۲۰ پاسخ

سلام ممنون از اشتراک تجربتون،چرا شیاف گذاشته بودید ؟

دکتر شیفت کی بود بالاسرت گردو؟

مبارک باشه عزیزم.من نمیدونم فقط چرا انقد نگه میدارن اپیدورال هم نمیزنن گردو
اه

ممنون که تجربت به اشتراک گذاشتی

از کی شیاف گل مغربی گذاشتی ؟

بد ترین سخت ترین درد دنیا من از شدد درد سرمو میکوبیدم ب دیوار

مبارکه خوش قدم باشه انشالله عزیزم شیاف دکتر برات نوشت یا خودت خریدی چون من دیروز دکتر بودم اصلا نگف برو پیاده روی کن یا ورزش کن یا شیاف بزار ؟

طبیعی بدون درد سخته اگ از قبل درد باشه زایمان راحته

شیاف منم گفتم دکتر نداد گفت طبیعی دردت بگیره بهتره همم ممکنه بچه مدفوع کنه

دردش زیاد بود

ان شالله بسلامتی و دل خوش دردات درمون شه زود

بسلامتی عزیزم
الان حالت چطوره؟

وای برا من دعا کن خودم دردم بگیره میترسم از آمپول فشار

بخیه هم خوردی عزیزم؟

خیلی درد داشت?

