خیلی باید ساده باشی بری بگی بیا اتاق بچمو ببین😒😒
این اگ ذوق داشت همون موقع ک داشتین وسایلو پیاده میکردین میومد تبریک میگف یا کمکمیکرد از ماشین بزارین تو خونه
به شوهرت بگو اگه مامانت دوست داره بیاد اتاق بچه رو ببینه خودت نگو بهش
بزار شوهرت بهش بگه.
اصلا اهمیت نده غزیز چ لزومی داره هر چی خریدی باید نشونش بده
اگ یک درصد بروت اورد ک چرا بهم نگفتی در جواب میگی وقتی وسائل بچمو دیدی بی اهمیت از کنارش رد شدی منم فکر کردم مادربزرگ بی ذوقی هستی و برات اهمیتی نداره....
تو بگو نیومدم هیچی مهم اینه تو گفتی بعدا گیر نده نگفتی بیا و این جور چیزا اومد که هیچی میبینه نیومدم ولش کن چه بهتر 😂😂
دست مامانتم درد نکنه.مادرشوهرتم به جای تشکر خوب خودشو نشون داده...
خب موفق شد میخواست فکر تورو درگیر کنه ک کرد
شاید فکر میکرده باید قبل آوردن سیسمونی باهاش حرف میزدی و خبر میدادی
کی چیز برات نوشتم ولی پاک کردم
چون بازم تو کتم نمیرفت حتی اگه تو بدم رفتار میکردی بازم نمی مرد ک از دور یه تبریک بگه یا بیاد یه اسفند دود کنه یا از پنجره هم شده یه دستی تکون بده
اینارو ب شوهرت بگو عزیزم بگو اگه خودش دوست داره ب مامانش زنگ بزنه
و تو ناراحت شدی بابت این حرکتش
اومد هم حتما گله کن ب مادر شوهرت
بگو اولش ک من شمارو خیلی دوست دارم فکر میکردم شماهم منو همینقدر دوست دارین و با وجود نوه تون و یک شریک خونی الان بیشتر صمیمیت بینمونه
ن دیگه دوست نداره
چرا خودتو اذیت میکنی
والا من وسایل و خودم هنوز خونه مامانم هستیم بخاطر یه سری مشکلات که تو زایمان و بارداری پیش اومد برام مجبورم یکم بیشتر بمونم، ولی در کل به مادر شوهرم نگفتم که بیا وسایل رو ببین چون تو بارداری و بعدش خیلی بهم تیکه انداخت اعصابشو ندارم
وای دختر چقد برات مهمه که مادرشوهرت چی بگه اصلا هیچی نگو بهش دلش میخاس میومد میدید ذوقشو نداره دیگ
باز خوبه مادرشوهرم دختر نداره وگرنه خیلی بدتر از الان رفتار میکرد از همه نظر .
من هیچ وقت نمیگم بیا وسیله بچم ببین فلان میاد یه موقع منک نمیگم برادرشوهرم چندبار وسیله ها رو آورد از اتاق دیدن
ولش کن بابا گمشن چ بیکاری ت هم محل نکن .شوهرت هرچی میخاد بگه بهشون ت کار نداشته باش ولش بابا . دوست منم گفت وسیله بچه بردیم سر صدا کردیم نیومدن پایین بعد ش دوستم رفت خونه مادرش کلید خونه ش داشتن میرن فضولی بعدش دوستم از شوهرش فهمید لو رفتن .
مادرشوهر منم همینه
ن تبریک گف ن اومد سیسمونی بببینه چون عقلش کمه عقلش خیلی قدیمیه
میگه مهمونی بگیر
من گفتم یکی فامیلا از دست دادیم بعد جشن بگیرم😐
بعد من ب شوهرم گفتم جشن نمیگیرم بعد زایمان جشن میگیرم
ممکنه منتظر حرف تو باشه که بهش بگی بیاد. اگه اینطور باشه یا کلا ذوقی نیست یا اینکه تو ذهنش اینه نکنه من برم پای فوضولی بذاره. چون شناختی ازش ندارم نمیدونم چه مدلیه.
من اگه باشم لابه لای حرفام میگم ما وسایل بچه رو چیدیم. اگه دوس داشتین بیاین ببینین
هیچوقت نگو عزیزم اگ ذوق داشت خودش میومد هم تبریک میگفت هم میدید اتاقشو فوقشم اگ گفت چرا نگفتی بگو ما رسم نداریم سیسمونی ببینن تا مثل خودش رفتار کردن چ شکلیه
چرا باید ناراحت این باشی ک اون پیس خودش چ فکری میکنه با ابن وضعیتت برن ب بیخبالی
به شوهرت بگو اون روز ک دید درو بست به نظرت برم بهش بگم ک بیا نگاه کن یا ولش کنم شوهرتم چی گفت همونو بکن فقط اون مهمه
بنداز گردن شوهرت . خودتو کلا بکش کنار. نهایت اگه حرف اومد وسط یه تعارف بنداز که بعدا نگه نگفتی
واش کن نگوووووو
اخ بدم میاد از این رفتارا توام مثل خواهرم هی تو فکر اینایی مادر شوهر اونم اینجوریه
بهش نگو هروقت حرفی زد بگو شما ک دیدی میومدی ی تبریک میگفتی تا منم بهت بگم بیا وسایلو ببین وقتی تو هیچ واکنشی نشون نمیدی من جی بگم بهت لابد برات مهم نیست دیگه
وقتی میبینی کلا مخالف توئه هیچی نگو بهش وقتی به دنیا اومد میاد میبینه دیگه
با شوهرت صحبت کن مشورت کن که ماه آخری گند نزنه رو اعصابت
همه مادر شوهر ها اینجورین برای دختر خودشون اگ باشه چقدر ذوق دارن ولی برای عروسشون ن منم هر چی تا الان گرفتم خودم با ذوق و شوق نشونش دادم ولی ن تبریکی گفته ن هیچی
نگو ولش کن ...خودش اگه ذوق داشته باشه میاد میبینه
وای خدا صبرت بده اصلا دلم نمیخواد جای تو باشم بلاتکلیفی منو دیووووونه میکنه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.