۲ پاسخ

واى خب مگه بيكارى بزار بره بغل اونا خودت يه استراحتى كن حوصله دارى … من ميرم جايي پسرم ميرخ پيش كسي از خدامه ميگم يه كم استراحت كنم

چون مامان بابا منع میکنن ولی اطرافیان به تربیت بچه اهمیت نمیدن فقط دوست دارن محبت الکی کنن برادر شوهرام همینطورن عاشق دخترمن ولی گوشی میدن دایم شکلات میدن وقتی لج میکنه دخترم بهش باج میدن من خوشم نمیاد دوتربیته بشه ولی انگار واقعا شده چه مبشه کرد؟

سوال های مرتبط

مامان نی نی گل مامان نی نی گل ۲ سالگی
مامانا بگید از دست شوهرم چیکار کنم؟ بچه ام گریه های شدیدی میکنه همراه با جیغ و گریه سر کوبیدن ن بهش میگی بیا بغل میاد ن حواسش پرت میشه ن محلش ندی ساکت میشه یهو نیم ساعت داد میزنه و گریه میکنه شوهرمم جدیدا اینجوری گریه میکنه یه سیلی بهش میزنه. من میگم تنبیه بدنی نکن یا رو باسنش اروم بزن یا پاش چرا محکم میکوبی تو صورتش؟ منم ی روزایی بیرونم مجبورم پسرم پیش باباشه اون روز دیدم زنگ زده داد بیداد بیا بگیرش زدمش تا اروم شد. پسرمم بی دلیل گریه میکنه مثلا یهو پا میشه وسط بازی میگه نه نه گریه های شدید که اصلا اروم نمیشه. ک هر کی میبینش یا میگه ببرش روانشناس یا خانواده شوهرم میگن ببرش دعا نویس. ن لباس میذاره عوض کنی ن حمام ده روز ده روز میاد ن غذا میخوره ن میذاره پوشکش کنی. شبا ۶ و ۷ ساعت رو پامه بذارمش زمین همون گریه ها و دادهای شدید شو داره. ی وقتایی خونه هیچکس نمیاد جایی دعوتیم خودشو میزنه قش میکنه جیغ داد و گریه جلو مردم ک از در تو نرو. روانشناسم میگه مدارا کن باهاش جایی نرو. به گریه هاش محل نده ب حرفشم گوش کن. ب گریه هاش محل ندم اخه اصلا ساکت نمیشه. نمیدونم با شوهر احمق عصبیم چیکار کنم با بچه ی زبون نفهمم چیکار کنم
مامان hana مامان hana ۲ سالگی
بچه هاتون اوضاعشون تو این سن چجوریه؟ رفتارشون منظورمه...
دختر من خیلی پر اذیته، چیزایی بهش میگم اصلا گوش نمیکنه میدونم نباید زیاد بکن نکن بهشون نگیم ولی یه جاهایی هشدار باید داد و اون لحظه جز این جملات چیزی ب ذهن ادم نمیاد اخه، مثلا شیشه میشکنه بهش میگم برو عقب یا برو دمپایی بپوش یا جلو. نیا اصلا توجه نمیکنه، بیرون میبرم ماشین میاد دستشو میگیرم میگم ماشین خطرناکه نرو اصلا گوش نمیده و جیغ میزنه، لباس و مخصوووصا پوشک که واقعا درگیرم باهاش اصلا نمیزاره بپوشم همش باید با بازی و سرگرمی براش بپوشم، کارایی ازش میخوام رو دقیقا برعکس انجام میده ، از طرفی میگن از ۲ سالگی چیزایی که میخوان رو یا تاخیر بهشون بدین منم مثلا میگه اب میخوام میگم چشم الان میارم بزار دستمو بشورم یا گاهی وقتا در حد همین چند ثانیه تاخیر میکنم که صبر رو یاد بگیره اما انگاری برعکس شده بهش مثلا میگم هانا اینایی که ریختی رو بیا با کمک هم جمع کنیم میگه باشه الان میام و میره دنبال کار خودش ... همش هم بغل میخواد بیرون بریم و من دیگه کمر برام نمونده هررر چی میگم یه کم راه بیا جیییغ میزنه بغلم کن