۱ پاسخ

قدمش مبارک باشه 😊بچه اولتون بوده باشه به سختی باز میشه دهانه منم سردخترم هرکار میکردم باز نمیشد اخرم با امپول فشار زایمان کردم

سوال های مرتبط

مامان رادمهر👼 مامان رادمهر👼 ۲ ماهگی
سلام‌مامانا🤗اومدم از تجربه زایمانم براتون بنویسم (سزارین اجباری) پارت یک

۴۰هفته با نامه دکترم بستری شدم بدون هیچ درد و با دهانه رحم بسته
اینم بگم که زایمان طبیعی دوست داشتم و خیلی تلاش کردم از ورزش های لگنی و پیاده روی و شیاف گل مغربی و رابطه و معاینه تحریکی و هرکاری فکرشو بکنید کردم اما دهانه رحمم حتی یکسانتم باز نشد و دیگه بستری شدم صبح دوشنبه و رفتم زایشگاه و یک دوز قرص زیرزبونی بهم دادن تا درد و انقباضاتم شروع بشه و‌من هم کلی ورزش رو توپ و دوش اب گرم و اسکات و تو اتاقم انجام میدادم و هر چند ساعت ازم NST میگرفتن و دردام پیشرفت داشت و انقباضات خوبی داشتم و‌یکسانت دهانه رحمم باز شد و خلاصه همچنان ورزش میکردم و‌تحرک داشتم تا به ۴سانت برسم و‌ماما همراهم بیاد و‌خلاصه بگم که دوبار معاینه تحریکی شدم وچندین بار معاینه دهانه رحم که کلی عذاب کشیدم و فقط گریه میکردم اما رحمم کلا یکسانت بیشتر باز نشد و من تو زایشگاه تا صبح سه شنبه درد کشیدم و کلی روحیمو از دست دادم و بعدش دکترم صبح اومد دید پیشرفت نداشتم و رحمم باز نمیشه منو آماده کردن و‌سوند وصل کردن برای سزارین و سوند هم اصلا درد نداشت و قابل تحمل بود
مامان صدرا مامان صدرا ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
خب مامانا سلام من اومدم از زایمانم براتون تعریف کنم
من کلا از هفته یازدهم چون انتخابم زایمان طبیعی بود رفتم زیر نظر ماما و پزشک متخصص نرفتم البته قبلش رفتم ولی پسندم نبودن
هفته ۲۰ فهمیدم که طول سرویکسم کوتاهه و استراحت نسبی شدم و تا هفته ۳۵ بهم اجازه ورزش ندادن
از ۳۵ هفته پیاده روی شروع کردم ،هفته ۳۶ معاینه لگن شدم گفت دهانه رحم خلفی داری خروجی لگن هم تنگه برو ورزش کن
هفته ۳۷ مجدد معاینه شدم و دهانه رحمم یک سانت باز بود و سر بچه هم اومده بود تو لگن ،گفتن که باید بری سونو ببینیم از این لگن بچه در میاد یا ن که سونو گفت ۳۴۰۰ وزن بچس مامای من گفت نگران نباش در میاد ،من رفتم پیاده روی و ورزش و استخر و آبزن و ماساژ پرینه و اینا هفته ۳۸ روز شنبه مجدد معاینه شدم پیشرفت نکرده بودم گفت اگه تا جمعه دردات شروع نشه شنبه ختم بارداری میدم پنجشنبه لکه بینی داشتم معاینه همون یکسانت بود گفت جمعه صبح برو بیمارستان بستری شو ساعت ۳ ظهر پنجشنبه روغن کرچک خوردم و رو توپ ورزش کردم ۶ صبح بیمارستان معاینه شدم بدون درد ۳ سانت بودم زنگ زدن به ماما و پزشک مقیم بیمارستان و بستریم کردن آمپول فشار زدن برام بازم درد نداشتم ساعت ۹ ماما اومد تو اتاقم گفت درد داری ؟
گفتم انقدر دردش کمه که اصلا ارزش نداره بهش بگیم درد
کلی پزیشن ورزش بهم داد تا ساعت ۱۱:۳۰ دردای خیلی کم فاصله ی خیلی زیاد و عدم پیشرفت دهانه رحم ….
مامان اَبرَک مامان اَبرَک ۲ ماهگی
مامان مهتا💖 مامان مهتا💖 ۲ ماهگی
خب بالاخره منم وقت کردم بیام از تجربه زایمانم بگم براتون .کسایی که نظرشون سزارین اختیاریه حتما بخونن😬
پارت1⃣

من تو ۲۰ هفته سرکلاژ شدم بخاطر طول سرویکس پایین و فانلینگ
بیشترش استراحت بودم و با استرس گذروندم و هر شب شیاف پروژسترون و اینجور چیزا...
خلاصه گذشت تا رسیدم به ۳۷ هفته جذاب و باز کردن سرکلاژ 🪡(تجربه باز کردن اونم تاپیک گذاشتم).
تو ۳۷ هفته معاینه شدم و یه سانت باز بودم .دوباره ۳۹ هفته معاینه شدم و ۲ سانت بودم .ناگفته نماند کلی ورزش هم کردم و شیاف گل مغربی و این حرفا💊.
تا ۴۰ هفته که زایمان نکردم و دکتر نامه بستری بهم داد واسه ۱۳ دی که میشدم ۴۰ هفته و یک روز به تاریخ سونوی ان تی..
صبح پنج شنبه ۱۳ دی ساعت ۷ رفتیم بیمارستان کارای بستری مو انجام بدم🏨 .همون اول معاینه ام کردن که همون ۲ سانت بودم ساعت ۹ و رب یه قرص زیر زبونی فشار بهم دادن تا ساعت ۱۲ و رب که قرص دوم رو بهم دادن هی ان اس تی میگرفتن و کم کم دردام داشت شروع میشد .منم تا میتونستم راه میرفتم و کمرمو قر میدادم و ورزش های نرم انجام میدادم. تا ساعت ۴ که انقباضام مرتب شده بود و شدید و رسیده بودم تقریبا به ۴ سانت .ماما اومد معاینه ام کرد در خواست تزریق اپیدورال کردم که گفتن به یه ۴ سانت فول که برسی هم اپیدورال میزنیم برات هم تماس میگیریم ماماهمراهت بیاد.