۶ پاسخ

اره امشب استکان چای داغ برداشته بود شانس اوردم رو خودش نریخته بود تو سینی خال میکرد من اشپزخونه بودم باباش ک بلندشده بود گوشیش به شارژ بزنه خودص رسونده بودخدابهمون رحم کرد .

منم دخترم همینه دیگه عادی شده واسم.چقدر میتونم حواسم بهش باشه.نمیشه اخه

هیچی‌نمیشه عزیزم نگران نباش نه اصلا اونطوری فک‌نکن بچه های این دور‌زمونه همینجورین یه‌کارایی‌میکنن‌که‌عقل‌جن‌هک‌نمیرسه ولی یکم‌مراقب‌باش‌نذار از‌چشمت‌دور‌باشه

اره خیلی تا چش باز میکنم کنار سماور داغه
تا چش باز میکنم انگشتاش لای کشو اینا مونده جیغ میکشه

من رفتم پوشکش پرت کنم با پشت سر افتاد کلا پیششم یه ثانیه رفتم فقط اصلا نمیشه چشم ازش برداشت

اره بچه هاى من همش كاراى خطرناك ميكنن ولى چيكار كنم تا يه لحظه ميرم اشپزخونه ميبينم يكى داره گريه ميكنه

سوال های مرتبط