۳۰ پاسخ

یعنی چی میرم میندازمش ؟
مگه عروسکه؟؟
شما ک نمبتونستی مسئولیت ب این کوچیکی‌رو قبول کنی چرابچه دار شددی اصلا
برای بقیه چیزها چیکار مبخوای بکنی

کاش من در حد مرگ تهوع داشتم اینجوری میفهمیدم سالمه حداقل

واقعا سخته درکت میکنم شبر پودر سنجد برات عالیه

وای عزیزم سخته ولی اینجوری نگو گلم ناشکری نکن خیلیا ارزو دارن همین حال بد تو رو تحمل کنن ولی خدا بهشون از این فرشته ها بده

عزیزم من بعد سه ماه تازه بهتر شدولی هیچوقت حرف شمارو نزدم بعنوان یک مادر نباید اینقدر ضعیف باشی

حق داری عزیزم درکت میکنم میدونم این حرفم از ته دلت نمیگی واقعا ویار سخته من خودم آرزو دارم یه وعده غذا بخورم راحت از گلوم پایین بره

عزیزم اینایی ک میگم انجام بده ببین بهتر میشی من رعایت کردنی خوبم وگرن دقیقا مث شمام صب ک از خواب بیدارشدی یکم نون بگیر رو گاز ک خشک شه ناشتا بخور صبونه تخم مرغ ابپز بذار خالی یا با دو لقمه نون بخور زیاد معده تو پر نکن ی قرص b6 ۴۰میلی گرم و از وسط نصف کن نصفش میان وعده صب تا ظهر بخور نصفش هم بمونه ۶ساعت بعد بخور ناهار هم کته ماست تست کن یاسیب زمینی سرخ شده بدونه ادویه با ماست بخور مقدارش خیلی کم باشه هرموق هم دلت خاست میوه های ترش اگ دلت میخاد بخور ک حالت تهوع کمتر میکنه شبم اگ میل داشتی ی مشت آجیل

در ضمن اون بچه احساس شما رو می‌فهمه انرژی شما روش تاثیر می‌ذاره صبور باش به خاطر بچه انرژی مثبت بده به خودت و بچه ت آبجوش و زنجبیل درست کن خیلی خوبه من سر بچه اولم فقط آبجوش با زنجبیل آرومم میکرد خوب میشی انشالله

الکی نیست که خداوند جایگاه مادر و اینقدر بالا برده و بهشت شو گذاشته زیر پای مادر..ناشکری نکن دختر خیلی آرزو دارن جای تو بودن صبور باش از هفته ۱۲ که رد بشی خیلی بهتر میشی و تهوع و ضعف ها کم میشه

من کاملت میفهممت عزیزمن منم خیلی حالم بده خیلی ولی باید تحمل کنیم کاملا هرفکری میاد تومغزت حق داری حق داری♥️ ولی تحمل کنیم میگذره قشنگم

عزیزم درکت میکنم من هیچی نمیخوردم هیچی تو هفته ۸ و ۹ ببخشید ولی همون مقدار ابی هم که بعد حالت تهوع میرفت پایین نمیموند سکنجین میزدم زیر زبونم که فشارم نیوفته غش کنم امپول و قرص هم که بدتر میشدم وقتی میزدم بیمارستان هم قبول نمیکرد بستری کنه
کلا میرفتم تو حموم شیر اب داغو باز میکردم که سرما نخورم یه روز اینقدر رفتم حموم اومدم رو تخت که رو تختی خیس شده بود ولی چه میشد کرد
هعی شوهرم میومد ازم سر میزد یا میشست کنار در حموم که اگه از حال رفتم کمکم کنه
به دلم اومد که چرا حامله شدم ولی وقتی فکر کردم چقدر ادم در حسرتن چقدر هزینه میکنن چقدر خانواده بخاطر بچه از هم میپاشه و اینکه قراره یه فرشته بیاد تو بغلم امیدوارم میکرد
نمیگم سخت نیست سخت هست سخت تر هم شاید بشه ولی وقتی مسئولیت مادربودن رو قبول کردی اینا تازه کوچیک ترین سنگ های جلوپاته اینکه بخوای ناشکری کنی چه فایده اگه خدا دلش بشکنه یا اون بچه مشکلی واسش پیش بیاد دیگه نتونی به حاملگی فکر کنی چی؟ یا اگه وقتی بزرگ شد اون جور که خواستی نبود چی ؟ یا اگه یکی از عزیزانت بخاطر دل شکسته اون بچه فوت کردن چی ؟
تحمل کن جز تحمل چیزی نمیتونم بگم
میخوای بندازی راهکار زیاده ولی ادم اونی نیست که تا اذیت شد بکشه کنار

یعنی من ک غراهیچی حتی ی بومیخورده دل ورودم بالامیاد سردرد میشم پس چ کنم

خاک توسر ت بجای شکرگزاری خدایه واقعا ک. ی مامابرو یا از داروخونه دمیترون بگیر قبل شام ناهاربخور

بعدش که ان شاءالله به سلامتی بچه به دنیا بیاد همه چی یادت میره شاید تا چهار ماه بهتر شدی خاله من بیچاره تا نه ماه هرچی میخوره بالا میاره روزی دوسه تا سرم میزنه

باید بری دکتر برات امپول یا سرم میزنن ی مدت خوبی .....هربار بد شد حالت برو چون بعضیا ویار بدی دارن

منم حالم مثل توعه فقط باید تحمل کنیم برو دکتر یه سرم بزن بهتر میشی ان شالله

منم دقیقا مثل تو بودم تا ۱۵ هفته هیچی نمیتونستم بخورم حتی آب دکتر بهم قرص داد ولی بخاطر بچه استفاده نکردم گفتم مشکلی براش پیش میاد خداروشکر الان بهترم اگه نمیتونی تحمل کنی بگو دکتر بهت قرص بده

چیزی نیست آبجی گلم تحمل کن من خودمم همین حال تورو داشتم 12 هفته به بعد خوب میشی دمیترون بخور ویتامین ب6 خوبه بیشتر تو جمع باش که سرت شلوغ باشه

کاش من حال تورو می‌داشتم ولی باردار میبودم ناشکری نکن

هعی خواهر هنوز اولته😂😂

از ۱۳هفته درست میشی تحمل کن

من دمیترون میخورم و تاثیر داره

عوضش ی نی نی ناز تو دلت داری

عزیزم اشکال نداره عادیع دیگ گلم

هنوز اول راهی خواهر ،تحمل کن مادر شدن همینه سخت اما شیرین

مامان شدن سختیا خودشم داره

مامانم و اجی بزرگم ماشالا عین دست گل من همی الانم اوردم بالا باز دیگ خستم

عزیزم تحمل کن

باوا بنظرم بی فایدس

قرص زینتونا بخور

سوال های مرتبط