بعد از نیم ساعت تمرین
اصلا نفهمیدم چتوری خوابید

تصویر
۲۳ پاسخ

یا امام رضا توروجوت توروجوادت قسم میدیم فاطمه زهرا عزیز و شفا بده به خاطر دل مادرش انقدر زجر کشیده..

خیلی دوسش دارم دختر چش ابرو مشکی تو

عزیزم بجای پارچه مشکی لحاف بنداز

عزیزم با هر پستی که گذاشتی اشک ریختم حضرت زهرا رو به سر بریده حسینش قسم میدم که شفاش بده و هیچ مادری رو با پاره تنش امتحان نکنه،هر وقت برم حرم برای شفای فاطمه زهرات دعا میکنمو از صاحب اسمش میخوام شفاش بده

عزیزم سنو گرافی های که سر دخترت باردار بودی جواب هاشون خوب بود یا مشکل داشت،غربالگری هات مشکلی نداشت?

آخ ننه فداش 🥰

آخی عزیزم ‌
اون مشکی رو از رو بچه بردار توروخدا

خدایا دل این مادر و شاد کن به حق این شب عزیز

عزیزدلممم خسته شده حتما
چقد مظلوم میخوابن این فسقلی ها🥰🥰

ای جونم عزیزدلم
خسته شده دیگه🩵

سلام عزیزم انشالله خوب بشه گل دخترت مشکل چی هست؟؟

سلام عزیزم میشه درخواست بدی من امروز پرم خیلی براگا دخترت دعاکردم چون خودم هم برادرزاده مثل دخترشماس سخته خیلی سخته

عزیزم درخواست دوستیمو قبول کن

روی بچه هیچ وقت سیاه ننداز

مغزش کوچیک هست و اب داره سرش میشه حتمن جواب بدی خیلی زیادبرام مهمه

سوالم اینه توسونو نفهمیدن مشکل داره

سلام خوبی ایشالا گل دخترت پرنسس خو ب میشه

اخ خدایا چرا این بچه و‌مادرش باید زجر بکشن

ای جانم چقد خوشگله خداحفظش کنه

خدای من چشم ابرو مشکی♥️

الهی هروی زودتر نتیجه بگیری اجی🙏چجوری تمرینش میدی گلی؟؟

تمرین چی گلم

سلام عزیزم
میشه تو خصوصی برام پیام بفرستین

سوال های مرتبط

مامان محمد حسین❤️ مامان محمد حسین❤️ ۲ سالگی
سلام خانم گلا صبحتون بخیر
ادامه از شیر گرفتن پسرم 👇🏻
دیشب محمد حسین ساعت یک و نیم خوابید ، بعد دیگه تا ساعت چهار و بیست که اونم من بیدار شدم دیدم داره میره روی سرامیک ها کم کم ، داشت تو خواب غلت میزد و جاش خوب نبود یکم نق میزد منم سریع رفتم و جاشو عوض کردم و گذاشتمش روی تشک بعد دیدم مای بیبی پر شده گفتم عوضش کنم اذیت نشه تا صبح ، دیگه عوضش کردم و حین عوض کردم بچه خواب خواب بود ، مای بیبیشو از من گرفته بود با صدای آروم گفت اشغالی🥹یعنی ببرم بندازم اشغالی بعد بهش گفتم چشم مامان بعد سرعت گذاشتمش روی پاهام گیج خواب بود بچم بعد چند تا تکون مای بیبی از دستش افتاد و خوابید
بعد ساعت هشت باز گشنه شده بود نمی‌دونم یا تشنه بود داشت تو خواب نق میزد سریع شیر پاستوریزه ریختم توی شیشه چون دراز کشیده بود گفتم تو شیشه بدم بهش ( دوستان اصلا به پسرم شیر خشک ندادم فقط شیر خودمو خورده ) بعد همون‌طور که چشماش بسته بود شیزشو خورد و منم سریع کنارش دراز کشیدم و اونم دید کنارش خوابیدم ، چشماشو بست و ساعت هشت و ربع بود که خوابید 😊
امیدوارم این تجربه براتون مفید باشه مامان های عزیزم ❤️