۱۲ پاسخ

سلام خواهری تو رو خدا یس بخون بخدا منم مثل توام دیشب یه یس خوندم امروز احساس سبکی میکنم نمازتو اول وقت بخون منو فقط اونا نجات مبیدن من داروی ضد افسردگی میخورم ولی هرزگاهی دیگه اوناهم جواب نمیدن بدو بدو میرم پیش خدا حدیث کسا بخون امیدوارم زود خوب بشی هممون عین همیم خدایا خدایا به خودت توکل میکنم ما رو تنها نذار

ببین برای خودت زندگی کن انرژی داشته باش با بچه هات لذت ببر برو بیرون برنامه ریزی کن برای کارات شوهرت هم عوض میشه

تو ی مادری باید قوی باشی من همسرم آدم خوبیه ولی این چند وقته سرش خیلی شلوغه منم کسی رو ندارم باهاش حرف بزنم حالم خوب نبود .منم با فیلم نگاه کردن نمیدونم خونه تمیز کردن خودمو سر گرم کردم ی مقدار حالم خوب شد یا یزره بخواب خواب خیلی خوبه حالتو خوب میکنه

❤️🫂 منم همینحوری ام میفهممت سعی کن بری جایی روحیه ات عوض بشه

درکت میکنم خواهر منم همین حس های تورو دارم خیلی وقتا زیادخیلی وقتا کم.برو مشاور اروم میشی یا روانپزشک خیلی کمک میکنه بمن فلوکستین و ب۶ داا قبلا الانم کلردیازپوکساید و ب۶ وقرص قلب میخورم البته همیشه نهرچون تپش قلب دارم از استرس زیاد اینحور شدم دکتر داد.حتما دکتر برو خیلی خوبه

منم حالم خیلیییی بده همش دارم گریه میکنم حس میکنم افسرده شدم با شوهرمم قهریم بدترشدم

سلام عزیزم منم همینطور بودم یک مدت قرص آرامبخش بخور برو دکتر بهت میده .

عزیزم تو افسرده ای.برو پیش دکتر مغز و اعصاب یا روان پزشک.خوب میشی منم چند سال پیش مثل تو بودم حالتو میفهمم.

افسرده شدی عزیزم چه‌مشکلی داری

منم با شوهرم قهرم 🥺

بمیرم برا دلت که دل من بدتر از توعه دیگه اشک نمونده گریه کنم کاش خدا منو ببره

سلام خوبی خواهر عزیزم هر اتفاقی هم که افتاده بودن که تو بچه داری وبه جز تو به کسی نیاز ندان سعی کن آرامش خودتو حفظ کنی

سوال های مرتبط

مامان دو عشق مامان دو عشق ۳ سالگی
خانما میدونین من از درک نشدن بدم میاد همیشه میخ‌استم یکی مثل کوه پشتم باشه ولی من لیاقت ندارم دیروز واسه کتفم بدجور تیر می‌کشید رفتم دکتر . امروز شوهرم بی هوا صبح که از خواب پاشده میگه امروز چیزی خرج نمی‌کنیم خیلی متلک گفت منم تا میخوام حرف بزنم ها الان های میشی بلند صحبت میکنی روزمو به گو.ه کشید امروز همسایه هامون میرن کربلا روضه داشتن دوتاشون پسرم یه عذاب هایی سرم آورد که نگم بعد دیگه بریده بودم نیومد تو آخرسرم کنترلم و ازدست دادم هم پسرمو هم دخترمو کتک زدم صورت دخترم خون مرده شده میگه من چجوری برم جشن پایان مهد کودک دلم بدجور کبابه دخترم تقصیری نداشت فقط پسرم کفریم کرده بود اون بی گناه بود ولی با این حال بازم به من میگه مامان دعا میکنم دستت خوب بشه دیگه درد نکنه 😭😭😭😭😭😭😭 ایشالا دستم بشکنه
همش من به دوش میکشم نمتونم دو دیقه واسه خودم باشم خستم با شوهرمم دعوام شد میگه اگه خسته ای بیا برو پول دربیار من خودم اینارو بهتر نگه میدارم فک میکنی پول درآوردن راحته که بیام بچه ها رو هم من نگه دارم
هیچ محبتی نداره حالم که بده این بیشتر عذابم میده بجای دلداری
الان دیگه چشام باز نمیشه از گریه ولی چه فایده حرف زیاد دارم ولی دیگه نمیتونم
من بجز بچه هام هیچ دلخوشی ندارم نباید اینجوری میشد
دخترم چون من بیماری عصب داشتم بیشتراز پسرم از دستم عذاب کشیده کاش مادر خوبی بودم کاش بهترین بودم
منو کاش میذاشتن یه آدم خوب میموندم