۶ پاسخ

درکت میکنم جانم 😭سخته منم اولاش اینجور بودم کلی گریه میکردم افسردگی گرفته بودم ولی اومدم خونم بالای خونمون مادرشوهرم اینا میمونن خودم‌ نگهش میدارم تا صبح ۵ از ساعت ۵ صبح میدم براش تا بخوابم و خوابم تکمیل شه حوصلم بکشه نگهش دارم ولی واقعا سخته بچه داری 😭نمیدونم کی میشه بچه هامون ۴ و ۵ ماهشون زود شه راحت شیم😭😭❤️

مامان شاهان انشالله ‌که حالت بهتر بشه عزیزم‌

عزیزم بچه ت نفخ داره،ببر دکتر بهش قطره میده

الهی عزیزم انگار همین دیروز بودباردار بودی

خوش به حالت من که هیچکسی رو ندارم از روزی که باردار شدم تنهاییم بیشتر شد بچهام رو از روستا می‌بردم شهر مدرسه و کلاس ورزشی
دوهفته قبل از زایمانم سرویس برای بچه ام پیدا کردم
زایمان کردم داخل بیمارستان همه کارها با خودم بود تازه افسردگی بعد از زایمان هم گرفتم
اینو بگم همه فامیل خودم شوهرم اطرافم هستن اما هیچکس رو ندارم
شبا تا صبح بیدارم روزها دوتا سه ساعت می‌خوابم قبل قهوه میخورم تا بتونم کارهام رو انجام بدم
آبجی گلم انشالله چندماه دیگه این سختی ها کمتر میشه

پیش مامانتی

سوال های مرتبط