۱۲ پاسخ

زیاد حساس نباش بچه ها تو بچگی هرچی بیشتر داشته باشن تو اینده چشم و دل سیر میشن نگران نباش خدا برات حفظشون کنه

عزیزم حرف شما هم منطقیه کار همسرتون هم چون بچه باید از پدر و مادر انتظار داشته باشه نه از هیچ کس دیگه
این کارش باعث میشه پسرتون تو اینده با پدرش دوست باشه و هرچیزی خواست بهش بگه وسایل بازی خواسته طبیعی بچه ها هست بزار تا بچه هست کیف کنه و خدا روزی همسرتون رو بیشتر کنه کت مثل کوه پشت پسرشه

عزیزم میشه درخواست بدی پرم

دقیقا منم میگم هرچی میخادمیخره وخودش بیشترازپسرم علاقه ب اسباب بازی ایناداره هرجامیره میخره دیگه پسرم عادت کرده تاباباش میخادبیادمیره دم در منتظره چیزی بده یادستشونگامیکنه منم میگم نکن نخرهرچی میگه میگه بابای من نکرده ارزوبدلم بذارفردا خدانگرده من چیزیم شد بگه ندیدم نکرده بابام

بچه های فامیل ما ام اینجوری بودن
یه بار به مامانشون گفتم یاد بده گاهی اوقات نمیشه همه چیز رو ادم داشته باشع برگشت گفت عادت کردن گفتم خو شاید یه بار پول نداشتی این ناراحت شد
و الان دقیقا پول ندارن ورشکست شدن😑ادم بچه رو نباید بد عادت بده حرف شما صحیحه👌

شوهر منم همینجوریه تا جایی ک خبر داشته باشم نمیذارم ولی بعضی چیزارو بمن نمیگه میخره

حالا من‌باید التماس شوهرم کنم که تورو خدا یه چیز کوچیک هم‌شده بگیر واسه بچه🤭🤭🤭سخت نگیر

شوهرمنم همینه ،پسرم هرچی بخواد براش می‌خره منم ذوق میکنم ،بذاربخره چرانخره ،ماها عقده ای شدیم بسته دیگه ،بذاریم این بچه ها لذت زندگی رو ازالان حس کنن من خودم تنها بیرون میرم از من چیزی نمیخواد از اسباب‌بازی رد میشیم نگاه میکنه بابا ،یعنی بابا باشه برام بخره منم میگم آره بابا بخره

خیلی خوبه که براش فراهم میکنه همسرمنم اینطوریه منم بعضی وقتا ناراحت میشم بعد میبینم حق داره میگه خودمون اذیت شدیم نمیخام پسرم اینطوری بشه به وقتش درست میشه نگران نباش خدا حفظشون کنه برات پدرو پسرو

آره خب این عادت تو سرش میمونه، به مرور خواسته هاش بزرگ تر هم میشه.

خوبه که داره و سریع براش میخره ،اما خوب نیست از الان فکر میکنه هر چی بخواد باید داشته باشه
خدا حفظش کنه برات

ای خدا زنده باشه

سوال های مرتبط

مامان امیر مامان امیر ۱ سالگی
براتون پیش اومده بچتون رو دعوا کنید؟ بچه من خیلی اذیتم میکنه گاهی دعواش میکنم بعدش عذاب وجدان میگیرم، از یه طرفی تز این رفتارش ناراحتم ک خیلی به باباش وابسته اس اصلا منو دوس نداره انگار ازم متنفره با اینکه باباش هم گاهی دعواش میکنه،باباش خونه بودنی من بیشتر اذیت میشم هی میچسبه بهش باباشم هی سر من غر میزنه،مثلا از خواب بیدار میشه نمیاد سمت من با گریه میره پشت در گریه میکنه باباشو میخواد بهش میگم شب میاد همینجوری بهونه میگیره،باباش بره بیرون چنان گریه میکنه ولی من صدبارم جلو چشمش برم مهم نیست براش،باباش از بیرون میاد میدوعه بغلش ولی من برم بیام اصلا نگاهم نمیکنه میدونم بچه اس ولی واقعا دلم از این کارش میگیره چرا نباید بچم منو دوس داشته باشه😔حتی نوزاد هم بود بغلش باباش آروم میشد بغل من نه😒نصف شبم تو خواب گریه میکنه با انگشت باباشو نشون میده ک بره بغلش،این همه زحمتشو میکشم قربون صدقه اش میرم ولی انگار نه انگار،حتی میگم بیا بازی کنیم دوس نداره😒اگه باباش سرکار نمیرفت این اصلا سمت من نمیومد، بهم حق بدین حق دارم ناراحت باشم،از الان این همه وابسته اس فردا روز ک بزرگ بشه باباش با خودش ببره فوتبال دیگه کلا منو یادش میره😔آخه باباش مربیه هی میگه بزرگ بشه هر روز با خودم میبرمش،از طرفی دوس ندارم مدام پیش باباش باشه چون اصلا دوس ندارم اخلاقش مثل اون بشه
مامان امیر مامان امیر ۱ سالگی
بچم خیلی اذیتم میکنه از خیلی اونورتر اصلا هر روز قرص سردرد میخورم خیلییییی جیغ میزنه خیلی گریه میکنه سر هرچیزی باورتون میشه غروب شده من ناشتام هنوز نمیزاره هیچکاری بکنم😔پدرمو درآورده روزی صدبار اشکمو درمیاره غذا ک نمیخوره خودشم مدام گریه و بهونه میگیره،یکسره ام بهونه باباش رو میگیره یهو میبینی خوابیم با جیغ بیدار میشه میره پشت در ۷ صبح دنبال باباش میگرده چشمش رو ک باز میکنه گوله گوله اشک میریزه میگه بابا،باباش اومد خونه ولی همینطوری پدر دراورد بدتر اذیت میشم وقتی میاد،پسرمو برده بودم حموم باباش برد حیاط آب بازی کرد کل لباسش سرتا پا خیس شد هرچقد گفتم آب نده انگار به دیوار میگم حالا میترسم مریض بشه چون از حموم آورده بودم شوهرمم خیلی بی فکره بچه مریض میشه عین خیالش نیست میره حیاط میخوابه پدر من درمیاد هر چقد میگم اینکارو نکن بدتر دعوا راه میندازه،حالا بچم خیس شده میخوام بیارم لباس عوض کنم مگه بچم میاد همینجوری گریه میکرد نذاشت تا یک ساعت لباس عوض کنم، باباش کارهای ممنوع میده بازی کنه اینم باباشو دوس داره از من متنفره