سلام حالم خرابه باز مث همیشه خیلی دلم گرفته هر طرف و هرجا خاطرات امیرعلی پسرم هس وقتی یادش میفتم دلم آتیش میگیره بدترین درد دنیااا دلتنگیه که بیشتراز این نمیشه تحمل کرد ‌بغض گلوم میگیره نفسم بند میاد
خونه داداشم اومدم دلم داره میترکه یاد اون روزااا افتادم که خونه داداشم تامیومدم به محض اینکه امیرعلی میزاشتم زمین میرفت سمت عروس هایلندی و آکواریوم ماهی هاااا خیلی دوست داشت بعد اسرار کردجوجو میخوام یکی از عروس هلندی های داداشم برا امیرعلی گرفتم خیلی بهش وابسته شده بود مدام باهاش بازی می‌کرد در قفس باز می کرد تا عروس هلندی بیرون بیاد میرفت دنبالش دم عروس هلندی می‌کشید پسرم ذوق میکرد اما همسرم گفت عروس هلندی خیلی صدا میده همش به دست میگیره مریض نشه فروختش طفلی پسرم چند روز همش سراغ جوجو شو می‌گرفت بهونه گیری میکرد بمیرم براش کاش میشد به دوسال قبل زندگیم برمی گشتم اون روزها و لحضه هایی که امیر علی پیشم بود زندگی قشنگ و شادی داشتیم ولی دیگه هیچی مثل قبل نمیشه بعد رفتن امیر علی زندگی برام جهنمه.
متنفر و دلگیرررم از دنیااااااا .

تصویر
۱۵ پاسخ

بمیرم برات خیلی دلم گرفت خدا بهت صبر بده نمیدونم چی بگم

خداوند به دلت صبر بده ولی دوتا بچه ی دیگه داری به اونا برس عزیزم

😭😭🖤🖤💔💔

سلام خدا بهت صبر بده چرا از دستش دادی

🥺🥺🥺🥺🥺🥺

ای وای مادر قربون دلت خدا دوتا بچه های دیگتو حفظ کن برات. میدونم دلتنگی اما گل پسرت الان تو بهشت داره با بچه ها بازی میکنه پیش خدا حالش خوبه عزیزم. اگه امکانش هست برو پیش یه روانشناس دوره ی سوگواری بگذرون عزیزم چه میشه کرد این دنیا محل گذره هیچکس اینجا تا ابد نمیمونه

الهی خانم فاطمه زهرابه دلت صبرعنایت کنه عزیزدلم آمین برای صبردلت صلوات میفرستم الهم صلی علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم.

گلم میشه بگی امیرعلی چش بود؟چرافوت کرد؟

خدابه دلت ارامش بده

خدا به دلت صبر بده خیلی سخته😔😔😔

خدا بهت صبر بده و خودش کمک کنع دلت اروم شه

عزیزم خدا بهتون صبر بده گلم

خدا صبرتون بده..
فقط همین یه بچه رو دارین؟؟؟

واقعا روزگار خیلی بد تا میکنه .

خدا به دلت صبر بده خواهر، اما به حکمت خدا شک نکن، به خودش پناه ببر تا آرومت کنه، مثل همیشه قوی باش و برا بچه هات مادری کن عزیز

