۱۴ پاسخ

بستگي به ديد خودت داره من ي دختر ١٤ ساله دارم اون زمان ٢٣ سالم بود به تغييرات بارداري به چشم بد نگاه ميكردم هر روز با جلو آمدن شكم و اضافه وزن گريه ميكردم اما بعدش ديدم تمام اون اضافه وزن توي ١ سال از بين رفت و خدا ي فرشته بهم هديه داد كه بازهيچ ثروتي قابل مقايسه نيست و الان برام ي پشتوانه بزرگ شده الان كه دوباره باردارم به همه اين تغييرات به ديد ي معجزه نگاه ميكنم و از خدا تشكر ميكنم كه انقدر كارش دقيق انجام ميده و فقط از خدا ميخوام ي بچه سالم بهم بده پس شكر گذار باش با ديد مثبت نگاه كن كه فردا مثل من عذاب وجدان در مورد بچه ات نگيري 🌹

اره واقعا منم همینو فکر میکردم هذکس اطرافم باردار میشد میگفتم از این دورانت لذت ببر غافل از اینکه چقد این دوران سخت و پر از استرس هست ادم تا زایمانش دیوونه نشه خوبه😅

بعد اومدن بچه مخای بگی حاملگی آسون بود الان سخته

جالبش اینه که همه این مشکلات رو میبینی و بعد باز باردار میشی😅😅🤭🤭

من باور میکنی داغونم بجا اضافه وزن خیلی وزن کم کردم لاغر شدم بیریخت شدم شبیه این سکینه شدم

من پنج ماهه استراحت مطلقم خونریزی لکه بینی سرکلاژ انقباض رحمی و فلان هنوز نصف راهم
خدا رو شکر شما چیزی نمونده

واقعا همینه
و این سه ماه سوم ی طرف واقعا

هر مرحلش واقعا سخته هر روزش یه درد جدید من که واقعا از ناتوانی عاجز بودن فقط گریه میکنم ، بارداری یه باگ بزرگه که خدا نتونسته برطرفش کنه

عزیزم شادباش توداری مادرمیشی مادرشدن صبروحوصله وانرژی بالامیخاد

برو دعا کن استراحت مطلقی نیستی

دیگه چیزیت نمونده ایشالا بسلامتی بغلش میکنی تموم سختی ها یادت میره

عزیزم خدا شادت کنه 😍😍😍

حالا از سه چهار هفته دیکه تکونم نمیتونی بخوری

سخت ترین دوره زندگیه 😐🥺

سوال های مرتبط

مامان نخودفرنگی🥹 مامان نخودفرنگی🥹 ۴ ماهگی
بمونه به یادگار از روزایی که فکر نمیکردم انقدر زود بگذره …..🫀
چه زود اون ۲۰۰ خورده ای که فک نمیکردم اصلا بگذره به سلامت گذشت چه برسه به اینکه بشه دو رفمی و بریم تو روز شمار ….
چه زود رسیدیم به هفته ۳۱…
همیشه اینجا میدیدم مامانا هفته ۲۰ به بالان میگفتم خوش به حالشون حالا کو تا من برسم به هفته ۲۰ …
اما به خودم اومدم دیدم هفته ۳۰ هم رد کردم …
دکتر تاریخ زایمان هم مشخص کرد…
به امید خدا ۸ تیر ماه روز جمعه ….
الهی شکررررر شکرررر شکرررر که تا اینجاش خوب پیش رفته …
الهی که از اینجا به بعدشم این ۵۸ روزم به خوبی و بدون هیچ اتفاق از پیش تعیین شده ای طی بشه و صحیح و سالم و به وقتش بیای بغلم ….
دختر تیر ماهی من به وقتش بیا … بیا که چشم انتظاری دیگه امونمونو بریده…

همیشه از خودم میپرسیدم این بچه چیه که پدر مادر به خاطر سلامتی و آسایشش از خودشون و‌جوونیشون و سلامتیشون میگذرن …
حس گنگی بود برام … اما الان که میبینم راه رفتن و نشستن برام سخت شده …ورم دست و پام … تغییر ظاهر بدن و هیکل … سخت نفس کشیدن …یهو گرم و سرد شدن بدنم … درد پاها….استرس تکون نخوردنات … تا صبح نخوابیدنا …هر ثانیه دستشویی رفتن و هزار تا چیز دیگه که اصلا برام مهم نیست و همه رو با لذت پشت سر گذشتم و با هر تکونت دلم ضعف میره برات و شکر میکنم که صحیح و سالمی ..:
تازه دارم یه زره اون حس گنگ و درک میکنم …
از خدایی که تو رو بهم داد و منو لایق داشتنت دونست میخوام که هر کی چشم انتظار یه تو دلی و صحیح و سلالم و صالح بده …
الهی آمین🕊️🕊️🕊️
مامان تو دلی مهرسانا مامان تو دلی مهرسانا هفته سی‌وششم بارداری
به رسم گهواره من و دخمل نازم هم دو رقمی شدیم😍✨
چقدر منتظر امروز بودم...
دختر ناز مامان سه ماه دیگه تا دیدارمون مونده این مدت هم جات رو محکم حفظ کن ، رشد کن ، وزن بگیر تا سالم و سلامت بیای بغلم...🤱🏻🤰🏻🐥🍼✨
مامان خیلی دوستت داره قربون تکون خوردنات بشم که داره محکم تر و قوی تر میشه ،قلبم با دیدن هربار تکون خوردنات اکلیلی میشه💖
امروز دیگه اسمت هم قطعی انتخاب شد دخترم🌼🤍
دعا میکنم برای همه باردار ها که نی نی هاشون رو به سلامت بغل بگیرن و دعا میکنم برای همه چشم انتظارها که نی نی دار بشن😍❤️
الهی به حق همین روز عزیز اربعین حاجت روا باشن همه🥺🤍
خدایا من خیلی بارداری سختی داشتم تا الان، خودت هم میدونی من این روزا رو تحمل میکنم صبر میکنم چون میدونم پایانش شیرینه 😍 میدونم تو گفتی که هیچ کس رو به اندازه توانش تکلیف نمیکنی حتما من اینقدر قوی بودم که این روزا رو ببینم و بگذرونم
من خودم و دخترم رو دست تو میسپارم تا به سلامت بغلش بگیرم.💚🤍💚🤍💚🤍💚