بخیه خوردی ؟

سلام عزیزم ب سلامتی مبارکه. کدوم بيمارستان

بعد زایمان درد داشتی یا نه

قدم نو رسیده مبارک

مبارک باشه عزیزم
مگه نمیگن کیسه آب بترکع خطرناک پس چجوری این همه ساعت نگه داشتن

سوال های مرتبط

مامان رقیه وکیان مامان رقیه وکیان ۴ ماهگی
سلام خانما من دیشب تو ۳۶هفته ۶ روز زایمان کردم از پریشب درد پریودی داشتم میگرفت باز ول میگرد تا دیروز ساعت ۱۲ رفتم زایشگاه گفت ۴ سانتی برو پیاده روی بعد بیا از ساعت ۲تا ۵ پیاده روی کردم رفتم میگه شدی ۳ سانت برو خونت دردات زیاد شد یا کیسه ابت ترکید بعد بیا ۵امدم‌خونه از ۷ شروع کردم تا ۱۰ شب پیاده روی ساعت گرفتم دردام ۳ دقیقه یبار بود ۱۰ رفتم میگه هنو ۴ سانتی دیگه انقدر گریه کردم خدایا بااین همه درد چرا باز نمیشه دیگه یه امپول زدن نمیدونم چی بود گفتم امپول فشتر گفت ن مال اینکه دهانه رحمت باز شه زدن گفتن برو یه ساعت دیگه بیا دیگه تو حیاط پیاده روی گردم یازده رفتم گفت شدی ۵ دیگه بستری کردن امپول فشار زدن تا نزدیک ۱ که دیگه گفت زور بزن توان نداشتم ولی مجبور بودم مهکم زور زدم تا بچه امد ساعت ۱ شب زایمان کردم بچه سومم به اندازه ای که این اذیتم کرددوتا دیگه نکردن باوزن ۲۷۰۰ بدنیاامد پسرم ۳۵۵۰ بود انقدر درد نکشیم اینک۶ میگن بچه درشت دردش بیشتر یا اینکه بچه دوم سوم راحت تر الکی منکه واسه این یکی مردم زنده شدم
مامان علی مامان علی ۲ ماهگی
خانوما از زایمان طبیعی واسه شما بگم من از دوروز قبل از زایمانم دردام شروع شده بود درحالیکه دکترم میگفت تو حالا حالا موقع زایمانت نیست دردام مثل پریود بودن بود یعنی یکم درد میگرفت تا اینکه بعداز ۳ روز به ۵ دقیقه ۵ دقیقه یکبار درد میگرفت رفتم بیمارستان گفت ۱ سانت باز شدی و گفت باید بستری بشی منم به گفته ی کلاسهای زایمان طبیعی که میگفتن زود بستری نشین و تا درداتون تند نشده نمیخواد بستری بشین ساعت ۱۲ شب اومدم خونه و خوابیدم تو خواب یه لحظه درحد ۵ ثانیه یه دردشدید گرفتم و کیسه ابم پاره شد ساعت ۳ نصف شب بود سریع رفتم بیمارستان و سرم فشار بهم زدن خییلی درد کشیدم تا اینکه ۲ سانت شدم و از شدت درد میگفتم اپیدورال میخوام گفتن مال بالای ۴ سانت هستش اما داشتم قشنگ میمردم تا اینکه ۳ سانت شدم از بس حالم بد شد اومدن وصل کردم به من ۱۰ تا سرم فشار زدن و قشنگ مرگ را پیش چشمم دیدم و اخر باز نشدم همون ۳ سانت بودم درحالیکه قبلش دکترم میگفت تو لگنت عالیه واسه طبیعی ولی بیستر از ۳ سانت باز نشدم و تا فردای روز بعد ۱۲ ظهر درد میکشیدم اخرش رو خون افتادم و بردن منا برای سزارین
مامان نِلین🌼 مامان نِلین🌼 ۱ ماهگی
❌تجریه زایمان من
اقا من اول انتخابم سزارین بود ولی خب حالا قسمت بود یا چی هیچ دکتری قبول نکرد که سزارینم کنه
منم تو ماه ۹ تصمیم گرفتم طبیعی بیارم از ۳۴ هفته پیاده روی کردم ورزش کردم تا۳۷ هغته معاینه تحریکی شدم ۱ سانت باز شدم ۳۸ هغته ازمایش دفع پروتیین دادم و مثبت شد چون فندم داشتم بهم ختم بارداری دادن و ۹ شب بستری شدم بهم یه سوند زدن که سرش یه چیز توپی داشت گذاشتن تو رحمم که با اون انقاباضتم شرو شد ساعت ۲ شب شدم ۱ و نیم سانت و اون‌سوندم در اومد
اقا دیگ درد نداشتم تا ۵ و‌نیم صب اومدن کیسه ابمو پاره کردن بعدش امپول فشار زدن و‌ من دردام شرو شد هعی میگرف ول میکرد اولش قابل تحمل بود اقا ۱۰ صب شدم ۵ سانت با درد شدیییدددد با هزار تا معاینه و بدبختی
چونکه اصلا بچه پایین نیومده بود بالا بود و سرشم تو لگن نبود حتی
هرچی میگفتم دارم میمیرم باور نمیکردن فک‌ میکردن الکی میگم داشتم درد الکی میکشیدم بچه هیچ‌پیشرفتی نمیکرد
ادامه‌ تاپیک‌بعد...
مامان موطلایی نفس مامان موطلایی نفس ۸ ماهگی
تجربه زایمان
جمعه ۱۸ اسفند رفتم بیمارستان nst بگیرم بستریم کردن گفتن ۴۰هفته هستی موقع زایمانته هیچ دردی هم نداشتم ساعت ۱ظهر بستری شدم دوبار بهم قرص زیر زبونی فشار دادن بالا اوردم و اخرش یه واژینال زدن تا شب شد یکم دردام شروع شد ولی خیلی کم بود صبحش ساعت ۹ اومدن معاینه۳سانت بودم و کیشه ابم پاره کردن گفتن زودتر زایمان کنی از ساعت ۱۰صبح درد شدید کشیدم تا ۶ عصر واقعا خیلی درد کشیدم همشم توی کمرم بود هر ۲دقیقه یبار میگفت بگیر که اومد ساعت ۶ دکتر اومد و من خیلی تاکید داشتم برای زایمان طبیعی اصلا نمیخواستم سزارین کنم
دکتر معاینم کفت گفت تا ۶سانت باز شدی لگنم معاینه کرد و رفت
بعد از ۵ دقیقه اومد گفت وزن بچت چقدر بوده گفتم ۳/۷۰۰توی ۳۸هفته گفت الان ۴۰هفته ایی وزنش ۴/۵شده تو لگنت اصلا مناسب طبیعی نیست امکان خفگی بچه هست باید ببرمت اتاق عمل الان ...
از من اصرار که نه و اونا که میگفتن جون بچه در خطره چون کیشه ابم نداشتم بچه افتاده بوده توی خشکی ساعت ۶/۵ رفتم اتاق عمل اول بیحسی از کمر زدن برام دکتر شروع کرد هر برشی که میزد میفهمیدم تا لایه ۴ شکم برید گفتم لایه ۴ هستی و بیهوشم کردن و ساعت ۷ دختر من بدنیا اومد
واقعا خیلی سختی و درد کشیدم همین الانم کمر درد دارم وحشتناک و جای بخیه هام درد شدید اما تحمل میکنم
امیدوارم شما زایمانتون اسون باشه