سوال های مرتبط

مامان M&N مامان M&N ۱۵ ماهگی
باز دلم مث همیشه گرفته فقط دلم میخواد گریه کنم که هیچ تاثیری نداره آروم نمیشم از غم و ناراحتی شیرم خشک شد
همش میگن پسرت رفته بر نمیگرده چرا خودت و ناراحت میکنی عذاب میدی خب چکار کنم دست خودم نیس همش بخاطر دلتنگیه یاد خاطراتش میفتم دلم آتیش میگیره بعد ۵سال با کلی ذوق وشوق باردارشدم ۹ماه بارداری پر از استرس همش خونریزی داشتم که مبادا بچه چیزییش بشه بعد نصف شبی کیسه آبم ترکید زایمان سختی داشتم وقتی بغلش گرفتم کل سختی ها فراموشم شد امیرعلی شادی و خوشبختی آورد به زندگیم بعد یکسالگی زود به زود مریض میشد هیچ دکتری تشخیص نداد نفهمید که درد بچه چیه که درمان میشد .
تو یه لحضه حالش بد شد و بیمارستان حالش بحرانی تر شد صبح که شدنفس های آخرش و کشید و پرواز کرد رفت 😭😭😭😭 سه سال زحمت اون همه خاطراتش چطور تو ۵ ماه بیخیالش بشم آروم باشم کنار بیام .
وقتش نبود پسرم به خواسته هاش نرسید دوست داشت بدو بدو بازی بکنه بپر بپر کنه که میگفتم بزرگتر بشی خیلی زود از پیشم رفت داغش وگذاشت تو دلم
خیلی نا امید شدم از زندگی و دنیاااا خستم ادامه زندگی برام سخته دیگه دارم کم میارم نمیتونم تحمل کنم بدون امیرعلی و خنده هاش دنیا برام جهنمه .🖤💔
مامان M&N مامان M&N ۱۵ ماهگی
سلام باز دلم بدجور گرفته بعد رفتن پسرم زندگی برام معنایی نداره دیگه هیچی مثل قبل نمیشه هر روز درد و غصه هام بیشتر میشه کاش منم با خودش می‌برد رفت منو تک و تنها گذاشت بدون اون ادامه زندگی خیلی سخته اما مجبورم بخاطر این دوتا بچه هام هنوز کوچیکن بهم احتیاج دارن کسی نیس که مث من ازشون مراقبت کنه ای خدا جون منو میگرفتی چرا امیرعلی و ازم گرفتی سه سالش بود خیلی کوچیک بود باید زندگی می‌کرد بچگی میکرد به خواسته هاش می‌رسید دلم آتیش میگیره وقتی یادم میفته که میگفت برا تولدم کیک بزرگ بگیر با کلی بادکنک های رنگی خیلی ذوق داشت برا تولدش برنامه ریزی میکردم
یازده روز به تولد سه سالگیش مونده بودکه یکدفعه استفراغ اسهال شد بیمارستان بستری شد ۸صبح تموم کردپر کشید و رفت جلو چشمام توبغلم زمین و آسمون سرم خراب شد .😭😭😭😭
طفلکی تولد سه سالگیش و ندید نتونست با داداش کوچیکش بازی کنه باهم کلی خیال پردازی کرده بودیم حالم خیلی بده بعد کلی سختی که کشیدم پشت سر گذاشتم تازه همه چی داشت خوب پیش می‌رفت چرا اینجوری شد دلم پر درده قلبم شکسته جاش خیلی خالیه خیلی دلتنگشم 😢😢🖤🖤💔💔
عکس تولد دوسالگیش گذاشتم اون موقع هم دوهفته مونده بود به تولدش که ریه سمت چپ گفتن درگیره چهار روز بستری شدخدا عمر دوباره بهش دادحالش خوب شد مرخص شد گفتم پسرم قوی هس با بیماری ها مبارزه میکنه چیزییش نمیشه تنهام نمیزاره این اواخر خوب بود مشکلی نداشت ناگهانی رفت که رفتنش نمیتونم قبول کنم باهاش کنار بیام .
خیلی دوستت دارم امیرعلی پسر قشنگم عزیز دلم پسرنازم کاش به خوابم بیاد بگه مامان نگرانم نباش حالم خوبه خوشحالم یه دل سیر ببینمش 😪🥲😭
مامان جوجه ها مامان جوجه ها ۳ سالگی
سلام خانوما یه سوال دارم اگه یکی پیش بچه شما گاهی وقتا حرفای بد بزنه شما چیکارمیکنید؟همسرتون چیکارمیکنه؟
من یه دونه برادردارم قبلا هم اینجا گفتم که اخیرا خیلی بداخلاق شده وداره همه رو اذیت میکنه، بچه ی منو خیلی دوست داره اگه یهو بچهه م جلوش زمین بخوره با من دعوا میگیره که حواست کجاست وقتی میرم خونه مادرم ،اگه گوشی دست بگیرم یا گرم حرف بشم بپه شروع کنه به بازی های خطرناک،مثه از مبل بالا رفتن ، داداشم به من تذکر میده که حواست به بچه باشه درشرایطی که خودشم حواسش هست یعنی تا وقتی توی اتاق خودش نباشه حواسش به بچه ی منه، بچه هم اگه بره اتاقش دست از کارمیکشه باهاش بازی میکنه براش شعرمیخونه، ولی از قدیم یه مشکلی بوده اونم اینه که بچه رو زیادمیبوسه اوایل خیلی سروصورتشو بوس میکرد پوست بچه قرمز میشد چندین باربهش گفتم ریش تو بچه رو اذیت میکنه ماهم دست وپاش رو میبوسیم، چندباربا من بداخلاقی کرد که توبه بچه یاد دادی بگه دایی منوآخ میکنه چون بچه رو فشار هم میده،ولی من یادش ندادم بچه خودش اینجوری میگه یا قبلا که حرف نمیزد از دستش فرارمیکرد، دیشب مادرموداداشمو یه دختردایی م که چندوقته خونه م نیومده حدودیه ساعت اومدن خونه ی ما، موقع اومدنشون برق رفت، وپسرمن با پدرش پایین بود چهارطبقه رو بدون آسانسور اومدن توی تاریکی بالا، کل مسیربردارم سعی کرده بود دست بچه رو بگیره که نیفته بچه هم طبق معمول دستشو نداده بود رسیدن پاگردآخری دیدم داداشم دیگه کلافه ست بهش میگه به خدا می افتی خیلی تاریکه بیا دست منوبگیر