مامانا تا حالا شده برای منع یک رفتار نادرست فرزندتون، با گریه و بی‌قراری بی حَدش مواجه بشید و با وجودی که اطمینان دارید برای روال تربیت صحیح به اون کار نیاز بوده، ولی در نهایت دلتون بسوزه یا اصلا از تصمیمتون که منعش کردین پشیمون بشید؟؟؟؟؟
نمی‌دونم چقدر تونستم منظورمو برسونم....
مثلاً امشب رایبد یکساعت تمام تو اتاق خواب تاریک چشمش به صفحه گوشی روشن بود که اینکار برای خودمونم ضرر داره چه برسه بچه دو ساله، چندین بار با ملایمت و ملاطفت سعی کردم گوشی ازش بگیرم اما نداد، در نهایت مجبور شدم گوشی خودم از دستش بگیرم، این بچه نیم ساعت بی وقفه گریه کرد، هق زد، جیغ زد....
در چنین شرایطی پدرش زود تسلیم میشه اما من گفتم تا صبحم گریه کنه از گوشی خبری نیست، به دو دلیل یکی اینکه عادتش میشه و اینطور پیش بره باید تا ۳ سالگی براش عینک بگیریم بغیر از عوارض دیگه، دوم اینکه یاد میگیره با گریه و پافشاری به خواسته های نامعقولش دست پیدا کنه و این دیگه فاجعه اس😒
در نهایت بچه ام با هق هق خوابید، اما دلم آشوب، قلبم براش جریحه دار شده، خصوصا وقتی می بینم تو خوابم گاهی ی هقی میزنه، میگم شاید خیلی سختگیرانه عمل کردم😔 طفلکی بچه ام🥺
البته قبل از خوابش کلی نوازشش کردم و بوسیدمش اما بازم برای جدیتی که به خرج دادم ناراحتم و عذاب وجدان دارم😥
نظرتون چی؟🥺

تصویر
۱۴ پاسخ

امشب گوشی و از دستش گرفتی و با گریه خوابید اکه همین روال و ادامه بدی میفهمه حتی اگه گریه هم بکنه خط قرمز شما گوشی ندادنه.به‌شرطی که از این به بعد هم قاطع نه بگی بهش.
باید قاطع باشیم تو تربیت و بچه باید خط قرمز ها و قانون های خونه رو بدونه و بفهمه.و الان که کوچیکن با تمرین و تکرار ملکه ذهنشون بشه.
متأسفانه در مورد گوشی همش دست ما میبینن و ترغیب میشن.باید سعی کنیم وقتایی که بیدارن کمتر دستشون بدیم.یا وقتی گوشی خواستن حواسشون پرت کنیم.
مرد هام معمولا کوتاه میان باید باهاشون صحبت کنیم.

ای جانمممم عزیزم🥺 چقدر خوب گفتی آره پیش اومده خیلی الان خودتو ناراحت نکن دقیقا درسته چون یاد میگیره با گریه همچیو بدست بیاره از فردا که بیدار شد گوشیتو بزار یه گوشه و باهاش بازی کن اینجوری امشبم فراموش میشه برات به فردا فکر کن✨🫠 گوشی خیلی جذابه دیگه برای کودکان که بیشتر بهترین راه حلش اینه که خودتونم جلوش دستتون نگیرین چون ما الگوی بچه هامونیم و با چیزای دیگه سرگرم بشه تا جذابیت گوشی کمرنگ تر بشه❤️

از اول نباید عادتش میدادی از فردا تایمش را کم کم ،کم کن یک رب یک رب بیا عقب تا کلا از سرش بیفته بچه دوستم یه طرف صورتش فلج شد یکی دیگه چشمش کرم آورد بچه داداشم اب چشماش خشک شده .سعی کن با بازی فکری سرگرمش کنی ببرش،خونه بازی پارک ‌باهم آشپزی کنید .کلت گوشی واسه بچه کوچیک سمه

کار شما درسته اگر درمقابلشون کوتاه بیایم تو این جور مواقع تربیتشون افتضاح میشه بهترین کارو کردین درسته آدم دلش برا جیگر گوشه اش میسوزه و دلش نمیخواد اشکش دربیاد اما برای تربیت و راحتی آینده خودشون لازمه

