به یه ورت که نیومدن
من بودم نمیرفتم
من بودم نمیرفتم ولی باید ببینی دلیلش چیه که نیومدن
نه من نمیرم
وای چطور دلشون اومده نیومدن من مادر شوهرم قبل مامانم بالا سرم حاضر بود خانواده شوهر با اینکه بچه اولم نبود همه روز اول از خوشحالی خونمون جمع شدن،به نظرم خودخو سبک نکن اونا یجورایی بهت محل نذاشتن
۲ماهه نیومدن تو چرا بری؟
قطعا نمیرفتم
عزیزم دقیقا همین اتفاق برای ما افتاده و و من نرفتم خونشون ب شوهرمم گفتم من نمیام، توخونه پدر و مادرته دوس داری برو بمن ربطی نداره 😊
وقتی برات ارزش قائل نیستن توام مثل خودشون باش هرچی کوتاه اومدیم سوارمون شدن
من حتی عیدهم نرفتم خونشون با اینکه اومدن بعد دوماه سر زدن،،، شتر شدم و دیگه نمیخام برم چون شنیدم ک ب مادرم بی احترامی کردن
نه تنها الان بلکه تا اخر عمر نمیرفتم جای تو بودم
خودت و بچتو بی ارزش نکن شوهرت اگه دلش میخواد خودش بره
به هیچ وجه نرو تا نیومدن نری ،چه بیشعورن ک نیومدن تا حالا
خودم اصلا دوست ندارم برم چون كلا بيخيال هستن در مورد بچه هاشون حتي همسر من كه بچه اولشون هستن
من بودم نمیرفتم
بری بیشتر تو چشم شوهرت باارزش تر میشی لازم نیست کسی بهت تبریک بگه مهم همسرتونه که کنارته
من باشم نمیرم
من خودم لاهیجان بودم مادرشوهراینا اردبیل
۴ روز بعد از زایمانم اومدن دیدنمون بعد یک هفته رفتن
میخواستن ک همون روز زایمانم بیان بیمارستان من نزاشتم گفتم ک شب هفتم برای دخترمون میگیریم همه رو شام دعوت کردیم اون موقعه بیا که بع غذا ها هم کمک میکنین بعد مادرشوهر و خواهرشوم اومدن
بهتر که نیان خیلیم خوبه
من بودم عمرا نمیرفتم
مگه جای دوری بودن؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.