۷ پاسخ

من هرروز از اینکه داره بزرگتر میشه بغض میکنم اینکه چقدر دلم واسه این نی نی بامزه و کاراش تنگ میشه دلم میگیره...کاش حداقل روزا آروم بگذرن تا میتونیم لذت ببریم از این فسقلیا واقعا نعمت خدان قدرشونو بدونیم

درسته خيلي حس قشنگيه وقتي بهت ميخنده همه اينا يادت ميره يه موجود معصوم و پاك رو بزرگ ميكني تربيت ميكني اونجوري كه ميخواي ، ازش مراقبت ميكني ولي واقعا خيلي سخته واسه من كه دردناك بود تك و تنها از صبح تا شب ..منكه هيچوقت ديگه بچه نميارم

منم دلم تنگ میشه واسه این روزهای، شیرین

من۲هفته اول وقتی نگاش میکردم گریم میگرفت و بقول شما از روز اول تولدش تا الان ک۴ماهو نیمشه هرروزی ک میگذره دلم قنج میره واسه روزایی ک باهاش گذشته😔

عزیزم ❤️❤️❤️
ان شاالله پیری همو ببینین

وااي ول كن بابا زودتر صحيح و سالم بزرگ شن زندگي نداريم از همه چي افتاديم حتي نميدونم ديگه اون ادم قبل ميشم يا نه 😒 زانو درد ، كمر درد، موهام ميريزه، زير چشمام گود رفته هنوز به وزن قبلم برنگشتم حتي نميرسم يه حموم درست حسابي برم

بله افسردگیه!

سوال های مرتبط

مامان آغوش مادر مامان آغوش مادر ۴ ماهگی
بعد زایمان بچه اولم انقققد دلم برا بارداریم. تنگ. میشد و بخاطرش گریه میکردم و ذوق داشتم برا بارداری بعدی ک خداروشمر بعد سه سال دوباره باردار شدم خیلی دوست داشتم بچه دومم ک دنیا اومد خیلی دلم میخاست یکم که بزرگ شد سومی هم داشته باشیم چون هم دوره بارداری دوست داشتم هم عاشق نوزاد و نی نی 😊
تا اینکه رسید بارداری سومم بعد سه سال خدا بهمون نظر کرد اینبار تا 4 5 ماه خوب بود دقزیبا ولی بعذش ذیگه دردای مختلف کشاله ران و کمر و زیرشکم و انقباض و.. خلاصه خیلی خسته کننده بود چون باید هم ب کارای خونه میرسیدم هم دوتا بچه دیگه..
اینبار دیگه دوست داشتم زودتر تموم شه و زایمان کنم خداروشکر نی نی دنیا اومد صحیح و سالم ولی دیگه واقعا یاد بارداری میفتم حالم بد میشه اصلل نمیتونم تصور کنم دوباره.. 😵‍💫خیلی سخته دیگه نمیکشم چقدر سن تاثیر داره من 34 سالمه داقعا اعصاب 7 8 سال پیش ندارم اصلا دیگه اصلا دلم برا بارداری تنگ نمیشه و دلم میخاد بچه هام بزرگ شن یکم استراحت کنم خیلی سخته چندتا بچه کوچیک خیلی شیرنه ها خیلی ولی هرکسی روحیه چند فرزندی نداره باید صبر و تحمل ادم خیلی زیاد باشه و اینکه تو سن پایین خیلی خوبه بچه دار شدن..
خدا همه بچه هارو نگه داره زیر سایه پدر و مادر