۳ پاسخ

من از۳۷هفته باورزش وپیاده روی دهن خودمو سرویس کردم یک سانت بازشدم آخرشم ۳۹هفته کیسه آبم پاره شدوبا یک سانت وآمپول فشارو دردزیاد زایمان کردم.

چه وررش هایی میکردی ک‌کمکت کرد

بچه چندم

سوال های مرتبط

مامان کوچولویِ‌مَن❤️ مامان کوچولویِ‌مَن❤️ ۴ ماهگی
رفتم خونه و تا ۳۵ هفته و ۶ روز کشوندم خودمو
تو این مدت دردای ریز داشتم ولی هیچکس جدیم نمیگرفت 😂🤦‍♀
کلی درد کشیدم من ، حتی ساعت دردامو میزارم براتون ببینین خودتون
دردای منظم و پشت هم که متاسفانه دهانه رحممو باز نمیکرد چون سر دخترم به‌جای اینکه به دهانه رحم فشار بیاره به سمت جلو فشار می‌آورد ، یعنی سرش کامل داخل لگن نبود
خلاصه من تا ۳۵ هفته و ۶ روز درد کشیدم ، شبش با مامانم‌اینا و خواهرم‌اینا رفتیم رستوران و دردای من شدیدتر شد
انقدر شدید شد که نتونستم تحمل کنم و باز رفتم بیمارستان ، معاینه شدم و گفتن ۱ سانت و نیم باز شدم
رفتم خونه و توپ گرفتم و ورزش کردم ، بعد از یک‌هفته یعنی ۳۶ هفته و ۵ روز رفتم دوباره گفتن یک‌سانت و نیمم
باز رفتم خونه ورزش کردم و تو فاصله ۳۶ هفته و ۵ روز تا ۳۷ هفته و ۴ روز مدام میرفتم بیمارستان و میگفتن شما ۱ سانت و نیمی و دهانه رحمت خلفیه !
چندبار معاینه تحریکی شدم و دهانه رحممو آوردن پایین و کمک کردن باز بشه که خب خدایی فایده داشت ..
حتی یک‌بار دقیقا ۴ روز قبل از زایمانم رفتم بیمارستان گفتن شما دهانه رحمت برگشته و به زور خیلی باشی ۱ سانت 😶‍🌫
یعنی گفتن دوباره بسته شدی 😐
مامان نورا🥹❤ مامان نورا🥹❤ ۸ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی

38هفته و 2روز بودم نوار قلب جنین رفتم و دکتر گفت باید معاینه بشی معاینه ام که کرد گفت 1سانت و نیم دهانه رحم بازشده
تا اینو کفت من ترسیدم فکر کردم الان دیگه دردام شروع بشه🤣
اومدم خونه و بلند شدم ورزش انجام دادم باز بشه کامل برم زایمان کنم
کل ورزش های امادگی زایمان و رقص و من انجام دادم اما بی فایده بود
ترسیدم
صبحش باز رفتم برای ضربان قلب گفتن خوبه هنوز زود برای زایمانت وقت داری
خلاصه 39هفته و 1روزم بود درد کمر داشتم کشاله های ران ام درد میکرد و پاهام
تا شب شد و بیرون بودم درد کمرم شدید شد اومدم خونه گرفتم خوابیدم گفتم عادیه
صبح ساعت 7ونیم بلندشدم رفتم سرویس بهداشتی لکه دیدم اومدم بیرون تا به شوهرم بگم کیسه ابم پاره شد
سریع حاضر شدم رفتیم بیمارستان ساعت 10بستری شدم گفتن دهانه رحمم 2سانت و نیم
ساعت 12بود ک 4ونیم سانت شد ماماهمراه اومد
اوند چن تا ورزش داد و هی میبرد رو توالت فرنگی مگفت 20دقیق بشین با اب گرم بشور خودتو دردام بیشتر میشد تا بی دردی بهم زدن اروم شدم دردام ک میگرف مگفتن زور بزن دهانه رحمم7ونیم شد و بردنم ساعت 2و14دقیق زایمان کردم
مامان نورا مامان نورا ۴ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
پارت ۱
سلام من سحرم ۱۹ سالمه و میخام تجربه خودمو درباره زایمان طبیعی براتون بگم

من صبح ۵شهریور تو سن حاملی ۳۹ هفته و ۵ روز احساس کردم ازم اندازه ته لیوان آب ریخت و شک کردم کیسه آبم باشه و بلافاصله خودمو رسوندم بیمارستان و نوار قلب گرفتن و معاینم کردن ک دهانه رحمم اندازه یه نیم انگشت باز شده بود و بعد فرستادنم سونو ک معلوم شد آب دور جنین کم شده و رفتم پیش دکتر و برام ختم بارداری زد و قرار شد شب ساعت ۹ برم بستری بیمارستان بشم
رفتم خونه و لوازم خودم و گل دختر رو آماده کردم رفتم بیمارستان و کارای بستری رو انجام دادیم

من چون هیچ دردی نداشتم وارد بلوک زایمان که شدم بهم قرص زیر زبونی دادن و آمپول بهم زدن تا دردام شروع بشه و من بعد نیم ساعت انقباض های خیلی شدید و درد های هر ۵ دقیقه گرفتم و خوشحال ک به زودی زایمان می‌کنم اما هر بار ک اومدن معاینم کردن دهانه رحمم کلن بسته بود من اون شب رو تا فردا شبش تو همون وضعیت بودم هیچ تغییر نکرده بودم و اونموقع شروع کردن مسکن زدن بهم ک دردام کم بشه تا دوباره بتونن قرص و آمپول بزنن بهم وقتی هم ازشون پرسیدم چرا اینکار میکنید گفتن انقباض هات انقد شدیده ک ممکنه رحمت پاره بشه و من دو شب درد داشتم بدون اینکه دهانه رحمم باز بشه