۱۳ پاسخ

منم هستم

تک فرزندی ازنظرمن اشتباه محض.

منم هستم🤚

من دو دلم 😐

عزیزم من تک فرزندم
این کار برای پدر و مادر راحت تره قطعا
اما هرچی بچه بزرگتر میشه تنهاتر میشه
به نظر من که خودم تک فرزند بودم
اگه پدر و مادر از نظر روانی و عاطفی و مالی در حد خوبی هستن
بهتر اینه بچه رو تک فرزند نگاه ندارن
چون با این دیدگاه در آینده ای نه چندان دور شاهد از بین رفتن دایی و خاله و عمه و عمو خواهیم بود و اینکه بچه رو هر کاری کنی همیشه احساس تنهایی باهاشه

👌 من

من هستم ولی خیلیامیگن خوب نیست نمیدونم دودلم تصمیم درست ونمیدونم چیه اگ بمن باشه همین مهرادکافیه هرچی دارن ب پاش میریزم ولی بازشوهرم دختردوسداره دوسدارم به دخترداشته باشم
دیگه دودلم فعلاتصمیم درستی نگرفتم

چه عجبی یکی پیدا شد

من

من ولی شوهرم موافق تک فرزندی نیست

به نظر من تو این مملکت اگه توانایی مالی عالی و توانایی ساپورت و تامین فرزندت در آینده رو نداری حق نداری بچه بیاری
الان وضیت خودمونو ببینید چقدر دهه شصتی زیاده چقدر امکانات کمه برامون
کنکور به سختی فبول شدیم
به سختی درس خودندیم و ارشد گرفتیم به امید کار ولی نشد
اگه پدر من بجای ۴ تا ی دونه داشت الان اون یدونه تامین بود برادر و خواهر چه فایده داره وقتی تو مستاجری و خونه با شرایط تو نیست
برادر و خواهر چه فایده ای داره وقتی بزور با کارگری خرج خونه رو کار میکنی و هر کی سر زندگیشه
بخدا برادر خواهری فقط اینکه ی چند ساعت کنار باشی بگی و بخندی و ی ذره پیش بیفتی حسودی میکنن و عقب بیفتی شادی میکنن که محتاجشون باشی

نظر من و همسرم تک فرزندیه خداروشکر تنها تو همین قضیه هم عقیده ایم😂😂😂
ان شاءالله خدا بچه همه رو نگه داره کنار اونا بچه منم برام حفظ کنه

تک فرزندی بنظرم بهترین حالت هست و تصمیم قطعی من تک فرزندیه.

سوال های مرتبط

مامان النا مامان النا ۳ سالگی
مامانا بیاید به من بگید جای من بودید به هم میریختید یا نه؟!
بچه من که دنیا اومد من کارمو ول کردم نشستم خونه بچمو نگه دارم مامانمم اصلا کمک نمیکرد فقط ده روز موند خونمون و رفت که رفت با اینکه بچه من خیلییییی اذیت میکرد خودم خیلی مشکل تو زندگیم بود اصلا براش مهم نبود اصلا نمیومد کمک خونشون هم میرفتم فقط یه غذا میپخت میزاشت جلوم اصلا بچمو نگه نمیداشت .
حالا الان بچه داداشم دنیا اومده هر یه روز درمیون یا میرن خونش بچه رو نگه میدارن زن داداشم کا خونشو برسه یا بچشو میارن خونشون که زنداداشم استراحت کنه.
خدایی من خیلی به هم میریزم چطور اصلا به من کمک نکرد... در حالی که شرایط من فاجعه بود ، شرایط زنداداش من خیلی بهتر از منه...
هر دفعه زنگ میزنه میگه بچشو اوردن نگه دارن کلا روز من خراب میشه یکی دو روز به هم میریزم...
واقعا موندم چیکار کنم
به مامانم گفتم فقط به من نگو بچه اونو نگه میداری من به هم میریزم...
کلی شروع کرد منت تک تک کارایی که تو اون 24 سال که خونشون بودم کرده رو سرم گذاشت