خداروشکر خدا بهم اولاد داد وگرنه تک و تنها تو این خونه میخواستم چیکار کنم خانوادمم تهرانن ولی دورن ازم و هیچ کس دیگ نیس اینجا
نمیدونم قبلا چطور میتونستم بمونم الان که باردارم خیلی همه چی برام سخت میاد همش غصه اینکه هیچ کس بدادم نمیرسه تو این روزا و تنهایی و کلافگی ی طرف
شمام مثل من تا اینجاس بارداری هیچ کس ن غذایی برات درست کرده ن کمک حالت بوده ؟ اولین بارداریمم هست

بله منم همینطور مادرمم فوت کرده بیشتر اذیتم دلتنگ مامانم میشم بابامم زن گرفته ولی زیاد دلمون نمیخاد بریما بیایم خواهرم دارم ولی اونا هم سر زندگی خودشونن و بچه دارن

عزیزم منم تو غربتم خونوادم ازم دورن یه پدرشوهرو مادرشوهرم هستن که اونام از اول باردای من رفتن شهرستان جاریمم که اینجاس حتی زنگ نزده حالمو بپرسه بی خیال بابا تو خودتو داری خودت هوای خودتو داشته باش هیچ چیز مهم تر از ارامش نیس به نظرم یعنی من حاضرم به سختیم که شده کارامو خودم انجام بدم که منت کسی سرم نیاد و با حرفا و دخالتاشون باعث بهم ریختن ارامشم نشن ❤️

من جنوب وخونواده م همدان،این مدت تنها بودم باپسرم وشوهرم ،خدا خودش کمک کرده

شماخانوادت دورن...برامنکه نزدیکن تحویلم نمیگیرن...اگه رفتم خونشون واسه ناهارمیگن وایستاوگرنه اصلا...منم کمکی ندارم خودموخدای خودم....الان دوهفته هستش کارم شده گریه هیچکی سراغمونمیگیره واینکه حتی شوهرمم گاهی میبینه ناراحتم بهم بی‌محلی میکنه تازگیا😔😔😔

منم مثه تو غریبم مامانم رفته کانادا پیش داداشام از اول حاملگیم ندیدمش همون ماهی که رفت من باردار بودم نمیدونستم حاملگی دوممه ولی قبل این سقط داشتم باردار نمیشدم گفتم کار خدا بود گفت مادرش داره دور میشه تنها نمونه ابجیم ندارم پسرمم بزرگه کلا تنهام ولی ب قول شما هیچ موقع انقد تنهایی برام سخت نبوده که الان احساسش میکنم غصه میخورم گریه میکنم دلم میسوزه ب حال خودم که تنهام 😢

عزیزم من خودم تهرانم مامانم اینا شهرستانن ماهی ده روز مامانم میاد پیشم کارامو میکنه میره بقیه روزا تنهام و بالاخره ما داریم مادر میشیم باید قوی باشیم رو پای خودمون وایسیم قراره تکیه گاه امن یه ادم باشیم ،البته این احساسات واسه به هم ریختگی هورمونامونه سراغ همه میاد حتی اونایی که یه عالمه ادم دورشونه

همه. همین منم مادر دور بود بارداری پرخطر طبقه ی بالا خانواده همسرم هستن یه روز برام یه لیوان اب نیاوردن بت بچه کوچیک الحمدالله تازه من خونمو کاغذی دیواری کردم بعدش لوله اب ترکید انقد سختی کشیدم

عزیزم دور بودن از خانواده خیلی سخته امیدوارم با وجود نی نی نازت دیگه هیجوقت غم تنهایی نداشته باشی ❤️

خودتو ناراحت نکن عزیزم هورمونات ریخته بهم برای این خساس شدی من فقط اخر هفته ها از چهارشنبه میرم خونه بابام تا جمعه بقیه روزا خودم غذا درست میکنم همه همینجورن حتی کسایی که خانوادشون نزدیکه هیچکس غذا نمیاره براشون

شکرخدا ک بچه هامون سالمن. من دوتا بچه کوچیک دارم دوتام تو راهی دارم. هیچکس رو ندارم. خودم هستم و خدای خودم. و شکرخدا ک خدا کافیه.