سلام مامانای عزیز من . خدا به من دوتا پسر سالم داده اما سر زایمان هام پدرم در اومد هرچی دوران بارداری راحتی داشتم توی زایمان از دماغم دراومد.همش پیاده‌روی میکردم ورزش بکن داروی زایمان آسان بخور.پله بالا پایین کن اما روز زایمان سر دوتا پسرامم دهانه ی رحمم ۲ سانت باز شده بود!!!! کیسه ی آب هم که همیشه به دست دکترم پاره میشد یه بار یکی از ماماها اومد معاینه ام کرد گفت چقد جنس کیسه آبت خوبه محکمه خارجیه😝 دوست داشتم همیشه تو خونه دردامو بکشم لحظه های آخر برم بیمارستان اما این آرزوم محقق نشد و من هر بار که میخواستم زایمان کنم باید آمپول فشار بهم تزریق میکردن تا باز بشم.شماها هم اینطوری هستید یا فقط من اینجوری ام؟ نکنه مشکلی چیزی دارم؟البته پیش یکی از دکترای بیمارستان صارم رفتم و گفت که رحمت کوچیکه حالا نمیدونم به این جریان ربطی داره یا نه

منم سربچه اول خیلی عذاب کشیدم خیلی سخته طبیعی . دومم نمیخواستم ولی دیرفهمیدم میخواستم بندازم . پیش دکترخوب رفتم طبیعی آخراش انتخاب کردم چون دکترم گفت راحت زایمان میکنی طبیعی باشه . قبول کردم و درداش کمتر بود زمانشم کمتر بیمارستان خصوصی خوبم رفتم راضی بودم

من که دو سانت باز شد و دکتر گفت بیشترم باز نمیشه ولگنت هم کوچیک واسه همون سر دوتا پسر هام سزارین شدن

مامان علی

من ۱۲ساعت درد طبیعی کشیدم بچم خودشو سفت کرده بود تکون نمیخورد منم از درد داشتیم میمیردم چند بار نفسم رفت بهم آب دادن خوب شدم بستریم نمیکردن میگفتن دهانه رحمت۱سانته کلی معاینه تحریکی و اینا انجام دادن ب زور به۳ رسید دکتر اولیه بستریم نکرد میگفت کیسه آبت سالمه برو خونه هروقت کیسه آبت پاره شد بیا شیفتش عوض شد خداروشکر منم خونابه داشتم گفتن نشتی داری بستریم کردن سوزن فشار زدن بهم ان اس تی گرفتن دیدن بد بود دوباره گرفتن بد بود کیسه آبو پاره کردن بعد ۱۲ساعت تازه فهمیدن مدفوع کرده سریع سز اورژانسی شدم خدا رحم کرد بچم چیزیش نشد🥲اون لحظه ک آمپول بیحسی رو زدن تو کمرم دردتم همش رفت تازه فهمیدم میخاستم چ غلطی بکنم و اشتباه کردم حرف بقیه رو گوش دادم رفتم طبیعی بخدا نزدیک بود بمیرم خدا رحم کرد بهم🤦🏻‍♀️سر دومی هم سز بودم دیگه یه شب کمر درد بدی گرفتم مثل درد پریودی فرداش قلب درد شدید گرفتم پامو میزاشتم زمین قلبم تیر میشکید رفتم اورژانس گفتن هیچی نیست ولی ۹۰درصد علائم مسمومیت بارداری رو داری قندتم خیلی بالاست انقباضم داری باید بری برای زایمان منم تنها رفته بودم بی مقدمه بهم گفتن زنگ زدم شوهرم گفتم من اینجا نمیخام زایمان کنم ولم نمیکنن بیا دنبالم امضا کن بریم اون یکی بیمارستان😂

عزیزم منم دقیقااا همین پروسه رو داشتم با اين تفاوت که برای هر دو زایمانم دو روز تمام درد کشیدم واینکه با اين همه تحرک نیم سانت دهانه رحمم باز شده بود

باشه باچن سال اختلاف سنی

حالا من برعکس بارداری ب شدت سختی داشتم ولی زایمان خداروشکر زیاد اذیت نشدم سه ساعت کشید تا دنیا بیاد

باز شما بالاخره زایمان کردی.من دو روز تو خونه درد کشیدم خونریزی کردم رفتم بیمارستان یک سانتم باز نشده بودم و سزارین شدم.بنظرم درد طبیعی راحتتر بود تا درد سزارین تازه به مواد بیحسی هم حساسیت کردم وتا اخر عمرم باید درد جای آمپول توی کمر رو تحمل کرد

عزیزم من ک دو بدون درد رفتم و دو تا امپول فشارم گرفتمو دهانه رحمم یک فینگر بیشتر باز نشدو دردامم شروع نشد و اخرم سزارین شدم چی بگم من دیگه لابد خیلی مشکل دارم😄😂

خب سزارین میشدی این همه درد هم نمیکشیدی