۲۲ پاسخ

من دختر دوست داشتم، اما حسم از همون اول میگفت پسر میشه و پسر شد
اما الان خیلی خوشحالم که پسر شده و خیلی دوستش دارم☺️

دعا کنین به سلامتی و موقع خودش به دنیا بیاد، جفتم پایینه یکم نگرانم کرده😉

عاشق دخترم ولی بچه اول دوست دارم پسر باشه نمیدونم چیه

پسره برام واقعا فرقی نداشت چی بشه خودم و شوهرم فقط میگفتیم سالم باشه

من دختره
یسر پسر دارم دومی هم دختره

دوس داشتم اولی پسر باشه
دومی دختر
اگ حوصله داشتم و بچه هام آروم بودن
سومی هر. چی شد شد

خداروشکر اولی دختره دوسش دارم 😁🌹

جفتمون پسر میخاستیم پسر شد

حسم میگه دختره هنوزم جنسیتش معلوم نیست ولی همیشه دوست داشتم بچه اول دختر باشه خودم بچه اولم همیشه هوای مامان و بابامو دارم به داداشم کمک میکنم
پسرم باشه باز عاشقشیم 😍

عاشق دختر بودم از زمانی ک ازدواج کردم همش دوسداشتم اولین بار ک بچه دار شدیم دختر باشه و وقتی فهمیدم باردارم حسم فقط میگفت دختره و ی دخمل ناز دارم 😍🩷

دختره یه دختره ناز از اولم ته دلم می‌گفت دختره اما اطرافیان میگفتن نه پسره رفتم سونو گفت دختره 😍♥️قلب منه

من بچه دوممه و شوهرم دوس داشت دومی دختر بشه چون اولی گل پسره. و الانم دختر شده و لحظه شماری میکنم برا دیدنش

من از اول شوهرم گفت امسال ازت یه دختر میخوام اون کلا میگفت دختر منم دختر دوس داشتم ولی میگفتم فقط سالم باشه
با این که همه علایمم پسر بود ولی خدا دلمونو نشکست یه دختر شیطون گذاشت تو دلم که همش استرسشو دارم تا بیاد

دختر دوست داشتم و دخترم شد خدا خودش بهم هدیه داد قربون خدای مهربونم برم .

پسره صلاحه خدایه دیگه همین ک سالمه هزاران بارشکرشو میگنم 💙😍💖

پسره همیشه دوست داشتم بچه اولم پسر بشه😍😍

من شوهرم از اول می‌گفتیم پسر خداروشکر پسر بود چون داداش نداشتم دوست داشتم بچه اولم پسر بشه

من یه پسر دارم تصمیم گیری برام خیلی سخت شده انشاللا اول از همه تنش سلامت باشه
ولی خب اگه پسر بشه خوشحال میشم چون پسرم رفیق و همبازی خودشو پیدا می‌کنه و باهم بزرگ میشن
ولی دخترم خیلی دوست دارم که بشه همدم خودم 🥹

منم پسره

پسر💙 از همون اولم حس میکردم پسره

از همون اول ته دلم افتاده بود ک بچم پسره و درستم دراومد❤️🥰

من ی مادرم وبرام هیچ فرقی نمی‌کرد که فرزندم پسربشه یادختر خلاصه بچه اول ودومم دختر شد اطرافیانم با حرفاشون خیلی دلمو شکوندن خیلی تیکه مینداختن که هرکس دختر داره فرزند محسوب نمیشه تو اولا دخترا روبگور میکردن ودختر میره عروس مردم میشه وحتی فامیلی پدرشو حفظ نمیکنه اوایلی حرفای دیگه من افسرده شده بودم ولی شوهرم همیشه میگفت خداروشکر بابت دخترام ازجونش بیشتردوسشون داره خلاصه چندسال گذشت تا اینکه ناخواسته باردارشدم ازقضا حرم شاهچرا درشیراز بودم دخیل بستم که اگه قراره دوباره نی نی بیارم به جدت قسم مرادمو بده تا اینکه برگشتیم خونه بعدازمایش فهمیدم باردارم ازترس واسترس برای سقط اقدام کردم تااینکه ی خامم دکتری بهم گفت بجا سقط تو هفت هفته برو آزمایش جنسیت انجام بده بعد تصمیمتوبگیر من هرشب خواب نداشتم تا ده شب که ازمایشم جوابش بیاد ی روز زنگم زدن اوگفتن خانم جوابتون آمادست بیا من. وهمسرم رفتیم واخرش فهمیدیم که ی پسرتوراهی دارم خیلی ذوق کرد همش تشک ازچشام سرازیر میشد والان خداروشاکرم وهمش نگرانم که فقط سلامت بدنیا بیاد فقط ناگفته نماند اطرافیانم از وقتی فهمیدن پسره اکثرشون باهام قط رابطه کردن نمیدونم چرا آخه مگه من حقم نبود ولی من برم مهم نیست وفقط به فکرتودلیمم

اما خدا کنه خدا به هرکس بچه میده یه بچه سالم و سلامت بده

چقد پسرزایی زیاد شده من بچه دوممه دوتاش پسره خواهر ی پسر داره داداشم دوتا پسر وی دختر ی خانواده کامل فقط ی دختر توش دنیا اومده

سوال های مرتبط