سلام مامانای مهربون . اومدم تجربه خودمو از شیر گرفتن ماهلین رو بهتون بگم. دخترم الان ۵روزه که دیگه شیر نمیخوره با اینکه واقعا وابسته بود ودم به دیقه زیر سینه ام بود.جونم براتون بگه اول اون سینه ای که شیرش بیشتر هست رو انتخاب کنین. دوتا چسب زخم به صورت بعلاوه بهش زدم. وقتی می می خواست گفتم یکیش اوف شده فقط اون یکی رو میتونی بخوری و می می اوف شده رو بهش نشون دادم خاست دست بزنه آخ اووخ کردم که نزن جیزه و درد داره. اون یکی رو طبیعتا زیاد میخوره . اون موقع هم بهش میگفتم اگه اینم زیاد بخوری دکتر گفته اونم باید چسب بزنیم تا خوب بشه. بعدش آروم آروم بهش یه داستان بگین. داستان من یه خرگوش کوچولو بود که چون دندوناش بزرگ شده بودن و خودشم غذا میخورد از بس ممه مامانش رو خورده بود اونام اوف شده بودن و خرگوش تصمیم گرفته بود که دیگه شیر نخوره تا اونا خوب بشن و اینم بزرگ بشه. خلاصه... دو هفته بعد این یکی رو هم چسب زدم و یه روز که از اداره رسیدم خونه می می خواست گفتم اونم اوف شده. و چسبی وه به اونم زده بودم رو نشونش دادم و دخترم ماشالله اینقد فهمیده اس دیگه حتی بهشون دست هم نمیزنه و از دور بوس میکنه که زودتر خوب بشن. تو این تایم براشون خوراکی زیاد بزارین دم دست.مخصوصا بستنی چوبی. آب‌نبات چوبی.ژله و....
امیدوارم که به دردتون بخوره تجربه من.🥰🥰

۴ پاسخ

عزیزم با احترام روشت درست نبوده چون بچه با سینه ارامش میگیره وقتس یهویی بگیری مث اینه که عزیزی رو یهو از دست بدی به مامان های دیگه این روش رو پیشنهاد نمیکنم

دخترت وزن کم نکرد این مدت ؟

اولین شبی که نخورد صبحش که جمعه بود و اداره تعطیل از ساعت ۵ونیم بیدار شد. منم بیدار شدم دیدم نمیخابه سرگرمش کردم صبونه اینارو دادم بازی کردیم تا ساعت ده صب . بعدش هردومون گرفتیم خوابیدیم.خاستم بگم که باید صبر داشته باشی و حوصله. نهایت تا یه هفته بیقراری میکنه و تو این تایم خیلی باید هواشو داشته باشین.

نصف شبا رو چکار میکنی؟درد من من فقط شبا تا صبح هست که اگه نگیره دیوونه م میکنه و نمیخوابه

سوال های مرتبط

مامان مایا مامان مایا ۲ سالگی
سلام مادرامن میخوام تجربه از شیر گرفتن دخترم رو براتون بزارم،دریته که روش تدریجی خیلی خیلی عالیه واگه کسی بتونه با روش تدریجی بچه رو از شیر جدا کنه کارش کارستونه.اما من نشد به این روش بگیرم وچون دخترم خیلی وابسته شده بود هم به خاطر دندوناش هم اینکه غذا نمیخورد ودیگه موقعش بود که بگیرمش،صبر زرد تهیه کردم ،چند روز قبل اینکه صبر زرد رو بزنم موقع شیر خوردن بهش میگفتم شیر اه شده ،داره تلخ میشه تو بزرگ شدی دیگه نباید بخوری وخلاصه این حرفا اونم میخندیدو شیرو ول میکردومیرفت،تاروزی که تصمیم قطعی گرفتم صبر زرد رو تو لیوان آب گرم ریختم اما یه نمه از زلالی آبش که کمی تلخ بود زدم به طوری که تونست بخوره ولی کمی تلخی به دهنش بود،دوباره بهش میگفتم ببین چقد بدمزه شده تو که نباید بخوری چون خیلی بزرگ شدی،همین شد که دیگه سمتش نیومد ،چند روزی بغل گرفتن وسرگرم کردنش با بازی وبیرون رفتن گذشت ،فقط شبا کمی دیر میخوابه که اونم انشالله بعد یک ماهی که از شیر گرفتن گذشت تنظیم میکنم
مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
از شیر گرفتن بچه 🙂

