عصاب نمونده واسم دیگه همش درحال بدو بدو به این بچه برس به اون بچه برس شوهرمم ۱۰ میاد خونه الان بزرگه لقمه خواست دادم کوچیکه گریه کرد بغلش کردم بعد بزرگه به باباش میگه تکه تکه کن بخورم اونم گرفته داده به من بیا به بچه برس من خوابم میاد میخوام بزارم برم بمونه با دوتا بچه ببینه چقدر سخته میگه توهمش درحال استراحتی😐😐😐

سخت ترین کار دنیا بچه داریه... 😩😩خدا بهت صبر بده عزیزدلم... درکت میکنم

الهی عزیزم اینجوری نگو توروخدا همین که دلخوشیات هستن و بهشون می‌رسی..همینکه تنت سالمه و میتونی کاراتو بکنی خودش نعمته بخدا ..مادربودن قشنگترین وسختترینه..من از فروردین مریض شدم نفس تنگی وسرفه این مریضی کوفتی برام مونده هیچ کاری نمی‌تونستم بکنم حتی ظرف بشورم.شوهرم می‌شست امااعصابم بهم ریخته که خودم توانشو نداشتم. البته همسر شماهم باید کمک کنه دیگه.
همه مردا همینن فک میکنن خودشون شاخ غول میشکنن اما تو اصلا به حرفاش توجه نکن و باعشق به بچه هات برس.

دیگه شما فک کن بچت مدرسه هم بره
و از اون دسته بچه هایی باشه که باید براش لباس بیاری بشینی،بالاسرش تا درس بنویسه
خودتو بزنی تا تمیز بنویسه
اون کوچیه نزاره بزرگه درس بنویسه
الا امتحان دارن
من واقعا در عذابم بخدا
مخصوصا هر دو پسر باشن

فاصله سنیشون چقدره

عزیزم خیلی سخته می‌دونم اما به شیرینیهاشون فکر کن وقتی یک سال دگ هر دوتا بزرگ تر شدن و کیف میکنی از داشتنشون😍 ان‌شاءالله که درست میشه شوهر منم دیر میاد نمیتونه کمک کنه. البته من یه بچه دارم

دوستم همسرش ی بار اینطور بهش گفت بیخبر رفت تا دوسه روز به خونوادشم نگفت رفت خونه دوستش همسرش به غلط کردن افتاده بود التماسش میکرد برگرده وقتی برگشت دیگ کمک نیده

خداکمکت کنه خیلی سخته بادوتابچه