دیگه الان ۲ سالشون هست، کم کم باید جدیت و قطعیت رو هم ببینن
به نظر من کار اشتباهی نکردی
درسته گریه کرده ولی این گریه الان از آسیب های بعدی بهتره

با رفتارتون موافقم. بچه ها به والدین مصمم اما مهربون نیاز دارن،هر زمانی نه گفتی تا اخرش برو توی کار پرورش،برگشت به عقب نداریم، من هم چنین شرایطی داشتم الان پسرم میدونه اگر بگم نه،یعنی نه و دیگه گریه نمیکنه

آره منم گاهی اوقات پیش میاد میزارم خوب گریه کنه ولی خدا رو شکر اخلاقی که داره پنج دقیقه نشده میاد میگه مامان معذرت منم بهش میگم بخشیدمت این کار زشت رو نباید انجام بدی میگه باشه و تمام میشه این ماجرا گریه

باید حواس بچتو پرت کنی شده با خوراکی یا بیرون بردن یا هرکاری که دوست داره گوشتو برداری به نظر من درست نیست بچه اینقدر گریه کنه من خودم اینکارو میکنم وموفق میشم گوشیرو بدون گریه ازش میگیرم

برای منم پیش اومده به گریه وزاری هم کشیده شده خودشو میکوبه رو زمین ولی من کار خودمو میکنم میگم نه اصلا بعد از چند دقیقه حواسشو به چیز دیگه ای پرت میکنم وکلا یادش میره اون لحظه...اما نمیدونم چرا یاد نمیگیره دوباره فرداش روز از نو روزی از نو ........

کار درست همینه ک پای تصمیم و حرفاتون بمونین
ولی گوشی چون جذابه با پیشنهاد جذاب تر ازش بگیر
مثلا گوشی بده بیا قلقلک بازی
یا اصن ببین پسرم گوشی شارژ تموم کرد بده بزنم ب شارژ
و.....

سلام مامانای گل وقتتون بخیرباشه
من چندسالی هستم که قران وانواع چهله برای رفع حاجت سلامتی وهدبه به رفتگان و...میخونم یک خانمی اینجارومعرفی کرد بهم گفت هم جنس های خودت  داخل این اپلیکیشن هستند برای خرج روزمره زندگیت شایدفرجی بشه ازنظرمالی حتی به نون شب میمونیم
حالا هرکدومتون به هردلیلی نمیتونیدقران بخونیدویادعابخونیدبگید من براتون انجام میدم ثواب داره باورکنید به گردنم نگه نمیدارم وبااین وضعیتی ک دارم حتما میخونم براتون

منم یه وقتی جدی برخوردمیکنم یکمی گریه میکنه اروم میشه بهش میگم بیاصحبت کنیم باهاش حرف میزنمومیگم کارت بدبودنبایدانجام میدادی الان یوقتایی خودش نگاهم میکنه میدونه کارش بده میگه نه نه

آره من زود تسلیم میشم اصلا طاقت ندارم دودقیقه هم گریه کنخ

دقیقا پسر منم همین مشکلو داره الان مجبور شدیم به زور ازش برداریم یایه راه دیگه که هست مثلا میگم یک دقیقه بازی کن بهت گفتم گوشی بزار کنار بیشتر وقتا قبول میکنه ولی بعضی وقتا مجبورم بگیرم ازش گریه میکنه بعد اروم میشه

