دیگ کم آوردم از بس تیام گریه میکنه وقتی تنها میشه حتئ دسشویی میخوام برم مهمون دارم نمیزاره اشپزی کنم وابستگی دوس داره کسی پیشش باشه .خواهرم میگه از بس خوابیدی پیشش عادت کرده ب خودت چکار کنم نمیزاره ب کارام برسم تا کمی ازش دور میشم گریه میکنه احساس میکنم میترسه

ربطی به خوابیدن کنارش نداره ، همه بچه ها تو این سن همینن ، طبیعیه

منم همینطوره
از این اسباب بازیا هست ک حرکت مبکنه چراغ مبده و موزیکال هست از اینا قطار گرفتم پیششه هروقت میخوام برم اینو میزنم حواسش پرت میشه
ی موقع هایی در حد دسشویی ۲ ثانیه میزارمش جلو تلویزیون

پسرمنم دقیقاهمینه گاهی اوقات واقعاکم میارم یه دقیقه نمیتونم بلندشم به کاری برسم

دقیقا پسرمنم همینجوریه

عزیزم این بچه ۹ماه تو شکمت بوده و فقط صدای قلبت رو شنیده بعد تا ۶ماهگی فکر میکنه جزو مادرشه بعد شش ماه تازه متوجه میشه مادرش ازش جداست بخاطر همین بهت وابسته اس یکم دیگه تحمل کن مطمئن میشه هر رفتی برگشتی وجود داره اروم میشه

عزیزم همش بخاطر دندونه پسر منم پارسال همین جور بود

پسر منم همینه دیگه روانی شدم میخوام برم روانپزشک چون گاهی عصبی میشم جیغ میزنم روش