۱۵ پاسخ

می تو خواهر یعنی یه جفت ممه فقیری دارم هیچی توش نیس عین کنه چسبیده به اینا شب تا صبح پونصد بار بیدار میشه بیدارم میکنه بدخواب میشم صبحا چاقو بهم بزنن خونم ذر نمیاد از اعصبانیت

منم روانی شدم..جرات نمیکنم بشینم همینک میشینم یاد شیرمیفته

شیر خوردن بخاطر حس وابستگی و آرامشی ک از مادر میگیرن البته من شیر دارم ولی همزمان هم خسته میشم هم لذت میبرم ک بچم آروم میشه ولی خیلی بد شده هر دوتاشو میخاد گاهی خودم بلند میشه میره سراغ دومی گاهی میگه وقتی سمت چپ خوابیدم خم شو سینه راستی رو بده

مامانا الکی نیس میگن بهشت زیر پای مادره فهمیدید خودمون چطوری بزرگ شدیم

وای خدایا چقدر حرف دل من بود 😭

عزیزم وضعیت دفعش چطوره؟

دختر منم همینطوره مثلا شامشو خورده میدونم سیره ولی باز هر سه ساعت برای شیر بیدار میشه منم نصفه شبا حرصم میگیره و از شیر دادن بدم میاد ولی همیشه آب کنارم هست بعضی وقتا اب مبخوره میخابه بعضی وقتا هم نه

وای عین دخترمن، هیچی نمیخوره یکسره شیر، غذاهم بخوره سریع میگه می می🥺🥺

من دکترش خیلی تاکید داره که بدم وگرنه بعد ۱سالگی میگرفتم .. اصلا هم عذاب وجدان نداره چند روز اذیتی داره ولی هم خودش راحت میشه هم شما ..ولی فکرکنم بعداز واکسن زمان مناسبی نیست چون بچه بهونه میگیره بزار یکم ازش بگذره بعد بگیر

چقد شبیه منی

عزیزم دقیقا نیم ساعت قبل خواب بهش غذا بده سیر میشه فوقش یبار اگ بیدار شه تا صب واسه شیر .و اینکه شیشه ی ابش بزار کنارش هر موقع بیدار شد اب بده بهش

بگیر زودتر خودتو راحت کن، من ۱۵ ماهگی گرفتم راحت شدم بخدا.درسته دلم تنگ میشه ولی یاد وابستگی اش میفتم که روانی ام کرده بود میگم خداروشکر گرفتم

بگیر زودتر خب‌.‌من‌چسب‌زخم‌زدم رو‌جفت سینه هام . شیشه نمیگیره اصلا؟

وای منم همینطورم ، همش فک میکردم من خیلی مادر بی حوصله ای هستم ولی واقعا خسته شدم از شیر دادن

دقیقا منم روانی شدم بیشترم شده ب جایی ک کم بشه غدا میخوره هز گلوش پایین نرفته میگه ممه

سوال های مرتبط