۳ پاسخ

واسه اینکه بجزشماهیچکس نیست که نیازهاشوبرطرف کنه درسته؟همه کارهاشوشماانجام میدی؟منکه دخترم مثل دخترشماست چون همه کاراش بامنه مثلاغذاشومن میدم اگه مادربزرگش چندبارمیدادیادمیگرفت که میتونه به اونم حرفشوبزنه این نظرمنه

بله همینطوره

پسر من تو جمع های غریبه اصلا حرف نمیزنه فقط میشینه تو بغل من یه ساعت که گذشت دیگه پیش من نمیاد، تو جمع های فامیلی که قبلا انجا بود چند دقیقه پیش من میشینه بعدش میره دنبال بازیش. منم حس میکنم یکم زیادی وابسطه هست

سوال های مرتبط

مامان دلآرام مامان دلآرام ۲ سالگی
دخترم خیلییییییی نگهداریش سخته. خیلییی. یعنی یه چایی هم نمیذاره بخورم. همش باید در خدمتش باشم. بازی، نقاشی، پارک بردن، کلاس بردن و...
مسافرت و گردش و مهمونی هم میریم از بس شیطونه اصلا بهم خوش نمیگذره. چون همش من و شوهرم باید اونو نگهداریم. حتی تو ماشینم باید یکسره باهاش بازی کنم. حالا بدبختی اینه که این روزا خیلی جیغ میزنه. از مربیش که مشاوره پرسیدم که چطور رفتار کنم و دارم تموم راهکارارو اجرا میکنم. تموم بدنم از شدت اضطراب از صدای بلندش عرق سرد میکنه. امروز واقعا کم آوردم و وقتی مامانم اومد زدم زیر گریه. گفتم خسته شدم از این زندگی.
ولی طبق معمول این ماییم که مقصریم. مامانم شروع کرد که این بچه به این ساکتی. تو ناشکری. شما مادرای الان خودتون الین و بلین و...
یعنی گریه و فشار عصبیم رو چند برابر کرد و رفت.
واقعا احساس بدبختی میکنم که یه آدم آگاه دور و برم نیست که اینجور وقتا دست بکشه رو سرم. آرومم کنه. یکی نیست بفهمه که وقتی از صبح تا شب پنج دقیقه مال خودت نیستی یعنی چی.