پارت۱:

سلام به همه ی مامانا و خداقوت از بچه داری ،میخوام تجربه ی خودم از شیر گرفتن بچه رو باشماها هم در میون بزارم شاید مادری مثل من استرس از شیر گرفتن داشته باشه و یا اینکه ندونه از کجا و چجوری شروع کنه ، میخوام کامل از اولش براتون بگم🙂♥️

( بچه ی
من به سینه م به شدت وابسته بود طوری که هر نیم ساعت یه بار باید بهش شیر میدادم😕😏)
از یکماه بیشتره که تصمیم گرفتم بچه مو از شیر بگیرم روز اول تایم ظهر صبح تا ظهر رو یه وعده رو کم کردم ، روز دوم یه وعده ی دیگه رو تا یه هفته این روند کم کردن رو ادامه دادم پایان هفته که شد دیگه کامل تایم بعداز صبحانه تا ناهار بهش ندادم
هفته ی دیگه به همین روند تایم ناهار تا شام رو کم و سپس قطع کردم
این روند رو تا دو هفته ی دیگه ادامه دادم
یعنی تایم صبحانه( بعداز خواب)
ناهار قبل و بعداز خواب
شام (قبل از خواب)
اینجوری شده بود که بچه م فقط موقع خواب شیر میخواست و بدون شیر نمیتونست بخوابه!!!!
که
۴روز پیش تصمیم گرفتم اونم ترک بدم ، روز اول تایم صبح رو بهش دادم ولی ظهر نه( منظورم برای خواب ظهره) یه عالمه بی تابی کرد و خیلی خوابش میومد ولی بهش ندادم و ظهر نخوابید و خیلی گریه و بی تابی میکرد منم بردمش مغازه و براش خوراکی خریدم توی خیابون میچرخوندم ولی بچه م طفلک خسته ی خسته بود وخوابش میمومد😔🥺 ولی من مقاومت کردم
این روند تا شب ادامه دادم، شام خورد و الان موقع خوابش بود ولی نمیتونست بدون ممه بخوابه ساعت نزدیک ۱۲شب شده بود ولی از صبح نخوابیده بود و بلند بلند گریه و بی تابی میکرد منم براش با گوشی کارتونی که دوست داره گذاشتم هم نگاه میکرد و هم بی تاب بود و باز مقاومت کردم تا اینکه در حین کارتون دیدن خوابش برد🥺
مامان نورسا☀️ مامان نورسا☀️ ۲ سالگی
میخواستم بعد یک ماه بیام تجربه خودمو راجب از شیر گرفتن بگم دوستان گلم
من اعتقاد داشتم روش یهویی خیلی غلطه ولی تدریجی هم نمیتونستم دخترم هر ده دقیقه آویزون بود ازم .منم روش تلفیقی ابداع کردم 😂اینجوری هم دخترم عادت کرد هم شیر تو سینه اذیتم نکرد.
من یه روز صبح سینه سمت راست چسب زخم زدم چون چسب برق سیاهه میترسه گناه داره .روز اول فقط سینه چپ رو دادم
شب که خوابید دوبار تو خواب عمیق سینه راست رو دادم قشنگ خالی شد باز فردا صبح چسب زدم تا شب.
دو سه روز ک گذشت سینه چپ هم چسب زدم تو روز کلا نمیدادم فقط شبا تو خواب میدادم یه شب سینه راست یه شب سینه چپ
بعد یه هفته هم بچم راحت تر کنار اومد هم خودم از بابت درد سینه اذیت نشدم
تا یک ماه هم شبا گریه میکرد رو پام میذاشتم یا راه میبردمش
روزا هم همش پارک و بازی و خوراکی و...
بعد چون خیلی وابسته بود الان روزی یکی دوبار هم شیشه میدم
خداروشکر تازه بعد یک ماه رو روال افتادیم
واقعا فکرشو نمیکردم این غول رو بالاخره شکست بدم 😍
شده بود بزرگترین ترسم