۴ پاسخ

براش قصه بگو با نقاشی براش بکش که خانوادگی سوار آسانسور شدین رفتین جاهایی که دوس داره مثلا شهربازی و هیچ اتفاقی نیوفتاده و تشویقش کنین که تونست سوار آسانسور بشه و دگ نترسیده

عزیزم من فکر میکنم این ترس ها مقطعی هست
برطرف میشه مثلا الان پسر من تو پاساژ ها که میریم خودش راه نمیاد نور میوفته تو کف پاساژ رو سنگها نمیدونیم چه حسی داره که فکر میکنه میخواد بیوفته حتما دست من یا باباش و میگیره راه میره در صورتی که قبلا میدویید
بغلش کن بگو میدونم درکت میکنم مطمئن باش خیلی زود از سرش میوفته

سلام عزیزم دختر منم به بار از یه انسانسور قدیمی ترسید و تا چند ماه هر وقت سوار انسانسور میشدیم گریه میکرد ما محکم بغلش میکردیم و بهش دلداری میدادیم یا اگه امکانش رو داشت با پله رفت و امد میکردیم تا این که ترسش کامل برطرف‌شد

حالا بچه های من میخواند تنهایی برندسوارپله برقی بشن حتی دستشون روبه زورمیگیریم،فقط بخاطراسانسور،فروشگاهها رو دوست دارند

سوال های مرتبط