سوال های مرتبط

مامان ارغوان مامان ارغوان ۲ سالگی
مامان ها دخترم داره ۶ ماه میشه اما همچنان روزا گریه داره و بی قراره! یعنی وقتی میزارمش زمین و یا از پیشش پا میشم جیغ و گریه راه میندازه! کبود میشه از گریه! مگه میشه ۶ ماه تمام بچه بی قرار و گریه زاری کنه! بخدا بریدم دیگه،جونم دراومده! روزی هزار بار کفر میگم و پشیمونم از دنیا اوردنش!! امروز هم پریود شدم هم از دیشب بی خواب و خسته کلا روزم رو بد شروع کردم با بدن درد و سر درد، سر دختر بزرگم داد زدم و حتی ۲ تا زدم به پشتش!خیلی گریه کردم،خیلی پشیمونم از مادر شدن! ارزوی مرگ میکنم برای خودم بعدش میگم بچه هام چی میشن و زیر دست کی بزرگ میشن!! توان پریتار گرفتن و کمکی رو ندارم،هزینه هامون خیلی بالاست!
خلاصه داغونم،کاش اصلا بچه نداشتم یا که حداقل همون یکی کافی بود!بدن ام رو به تحلیل رفتنه😑🥺!خستم،هیچ جا نمیتونم برم،نه ورزشی،نه معاشرت و مهمونی، هیچی هیچی!این همه درس و معاشرت و کار رو بستم گذاشتم کنار به خاطر بچه ها فقط!اصلا ارزش نداشت این همه چیز رو از دست بدم که چی !بهترین عمر و لحظه هام داره با لجبازی بچه،جیغ و گریه و خستگی هاش میگذره! الان ۶ ماه میشه خونه مادرم نرفتم،۳ تا کوچه پایین تره اما اینقدر که کار میریزه روزا سرم...
با شوهرمم رابطه ام بهم ریخته،به کوچیک ترین حرفش و کارش حساس شدم! حتی فکر طلاق میاد سرم!از قبل بچه با هم سر موضوعی مشکل داشتیم اما الان حساس تر شدم و واقعا تحملش رو ندارم دلم میخواد دیگه نبینمش،نباشه تو زندگیم... هیچ وقت اینقدر حس درموندگی نکرده بودم تو زندگیم!!
مامان **HANA** مامان **HANA** ۲ سالگی
ببین اردشیر رستمی درباره فرزند پروری چی گفته و چقدر قشنگ
➕ امشب خیلی آروم در گوشی بچه‌م گفتم: "خیلی دوستت دارم عزیزم"
یهو یه سیلی به صورتم زد...
با صدای نازکش داد زد: من عزیزم نیستم!
بعد اسم خودشو تکرار کرد و روی زمین افتاد و شروع به گریه کرد.

➕ به شوهرم که اون طرف اتاق بود نگاه کردم هر دو می‌دونستیم که این رفتاراش ربطی به "عزیزم" صدا زدنش نداشت.
اون به گریه کردن احتیاج داشت.این رفتاراش به خاطر روز طولانی، دوستای جدید و روال تازه‌اش بود.
مربوط به لحظاتی بود که امروز به بغل ما نیاز داشت اما ما پیشش نبودیم.
در نهایت این گریه‌هاش، به دلیل خستگی‌اش بود و نیاز داشت که کمکش کنم تا خوایش ببره.

➕ به جای اینکه ازش به خاطر سیلی‌ش عصبانی بشم، اسمش رو صدا زدم و گفتم:
روز سختی داشتی، بذار بهت کمک کنم تا بخوابی. در حالی که لکه می‌زد و جیغ می‌کشید
بردمش توی اتاقش توی تخت خواباندمش و کنارش دراز کشیدم.
آروم زیر لب زمزمه می‌کردم و پشتش رو ماساژ می‌دادم تا اینکه توی بغلم خوابش برد.

➕این همون فرزند پروری واقعیه.
این بدرفتاری‌ها جیغ زدن‌ها، لگد زدن‌ها و...
باید درک کنید که تموم این رفتارها تنها راهیه که بچه‌تون می‌تونه به شما بگه:
"به من کمک کن"

➕ امشب به نظر ایده‌آل نمی‌رسید:
یه سیلی به صورتم خورد بچه‌م بدون مسواک زدن خوابش برد و همه‌مون کمی تحت فشار بودیم و این هیچ اشکالی نداره.
امیدوارم وقتی بزرگتر بشه یادش بیفته که چطور از پس این شب سخت بر اومده.
امیدوارم بتونه به خودش محبت کنه و برای خواب بعد از یه روز سخت به خودش زمان بده و
برای بدنش ارزش قائل باشه.