظم شد با فاصله حدودا ۲۰ دقیقه
فاصلش کم نمیشد درد هم شدت نمی‌گرفت
فقط یه درد کوتاه و ملایم تو کمر بود
با ماما تماس گرفتم گفت مسکن بخورم که اگر کاذبه رفع بشه اما نشد
چون معمولا دردها از دل شروع میشه و به کمر میزنه ولی برای من فقط تو کمر بود ماما میگفت احتمال داره کاذب باشه
خودم میدونستم این دردا مال زایمانه خیلی خوشحال بودم و بیشتر ورزش کردم
انقدر دردا خفیف بودن که تونستم راحت شب بخوابم اما شوق دیدار نینی نذاشت استراحت کاملی بکنم و زود بیدار شدم