دیشب پسرم الکی بیقرار بود نمیخوابید خیلی کلافه شدم خوابم میومد ،چند بار سرش داد زدم ،حتی از شدت بیخوابی عصبی شده بودم اون لحظه دلم میخواست بزنمش😔ولی خودمو کنترل میکنم ،ولی سرش یکی دوبار داد زدم ولی اون طفلی فک میکرد دارم باهاش حرف میزنم میخندید🥲امروز خیلی عذاب وجدان داشتم از خودم بدم اومد
ای کاش اینروزا زود بگذره بزرگتر بشن..

عزیزم چاره نیس تازه فکر کن من بچه چهارممه با کلی کار و مسوولیت دست تنها هم هستم تو صبرتو ببر بالا خدا هم بهت توان نیده گلم

دیگه از بیخوابی اعصاب برا آدم نمیمونه برای همه پیش میاد

اون بچه کاملا محتاج به شماست... هیچی از خودش درک و شعور نداره و وابسته ی شماست. ما باید درکش کنیم

بگردم...درکت میکنم شدید...اما اونا گناه دارن چیزی نمی‌فهمن ..تمام این ها بخاطر اینه که همسر همراهی نمیکنه و مادر خسته میشه... میگذره این روزها

مثل من .شبی خواب بود گریم گرفت و چقدر معذرت خواهی کردم ازش و گفتم خدا منو ببخش

توکه بیقرار باشی اون بدتر میکنه.
گناه داره سرش داد نزن.خودتو کنترل کن عزیزم.چیزی قرار نیست تغییر بهتری بکنه.بزرگتر هم بشن بازم شلوغ کاری خودشونو دارن.به این فکر کن که شیرینن.نه اینکه از قصد اینکارو بکنن تو رو حرص بدن‌
اقتضای بچگیشونه.تحمل کن و خودتو عوض کن خواهر برای سلامت خودت و بچت.

عزیزم کاملا درکت میکنم منم چندبار بخاطر بی قراری زیاد دخترم سرش داد زدم و بعدش ب شدت پشیمون شدم😔😔😔😔